ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
نمایندگان ایران و اروپا در بروکسل گفتوگو کردند
توافق برای شروع مذاکرات ایران و 1+4
گروه سیاسی/ بعد از هفتهها انتظار برای از سر گرفتن مذاکرات هسته ای، سفر معاون سیاسی وزیر امور خارجه کشورمان به بروکسل و دیدار او با هماهنگ کننده کمیسیون مشترک برجام تحولی است که میتواند نشان از آغاز روند جدید دیپلماتیک در دولت سیزدهم باشد. دیداری که دیروز در مقر اتحادیه اروپا انجام شد. اینکه حاصل مذاکرات علی باقری در بروکسل چه خواهد بود، تاثیر قابل توجهی بر ادامه مذاکرات هسته ای دارد.
دیدار دیروز علی باقری و انریکه مورا، در پشت درهای بسته انجام شد. معاون سیاسی وزیر امور خارجه کشورمان همچنین پیش از این دیدار به صدا و سیما گفته بود که در ادامه دیدار و مذاکرات مفیدی که در تهران با آقای مورا داشتم، در پی آن هستیم زمینههای لازم و مناسب برای شکلگیری مذاکرات جدی جهت دستیابی به توافقی که نتیجه عملی در بر داشته باشد را ایجاد کنیم. مقامات کشورمان چندین بار تأکید کردهاند که ایران مصمم به انجام مذاکراتی است که تحریمهای ظالمانه و غیرقانونی را به صورت کامل و مؤثر لغو و عادی سازی روابط تجاری و اقتصادی با ایران را تضمین کرده و ضمانتهای معتبری برای عدم بد عهدی بیشتر فراهم کند. باقری روز دوشنبه در توئیتی با اعلام خبر سفر خود به بروکسل، سیاست فشار حداکثری امریکا را «شکست خورده» خوانده و گفته بود که «ادامه این سیاست نمیتواند موانع پیش روی مذاکرات را بردارد» و «بر پیچیدگیهای فراوان مذاکرات خواهد افزود.»
همچنین نمایندگی ایران در اتحادیه اروپا اعلام کرد که لغو تمامی تحریمهای غیرقانونی علیه ایران از محور گفتوگوهای معاون سیاسی وزارت خارجه ایران و هماهنگکننده کمسیون مشترک برجام در بروکسل است. به گزارش فارس، نمایندگی ایران در اتحادیه اروپا در پیامی توئیتری به نشست دیروز علی باقری با انریکه مورا اشاره کرد و نوشت: «گفتوگوهای ایران و اتحادیه اروپا برای اجرای کامل و عملی برجام توسط تمامی اعضا از جمله برداشتن تمامی تحریمهای غیرقانونی علیه ایران در بروکسل آغاز شد.» نمایندگی ایران در اتحادیه اروپا در ادامه درخصوص آمادگی ایران برای گفتوگو با طرفهای برجام نوشت: «ایران بر آمادگی خود برای گفتوگو با تمامی طرفهای قابل اعتماد به منظور یافتن یک راهحل از طریق (میز) مذاکره تأکید کرد».
البته در جریان سفر علی باقری به بروکسل شایعاتی نیز درباره پاسخ منفی ایران به دیدار با نمایندگان سه کشور اروپایی مطرح شد. از جمله خبرنگار نشریه امریکایی وال استریت ژورنال در توئیتی، مدعی شد که معاون سیاسی وزیر امور خارجه ایران حاضر به دیدار و گفتوگو با نمایندگان سه کشور اروپایی حاضر در توافق هستهای نشده است. خبرگزاری ایرنا دیروز از قول یک منبع آگاه این شایعات را تکذیب کرد. این منبع آگاه در همین زمینه تأکید کرد: ایران تاکنون برای گفت و گوی مستقیم با سه کشور اروپاییِ برجام به صورت رسمی اعلام آمادگی و از آنان برای سفر به تهران و یا پایتختهای سه کشور دعوت کرده است که تاکنون پاسخی از طرف اروپایی داده نشده است. همزمان شبکه پرس تی وی هم گزارش کرد که برخلاف ادعای برخی رسانههای امریکایی، ایران رسماً آمادگی خود را برای مذاکره با سه کشور اروپایی امضاکننده توافق هستهای ۲۰۱۵ در تهران یا در پایتختهای این سه کشور اعلام کرده است.
علی باقری، معاون وزیر امور خارجه کشورمان پیش از دیدار با انریکه مورا، با یک مقام بلژیکی هم دیدار کرد. وی دیروز در همین رابطه در توئیتی نوشت: در یک روز شلوغ فعالیت دیپلماتیک در بروکسل، صبح زود با تئودورا گنتزیس، دبیرکل وزیر خارجه پادشاهی بلژیک، در کاخ اگمونت جلسه و صبحانه کاری داشتم. وی ادامه داد: ما در مورد انبوهی از مسائل دوجانبه، افغانستان و سایر موضوعات بینالمللی گفتوگو کردیم. بعد از این دیدار وزارت خارجه بلژیک در حساب توئیتری خود تأکید کرد: بروکسل همچنان بر این باور است که برجام بهترین راه برای حل موضوع هستهای ایران است. وزارت امور خارجه بلژیک در ادامه پیام خود آورده است: بروکسل همچنان بر این باور است که برجام بهترین ابزار برای یک راهحل مورد قبول دوجانبه در جهت حل موضوع هستهای (ایران) است.
وزیر خارجه کشورمان از حاشیهسازیهای اروپاییها در بروکسل انتقاد کرد
حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه در خلال نشست خبری روز گذشته بعد از اجلاس همسایگان افغانستان در تهران به خبرهای منتشره درباره پاسخ منفی ایران به دیدار با نمایندگان سه کشور اروپایی واکنش نشان داد و از این کشورها انتقاد کرد. با توجه به توضیحات وزیر خارجه کشورمان به نظر میرسد سه کشور اروپایی انتظار داشتهاند، معاون وزیر خارجه کشورمان در سفر به بروکسل با نمایندگان انگلیس فرانسه و آلمان و در حقیقت با سفرای آنها در اتحادیه اروپا دیدار کند. چنان که ایرنا و پرس تی وی هم به نقل از منابع آگاه خود آمادگی ایران برای گفتوگو با نمایندگان سه کشور یاد شده در تهران یا پایتختهای آنها را اعلام کردهاند نه در بروکسل و با سفرای سه کشور در اتحادیه اروپا. چنان که امیرعبداللهیان هم دیروز گفت: از نظر ما سه کشور اروپایی یک روش ناپسندیده دارند و به جای اینکه در ظرفیت ملی خود با مقامات ما ملاقات کنند، تلاش میکنند سفرای خود را برای گفتوگو با یک مقام سیاسی ما در وزارت خارجه یا خارج از کشور بفرستند. البته بخش ناپسندیدهتر رفتار آنها این است که بیانیه مشترک میدهند و گاه اعلام میکنند درباره موضوعی به ایران هشدار دادهاند یا در جای دیگری برای گفتوگوی دوجانبه استقبال میکنند ولی این در حالی است که ایران گفتوگو با سه کشور اروپایی را صرفاً در چارچوب 1+4 و با حضور چین و روسیه فرمتی معقول و قابل قبول میداند.
وزیر خارجه همچنین احیای برجام را منوط به نشان دادن اراده رئیس جمهوری امریکا برای لغو تحریمها دانست و تصریح کرد: ما در ایران جدی هستیم اگر همه طرفها به تعهداتشان برگردند ما هم برمیگردیم. دولت سیزدهم نتیجهگراست. به گفته امیر عبداللهیان، برگشتن آنها به برجام آورده خیلی مهمی برای ایران نیست؛ همه تحریم های برجامی به طور کامل باید برداشته شود. ما نمی خواهیم از نقطه بن بست مذاکرات وین، وارد گفت وگوها شویم؛ ولی در عین حال فرمتی که در وین شکل گرفته را قبول داریم. وزیر خارجه افزود: بزودی پس از ارزیابی گفت وگوهای دکتر باقری با مورا، درمورد اینکه در چه تاریخی وارد مذاکره با 1+4 بشویم، تصمیم می گیریم اما دیر نخواهد بود و بزودی این اتفاق خواهد افتاد.
باقری هم در توئیتی با اشاره به مذاکرات سازنده در بروکسل نوشته: «توافق کردیم پیش از پایان ماه نوامبر مذاکرات را شروع کنیم. تاریخ دقیق هفته بعد اعلام خواهد شد.»
باقری: ضمانت عدم تکرار بدعهدی طرفهای برجامی غیرقابل چشمپوشی است
معاون سیاسی وزیر امور خارجه ایران در دیدار با انریکه مورا معاون دبیر کل سرویس اقدام خارجی اتحادیه اروپا و هماهنگ کننده کمیسیون مشترک برجام تصریح کرد که تضمین برای عدم تکرار بدعهدی و رفتارهای غیرقانونی طرفهای مقابل خواسته غیرقابل چشمپوشی جمهوری اسلامی ایران است. علی باقری در این ملاقات با تأکید بر تجربه چندساله بدعهدی در اجرا و نهایتاً خروج یکجانبه و غیرقانونی از برجام توسط ایالات متحده و بیعملی کشورهای اروپایی در عمل به تعهدات پذیرفته شده خود، بیان کرد آنچه برای ایران موضوعیت دارد، لغو مؤثر تحریمها و عادیسازی روابط تجاری و اقتصادی با ایران است و هر توافقی باید خواستههای ایران در این خصوص را برآورده سازد. باقری ارائه تضمین برای عدم تکرار بدعهدی و رفتارهای غیرقانونی طرفهای مقابل را خواسته غیرقابل چشمپوشی ایران دانست. در این ملاقات دوطرف موانع اصلی مذاکرات پیش رو را مرور کرده و توافق کردند مذاکرات را در ماه نوامبر آغاز کنند.
دیدار دیروز علی باقری و انریکه مورا، در پشت درهای بسته انجام شد. معاون سیاسی وزیر امور خارجه کشورمان همچنین پیش از این دیدار به صدا و سیما گفته بود که در ادامه دیدار و مذاکرات مفیدی که در تهران با آقای مورا داشتم، در پی آن هستیم زمینههای لازم و مناسب برای شکلگیری مذاکرات جدی جهت دستیابی به توافقی که نتیجه عملی در بر داشته باشد را ایجاد کنیم. مقامات کشورمان چندین بار تأکید کردهاند که ایران مصمم به انجام مذاکراتی است که تحریمهای ظالمانه و غیرقانونی را به صورت کامل و مؤثر لغو و عادی سازی روابط تجاری و اقتصادی با ایران را تضمین کرده و ضمانتهای معتبری برای عدم بد عهدی بیشتر فراهم کند. باقری روز دوشنبه در توئیتی با اعلام خبر سفر خود به بروکسل، سیاست فشار حداکثری امریکا را «شکست خورده» خوانده و گفته بود که «ادامه این سیاست نمیتواند موانع پیش روی مذاکرات را بردارد» و «بر پیچیدگیهای فراوان مذاکرات خواهد افزود.»
همچنین نمایندگی ایران در اتحادیه اروپا اعلام کرد که لغو تمامی تحریمهای غیرقانونی علیه ایران از محور گفتوگوهای معاون سیاسی وزارت خارجه ایران و هماهنگکننده کمسیون مشترک برجام در بروکسل است. به گزارش فارس، نمایندگی ایران در اتحادیه اروپا در پیامی توئیتری به نشست دیروز علی باقری با انریکه مورا اشاره کرد و نوشت: «گفتوگوهای ایران و اتحادیه اروپا برای اجرای کامل و عملی برجام توسط تمامی اعضا از جمله برداشتن تمامی تحریمهای غیرقانونی علیه ایران در بروکسل آغاز شد.» نمایندگی ایران در اتحادیه اروپا در ادامه درخصوص آمادگی ایران برای گفتوگو با طرفهای برجام نوشت: «ایران بر آمادگی خود برای گفتوگو با تمامی طرفهای قابل اعتماد به منظور یافتن یک راهحل از طریق (میز) مذاکره تأکید کرد».
البته در جریان سفر علی باقری به بروکسل شایعاتی نیز درباره پاسخ منفی ایران به دیدار با نمایندگان سه کشور اروپایی مطرح شد. از جمله خبرنگار نشریه امریکایی وال استریت ژورنال در توئیتی، مدعی شد که معاون سیاسی وزیر امور خارجه ایران حاضر به دیدار و گفتوگو با نمایندگان سه کشور اروپایی حاضر در توافق هستهای نشده است. خبرگزاری ایرنا دیروز از قول یک منبع آگاه این شایعات را تکذیب کرد. این منبع آگاه در همین زمینه تأکید کرد: ایران تاکنون برای گفت و گوی مستقیم با سه کشور اروپاییِ برجام به صورت رسمی اعلام آمادگی و از آنان برای سفر به تهران و یا پایتختهای سه کشور دعوت کرده است که تاکنون پاسخی از طرف اروپایی داده نشده است. همزمان شبکه پرس تی وی هم گزارش کرد که برخلاف ادعای برخی رسانههای امریکایی، ایران رسماً آمادگی خود را برای مذاکره با سه کشور اروپایی امضاکننده توافق هستهای ۲۰۱۵ در تهران یا در پایتختهای این سه کشور اعلام کرده است.
علی باقری، معاون وزیر امور خارجه کشورمان پیش از دیدار با انریکه مورا، با یک مقام بلژیکی هم دیدار کرد. وی دیروز در همین رابطه در توئیتی نوشت: در یک روز شلوغ فعالیت دیپلماتیک در بروکسل، صبح زود با تئودورا گنتزیس، دبیرکل وزیر خارجه پادشاهی بلژیک، در کاخ اگمونت جلسه و صبحانه کاری داشتم. وی ادامه داد: ما در مورد انبوهی از مسائل دوجانبه، افغانستان و سایر موضوعات بینالمللی گفتوگو کردیم. بعد از این دیدار وزارت خارجه بلژیک در حساب توئیتری خود تأکید کرد: بروکسل همچنان بر این باور است که برجام بهترین راه برای حل موضوع هستهای ایران است. وزارت امور خارجه بلژیک در ادامه پیام خود آورده است: بروکسل همچنان بر این باور است که برجام بهترین ابزار برای یک راهحل مورد قبول دوجانبه در جهت حل موضوع هستهای (ایران) است.
وزیر خارجه کشورمان از حاشیهسازیهای اروپاییها در بروکسل انتقاد کرد
حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه در خلال نشست خبری روز گذشته بعد از اجلاس همسایگان افغانستان در تهران به خبرهای منتشره درباره پاسخ منفی ایران به دیدار با نمایندگان سه کشور اروپایی واکنش نشان داد و از این کشورها انتقاد کرد. با توجه به توضیحات وزیر خارجه کشورمان به نظر میرسد سه کشور اروپایی انتظار داشتهاند، معاون وزیر خارجه کشورمان در سفر به بروکسل با نمایندگان انگلیس فرانسه و آلمان و در حقیقت با سفرای آنها در اتحادیه اروپا دیدار کند. چنان که ایرنا و پرس تی وی هم به نقل از منابع آگاه خود آمادگی ایران برای گفتوگو با نمایندگان سه کشور یاد شده در تهران یا پایتختهای آنها را اعلام کردهاند نه در بروکسل و با سفرای سه کشور در اتحادیه اروپا. چنان که امیرعبداللهیان هم دیروز گفت: از نظر ما سه کشور اروپایی یک روش ناپسندیده دارند و به جای اینکه در ظرفیت ملی خود با مقامات ما ملاقات کنند، تلاش میکنند سفرای خود را برای گفتوگو با یک مقام سیاسی ما در وزارت خارجه یا خارج از کشور بفرستند. البته بخش ناپسندیدهتر رفتار آنها این است که بیانیه مشترک میدهند و گاه اعلام میکنند درباره موضوعی به ایران هشدار دادهاند یا در جای دیگری برای گفتوگوی دوجانبه استقبال میکنند ولی این در حالی است که ایران گفتوگو با سه کشور اروپایی را صرفاً در چارچوب 1+4 و با حضور چین و روسیه فرمتی معقول و قابل قبول میداند.
وزیر خارجه همچنین احیای برجام را منوط به نشان دادن اراده رئیس جمهوری امریکا برای لغو تحریمها دانست و تصریح کرد: ما در ایران جدی هستیم اگر همه طرفها به تعهداتشان برگردند ما هم برمیگردیم. دولت سیزدهم نتیجهگراست. به گفته امیر عبداللهیان، برگشتن آنها به برجام آورده خیلی مهمی برای ایران نیست؛ همه تحریم های برجامی به طور کامل باید برداشته شود. ما نمی خواهیم از نقطه بن بست مذاکرات وین، وارد گفت وگوها شویم؛ ولی در عین حال فرمتی که در وین شکل گرفته را قبول داریم. وزیر خارجه افزود: بزودی پس از ارزیابی گفت وگوهای دکتر باقری با مورا، درمورد اینکه در چه تاریخی وارد مذاکره با 1+4 بشویم، تصمیم می گیریم اما دیر نخواهد بود و بزودی این اتفاق خواهد افتاد.
باقری هم در توئیتی با اشاره به مذاکرات سازنده در بروکسل نوشته: «توافق کردیم پیش از پایان ماه نوامبر مذاکرات را شروع کنیم. تاریخ دقیق هفته بعد اعلام خواهد شد.»
باقری: ضمانت عدم تکرار بدعهدی طرفهای برجامی غیرقابل چشمپوشی است
معاون سیاسی وزیر امور خارجه ایران در دیدار با انریکه مورا معاون دبیر کل سرویس اقدام خارجی اتحادیه اروپا و هماهنگ کننده کمیسیون مشترک برجام تصریح کرد که تضمین برای عدم تکرار بدعهدی و رفتارهای غیرقانونی طرفهای مقابل خواسته غیرقابل چشمپوشی جمهوری اسلامی ایران است. علی باقری در این ملاقات با تأکید بر تجربه چندساله بدعهدی در اجرا و نهایتاً خروج یکجانبه و غیرقانونی از برجام توسط ایالات متحده و بیعملی کشورهای اروپایی در عمل به تعهدات پذیرفته شده خود، بیان کرد آنچه برای ایران موضوعیت دارد، لغو مؤثر تحریمها و عادیسازی روابط تجاری و اقتصادی با ایران است و هر توافقی باید خواستههای ایران در این خصوص را برآورده سازد. باقری ارائه تضمین برای عدم تکرار بدعهدی و رفتارهای غیرقانونی طرفهای مقابل را خواسته غیرقابل چشمپوشی ایران دانست. در این ملاقات دوطرف موانع اصلی مذاکرات پیش رو را مرور کرده و توافق کردند مذاکرات را در ماه نوامبر آغاز کنند.
گفتوگو با شاهین فرهت رئیس بخش موسیقی فرهنگستان هنر:
تحولهای جدید در راه است
ندا سیجانی
خبرنگار
اوایل خرداد ماه امسال شاهین فرهت آهنگساز نام آشنای ایران از سوی بهمن نامورمطلق - رئیس فرهنگستان هنر- به سمت رئیس گروه تخصصی موسیقی فرهنگستان منصوب شد؛ مسئولیتی که پیش از این مجید کیانی نوازنده پیشکسوت سنتورعهده دار آن بود، اگرچه قبل ترهم شاهین فرهت بهعنوان عضو پیوسته فرهنگستان هنر فعالیت داشت.
از سال تأسیس فرهنگستان هنر بیش از20 سال میگذرد، مؤسسهای به منظور پاسداری ازمیراث فرهنگی وهنری اسلامی و... که در این سالها بخشهای مختلف هنری همچون تجسمی، موسیقی، نمایش و ادبیات نمایشی، معماری و شهرسازی، سینما و... را مورد توجه قرار داده و در بحث پژوهش و تحقیق اقدامات خوبی انجام گرفته است. اما در خصوص گروه موسیقی شاهین فرهت ایدههای تازهای در ذهن دارد که امید است با حمایت مسئولان به بار بنشیند، فعالیتهایی چون برگزاری کنسرتهای پژوهشی، چاپ و نگهداری آثار آهنگسازان معاصر ایران و همچنین توجه بیشتر به بخش آموزش موسیقی. شاهین فرهت از سیزده سالگی نواختن پیانو را آغاز کرد و از دانشگاههای معتبر دنیا مدرک دکترای آهنگسازی خود را دریافت کرده و تاکنون حدود صد اثر موسیقی در فرمهای مختلف سمفونی و کوارتت و کنسرتو ساخته از جمله ساخت نخستین سمفونی ایرانی کرونا که به گفته خودش پشتیبانی ویژه بهمن نامورمطلق، رئیس فرهنگستان هنر در خلق این سمفونی تأثیرگذار بوده. گفتوگو با فرهت رئیس گروه موسیقی فرهنگستان هنر را در ادامه میخوانید:
ابتدا در خصوص برنامههای آتی خود دربخش موسیقی فرهنگستان هنر توضیح دهید.
از تأسیس فرهنگستان هنر سالهای بسیاری میگذرد و دراین مدت تمامی بخشهای هنری این فرهنگستان تقریباً فعال بوده مانند برگزاری همایشهای علمی - پژوهشی، سخنرانیها و... اما در خصوص بخش موسیقی برنامههای متفاوتی در نظر گرفته شده که تصمیم به اجرای آن داریم. البته پیش از این جشنوارههای مختلفی دراین باره برگزار گردیده که بیشتر جنبه تحقیقاتی داشته و اغلب برنامههای موسیقی هم حول سخنرانیها و ارائه مقاله و... برگزار شده که بسیار مفید واقع شده و مضاف براینکه سالها قبل هم برنامهای برگزار شد درخصوص شرح اسامی افرادی که در زمینه موسیقی ردیف - دستگاهی فعالیت داشتند و نکته جالب اینکه تقریباً تمامی موسیقیدانان ایرانی در این برنامه حضور داشتند و این موضوع سبب آشنایی و تبادل نظر بیشتر شد. اما از زمانی که دکتر بهمن نامور مطلق ریاست فرهنگستان هنر را برعهده گرفت از من خواستند برای مدتی عهدهدار بخش موسیقی فرهنگستان هنر باشم و برای اینکه بتوانیم نگاه جدیدی به این بخش داشته باشیم سعی مان براین است ضمن حفظ اهداف و کارهایی که قبل تر دوستان عزیز ما در این بخش برنامهریزی کرده بودند، بخش اجرایی را پررنگتر کنیم و کنسرتهای پژوهشی و همچنین رسیتالهایی همراه با سخنرانی برگزار شود. بدین منظور برنامههایی درخصوص معرفی یک موسیقیدان یا بزرگداشت و سالروز موضوعی درباره موسیقی ایرانی و حتی کلاسیک برپا کنیم. در موسیقی ایرانی تکیه ما بر موسیقی دستگاهی و موسیقی فولکلور ایران است، موسیقیهایی که کمتر به آن توجه شده. مضاف براین برنامهها تصمیم داریم نشستهایی در خصوص بررسی موسیقی روز جامعه که مورد توجه جوانان بوده برگزار کنیم اما بهطور کلی تم اصلی من اجرای موسیقی است. البته هدف بیشتر ما معرفی یک موسیقی ارزشمند است. براین اساس برای اجرایی شدن این برنامهها لازم است اعضای جدیدی به گروه افزوده شوند و اولین عضوی که به ما پیوست آقای آرش امینی است. ایشان هم یک موزیسین باسواد است و هم بهدلیل تبحر در رهبری ارکستر صداوسیما یک موزیسین اجرایی کننده هستند و حتی ممکن است همکاریهایی با رسانه ملی داشته باشیم و برای اجرای برخی از برنامههایمان از ارکستر رادیو و تلویزیون هم بهره ببریم.
از دیگر فعالیتهای ما این است که از طریق فرهنگستان هنر بتوانیم آثار آهنگسازان ایرانی را معرفی و اجرا کنیم ونکتهای که بیشتر مربوط به فرهنگستان است و دراین سالها شاهدش بودیم چاپ آثار است یعنی به مرور زمان آثار آهنگسازان ایرانی را جمعآوری کرده و چاپ کنیم. نکته دیگر بهرهوری درست از کتابخانه عظیم فرهنگستان هنر است. همانطورکه میدانید طی این سالها 90 درصد آثار آهنگسازان ایرانی بعد از فوت شان از بین رفته است و این موضوع را سالها قبل در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مطرح کردم و البته رؤسای وقت هم تا آنجا که در توانشان بود همکاریهایی داشتند و توانستیم در همان برهه زمانی آثار برخی از آهنگسازان معروف که تمایل به کپی و چاپ آثارشان داشتند نگهداری شود، البته این موضوع هزینه زیادی ندارد و نخواهد داشت تنها نیاز به شخصی است که آشنا به پارتیتور باشد و آن زمان هم این کار انجام گرفت اما به دلایل مختلف ادامه پیدا نکرد. در حال حاضر هم مؤسسات بسیاری وجود دارند که در رابطه با تکثیر و عکس گرفتن از این کارها اعلام همکاری کردهاند و حتی پیشنهاد تهیه میکرو فیلم دادهاند. براین اساس طی صحبتهایی که با دکتر نامور مطلق انجام گرفت قرار است این کارها در فرهنگستان هنرشکل بگیرد و این مهمترین کاری است که میخواهیم انجام بدهیم و امیدوارم توفیقی حاصل شود که بتوانیم این اقدامات را در فرهنگستان به سرانجام برسانیم.
شاید بتوان گفت بخش پژوهش موسیقی یکی از مهمترین بخشهایی است که نیاز به توجه و حمایت بیشتری دارد. قرار است درخصوص پژوهشهای موسیقی چه کارهایی از سوی فرهنگستان هنر صورت بگیرد؟
فرهنگستان هنر درطول این سالها درخصوص موسیقی قدما اقدامات بسیار ارزشمندی انجام داده که بهصورت کتاب به چاپ رسیده است.البته این موسیقیدانان قدیمی بیشتر ریاضیدان بودند و تأثیر بسزایی در موسیقی ما نداشتند مانند فارابی یا قطبالدین شیرازی یا صفیالدین ارموی که جزو بزرگان و عالمان موسیقی هستند که دراین خصوص فرهنگستان کاربزرگ پژوهشی انجام داده است. اما همانطور که اشاره کردم تصمیم داریم آثار آهنگسازان ایرانی را به ترتیب جمعآوری و چاپ کنیم که کمی زمانبر خواهد بود و فرهنگستان در راستای این همکاری اعلام آمادگی کرده است.
در بخش توجه و حمایت از جوانان چه برنامههایی قرار است انجام بگیرد؟
نسل جوان امروز نسبت به 10-20 سال قبل بسیار با انگیزه و با اشتیاق بیشتر کار میکنند این درحالی است که طی دوسال گذشته بیماری کرونا موجب شد در زمینه کنسرت برنامههای کمتری روی صحنه رود اما تا آنجا که مطلع هستم اغلب جوانان و حتی شاگردان خودم مشغول نوشتن کارهایی در زمینه موسیقی بوده و هستند، بنابراین خوراک برای اجرای جوانان بسیار است. اگر خاطر دوستان باشد در مدت دو سالی هم که ریاست جشنواره موسیقی فجر را برعهده داشتم تلاش کردم از آثار جوانان دراین جشنواره بهره فراوان ببریم.
یکی از مشکلات جوانان برگزاری کنسرت است که چندان بهایی به آنها نمیدهند. دراین زمینه فرهنگستان چه برنامهای دارد؟
این دوستان میتوانند درجلسهای که با حضور اعضای پیوسته و ناپیوسته بخش موسیقی فرهنگستان برگزار میشود آثارشان را ارائه کنند تا مورد بررسی قراربگیرد البته تا به امروز مراجعه کنندهای نبوده و باید بگویم ما بهدنبال این گونه کارها هستیم و بسیاراستقبال خواهیم کرد.
در اساسنامه فرهنگستان حفاظت از میراث فرهنگی قید شده است که در بخش موسیقی میتوان موسیقی اقوام ایران را در ابتدا نام برد و بعد از آن موسیقی دستگاهی ایران.در بخش موسیقی اقوام فرهنگستان چه برنامهای خواهد داشت؟
در پاسخ به این سؤال اشارهای به دوران کودکیام میکنم. من از خردسالی با موسیقی آشنا بودم و در همان برهه زمانی با یک تعداد از ملودیهای بسیار جذاب که مربوط به شمال ایران، کردستان، موسیقی دستگاهی و... آشنا شدم اما سالها بعد بخصوص بعد از انقلاب وقتی متوجه شدیم تکیه روی موسیقیهای محلی ایران بسیار است و بسیار مورد توجه قرار گرفته مانند ملودیهایی که در قبل وجود داشت که حتی مورد استفاده آهنگسازان ایرانی چون پرویز محمود، روبن گریگوریان، حشمت سنجری، هرمز فرهت و خیلی از آهنگسازان پیشکسوت قرار گرفت و از آن بهره بردند اما بعدها تکیه و توجه بیشتر روی حمایت و معرفی کردن نسل گذشته موسیقیدانان و نوازندگان بود مانند قیچک نوازان، سرنا نوازان و... اما من همچنان بهدنبال این ملودیهای زیبا هستم بزرگانی که بهدنبال اصالت بودند و البته در حال حاضر آهنگسازان بسیار متخصص و باسواد در زمینه موسیقی محلی ایران داریم مانند دوست و همکار عزیزم محمدرضا درویشی و بسیار علاقهمندم در اینباره با این پژوهشگر بزرگ و آهنگساز سرشناس ایران گفتوگو و مشورت داشته باشم و از او جویای این ملودیهای زیبا شوم و براین نظرم این موضوع هم در فرهنگستان هنر مورد توجه قرار بگیرد.
آیا فرهنگستان در زمینه اختصاص بودجه و حمایت از این هنرمندان حتی در خصوص جمع و ثبت آثار آنها برنامهای خواهد داشت؟
باید نگاه جدیتری به این موضوع داشته باشیم و قطعاً پیگیر این موضوع بسیار مهم از ریاست فرهنگستان هنر خواهم بود.
قرار است قطعهای با موضوع کرونا بسازید که به سفارش و حمایت از این فرهنگستان بوده، آیا بهطور کلی فرهنگستان هنر از کارهای سفارشی در زمینه موسیقی حمایتی خواهد داشت؟
اینکه چقدر فرهنگستان هنر این موضوع را حمایت کند بایستی بررسی بیشتری صورت بگیرد.
درباره موسیقی دستگاهی چه کارهایی قرار است انجام بگیرد با توجه به اینکه تعدادی از اعضای وابسته و ناپیوسته این گروه از هنرمندان موسیقی سنتی ما هستند؟
در بخش موسیقی ردیف دستگاهی دوست عزیزم مجید کیانی همراه ما خواهد بود که سالهای بسیاری در این فرهنگستان زحمت کشیده و کلام آخر در موسیقی دستگاهی است و فعالیتهای آقای کیانی که در این فرهنگستان همچنان ادامه پیدا خواهد کرد.چرا که همانطور که میدانید آواز ایرانی که تا 40 سال قبل مورد توجه جوانان بود در حال حاضر بهدلیل اینکه موسیقی پاپ براحتی در همه جا مورد استفاده قرار گرفته موجب شده موسیقی اصیل ایرانی تقریباً کنارگذاشته شود و متأسفانه باید بگویم نسل جوان ما با آواز بزرگانی چون قوامی، گلپایگانی، بنان، تاج اصفهانی، محمودی خوانساری و...شناخت اندکی دارند البته دربخش سازهم متأسفانه این نگاه وجود دارد. بر این اساس سعی مان براین است که دراین زمینه هم کارهایی انجام بدهیم البته نوع فعالیت فرهنگستان هنر مانند رادیو و تلویزیون نیست که وظیفهاش معرفی این هنرمندان به جامعه باشد و با توجه بهعنوان آن، اهداف فرهنگستان مربوط به ارائه و تحقیق است و بخش اجرایی آن هم که قرار است شکل بگیرید به این دلیل است که این فضا در فرهنگستان تعریف شده و سالنهایی برای موسیقی وجود دارد.
آیا فرهنگستان هنر با صداوسیما یا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تعاملاتی دارد؟
بله قطعاً و ارتباطات بیشتری هم شکل خواهد گرفت.بهعنوان مثال آقای آرش امینی از موزیسینهای فعال در صداوسیما هستند که با بخش موسیقی فرهنگستان همکاری دارند و قرار است با ارکستر سمفونیک رادیو و تلویزیون اجراهایی داشته باشیم.
یکی دیگر از کارهای مهم در فرهنگستان هنر انتشار مجله تخصصی موسیقی بود آیا این موضوع بار دیگر مورد بررسی قرار خواهد گرفت؟
ابتدا باید علت متوقف شدن این مجله را بررسی کنیم چرا که این نوع فعالیتها باید تداوم داشته باشد براین اساس شاید مطالب به لحاظ علمی ضعیف بوده به این دلیل که برای تولید و انتشار چنین مجلههای تخصصی باید ابتدا پشتوانه بسیار محکمی وجود داشته باشد و همچنین حضور یک کادر قوی از نویسندگان و کارشناسان متخصص در حوزه موسیقی.
آیا در فعالیت جدید فرهنگستان از ایده جوانان هم بهره خواهید گرفت؟ همکاریهایی خواهد بود؟
بله حتماً و بر این نظر هستیم تعدادی از جوانان خوب و فعال در عرصه موسیقی را بهعنوان عضو وابسته به فرهنگستان دعوت و معرفی کنیم مانند آقای آرش امینی و برنامههای بیشتری دراین زمینه داریم البته سالها قبل هم این روند وجود داشت و هربار که جلسهای تشکیل میشد آقای مجید کیانی یک یا دو میهمان از موزیسینهای آماتور دعوت می کردند و تبادل نظر میشد و با دیدگاه آنها آشنا می شدیم براین اساس از حضور جوانان بهعنوان عضو وابسته بخش موسیقی فرهنگستان بهره خواهیم گرفت.
کمی هم از فعالیتهای خود در دوران کرونا توضیح بدهید در این مدت زمان به چه کارهایی مشغول بودید؟
اغلب مشغول مطالعه و نواختن پیانوهستم و بیشتر موسیقی میشنوم و از دوران کودکی تا به امروز شنیدن موسیقی برایم لذت بخش بوده و هیچگاه ترک نکردهام و در این مدت زمان بار دیگر به شنیدن سمفونیهای هایدن روی آوردم که حدود 104 اثر است. درواقع باید بگویم یوزف هایدن پدر موسیقی کلاسیک است که امروزدر دنیا حرف اول را میزند. در حال حاضر هم مشغول نوشتن یک سمفونی هستم.
درخصوص آثار زنده یاد هرمز فرهت چه برنامههایی دارید؟
زحمات جمعآوری و انتشار این کارها برعهده آقای امیرمهیار تفرشیپور است که جا دارد از ایشان تشکر کنم و با علاقه بسیار این کارها را انجام داده است.زندهیاد هرمز فرهت طی این سالها کارهای بسیار بزرگی در عرصه موسیقی انجام داد و عشق به ایران و مردم سرزمینش همواره در قلب او بود و سه روز پیش از فوتشان در سوئد بودم و هر روز صحبت می کردیم اما باید بگویم با مرگ هرمز فرهت پشتم خالی شد به این دلیل که جدا از نسبت فامیلی که پسرعموی بنده بودند و استادم، باید بگویم من از مریدهای هرمز فرهت بودم و از نگاه من یکی از بزرگترین چهرههای موسیقی ایران است. هرمز فرهت نگاه متفاوت و زیبایی به ایران داشت و تعریف میکرد قطعاتی ساختهام تحت تأثیر بوتههای سبزی که در دامنه کوه روییده میشود و از زیر این بوتهها چشمههایی خروشان است و این نگاه را یک غربی نمیتواند درک کند و این نشان دهنده نگاه عمیق او به سرزمینش است و چقدر خوشحالم که استاد فرهت یک بار دیگر به ایران آمدند و مردم کشورشان را دیدند.
آیا در نظر دارید در فرهنگستان هنر بزرگداشتهایی برای بزرگان موسیقی ایران چه آنها که در قید حیات هستند و چه افرادی که فوت کردهاند برگزار کنید؟
بله. صد درصد و قبلتر همچنین برنامههایی برگزار شده و اتفاقاً میتواند برای اهل فن و موسیقی صحبت و نگاههای تخصصیتری انجام بگیرد.
کمی هم در خصوص فضای آموزشی امروز جامعه بگویید؟
از دیدگاه من در ایران روز به روز علاقهمندان به موسیقی علمی که نیاز به مطالعه و تحصیل دارد بیشتر میشود چه در شاخه موسیقی ایرانی و چه در بخش موسیقی کلاسیک و همچنین در بخش نوازندگی هم نسل جدید شاید خلاقیت قرن نوزدهم میلادی را نداشته باشند اما با تکنیک کاملاً آشنا هستند و جوانان نابغهای دراین سرزمین فعالیت میکنند. این جوانان تشنه تحصیل واقعی هستند اما متأسفانه استادان کاربلد و متخصص دراین زمینه اندک است. اگر مسئولان بخواهند سطح موسیقی در ایران با داشتن تاریخ بزرگ و موسیقی ایرانی که یک موسیقی بسیار اصیلی است مانند موسیقی اقوام ایران و موسیقی دستگاهی تقویت می شود چند اسم میتوان نام برد از کسانی که در رشته موسیقی نواحی بتوانند تدریس کنند البته در رشته موسیقی کلاسیک هم همینطور است و حتی در نوازندگی سازهایی چون پیانو.
در بخش موسیقی کلاسیک به چه صورت است؟
از بدو تأسیس رادیو در سال 1319 تا به امروز موسیقی کلاسیک مخاطبان خود را داشته و روز به روز بر علاقهمندان آن افزودهتر شده است. موسیقی کلاسیک درایران بسیار مورد توجه است اما بیشتر درصدد هستند بگویند این موسیقی طرفداری ندارد.
اشاره به کمبود استاد در فضای آموزشی داشتید، در بخش تألیف کتابهای تخصصی آموزشهای موسیقی چه اقداماتی باید صورت بگیرد؟
خوشبختانه درخصوص موسیقی کتاب و مقالههای بسیاری منتشر شده که برخی از آنها علمی است. البته باز هم تأکید دارم استاد خوب خیلی در این باره مؤثر است.
ارزیابی شما از موسیقی ایران چیست؟
برخلاف نظر بسیاری ازدوستان که بر این نظرند این موسیقی درحال نابودی است من براین باورم موسیقی ایران درحال پیشرفت است و همچنان این مسیر را در پیش خواهد گرفت و حتی موسیقیهای پاپ خوب هم پذیرفته شده است و بر همین استنباط به آینده موسیقی ایران امیدوارم. فقط اندکی نگران و دلواپس موسیقی دستگاهی هستم بخصوص بخش آوازخوانی. باید بگویم تصنیف خوانی که یکی از بزرگترین پدیدههای موسیقی ایرانی است بامرگ همایون خرم و جواد لشکری از بین رفت.
نگاه جدیتر به آموزش موسیقی در فرهنگستان هنر
آرش امینی
رهبر ارکسترسمفونیک صدا و سیما
در ابتدا باید بگویم من به پیشنهاد رئیس گروه موسیقی فرهنگستان آقای دکتر شاهین فرهت معاونت این گروه را برعهده دارم.
در اساسنامه فرهنگستان هنر، بخشی بهعنوان گروههای تخصصی تعریف شده است که یک بخش آن مربوط به حوزه موسیقی است که وظایفی در این بخش معرفی شده که بر چند محور استوار است، نخست بحث تحقیقاتی است که مربوط به کارهای آرشیوی و پژوهشی است، بخش دیگر در رابطه با کارگاههای آموزشی و دیگر مسائل که بر اساس اساسنامه تعریف شده است. تصمیم ما این است در دوره جدید فرهنگستان هنر با حضور دکتر بهمن نامور مطلق درخصوص کارهایی که نیاز به تحرک بیشتری است نسبت به این موضوع ها نگاهی جدیتر داشته باشیم و بر این اساس یکی از محورهای مهم و مد نظر گروه تخصصی موسیقی جمعآوری و کپی از آثار آهنگسازان معاصر ایرانی ِ در قید حیات است، البته قبلتر فرهنگستان هنر آثاری مربوط به قدما جمعآوری کرده است که بسیار ارزشمند بوده و ما نیز در راستای این هدف، به ثبت و ضبط این آثار ادامه خواهیم داد و به سبک کتابداری امروز در کتابخانه مدرن این فرهنگستان جمعآوری و نگهداری خواهد شد.
نکته دیگر معرفی جایگاه فرهنگستان هنراست و مهمترین مبحثی که به دنبال آن هستیم بررسی وضعیت آموزش موسیقی در کشور از مبدأ تا نتایج آن در حالت موجود است.
بررسی وضعیت آموزش موسیقی در کشور از جنبههای مختلف و مشاهده مواردی مانند اینکه در این خصوص آموزشگاهها و هنرستانها چه نقش و جایگاهی دارند و مهمتر از همه پل ارتباطی بین بدنه هنرستان و آموزشگاههای موسیقی با دانشگاهها بررسی شود تا بدانیم آیا ارتباط منطقی به لحاظ پیگیری یک برنامه مدون آموزشی بین این دو بدنه مهم وجود دارد یا خیر که پاسخ من درحال حاضر منفی است، اما فعالیت فرهنگستان هنر در این رابطه با توجه به امکاناتش در جایگاه یک محقق است تا این امکانات را براساس اساسنامهای که دارد در اختیار دستگاههای اجرایی قرار دهد،؛ پیش از این هم فرهنگستان هنر منفعل نبوده و کارهای مختلفی دراین رابطه صورت گرفته است و تمرکزش بیشتر بر بحث ترجمه و تحقیق بوده ،اما سعی ما بر این است که جنب و جوش بیشتری در خصوص بحث اجرایی داشته باشیم، بهعنوان مثال قرار است یک کارگاه آموزشی در هفتههای آینده در فرهنگستان هنر برپا شود. در این کارگاه، یک دوره کلاسهای آموزشی در خصوص موسیقی و ارتباطات برگزار شود که برای رسانهها و سرویس هنری بخش موسیقی است. در این دوره هشت جلسه آموزش اطلاعات عمومی موسیقی و مسائل مرتبط با آن همچون تاریخ موسیقی و تئوری موسیقی و به طور کلی دستیابی به اطلاعات و دانشی دقیقتر است که فراخوان آن در روزهای آینده منتشر خواهد شد.
اما درخصوص بخش اجرایی هم باید بگویم من در حال حاضر رهبری ارکستر صدا و سیما را برعهده دارم و این ارکستر خوشبختانه رویکرد پژوهشی بسیار قوی دارد و در تمام ایام کرونا تعطیل نشده و تولیدات خود را داشته است. بر این اساس قرار است تعدادی کار توسط ارکستر سمفونیک صدا و سیما اجرا و ضبط شود،البته یک سمفونی هم آقای فرهت با مضمون کرونا ساخته است که اجرا و ضبط آن در برنامه ما قرار دارد. گروه موسیقی فرهنگستان هنر در نظر دارد یک مقدار درهای فرهنگستان به روی قشر جوان فرهیخته بازتر شود تا از کتابخانه و مجموعههای قابل استفاده درخصوص موسیقی آن بهره ببرند و درصددیم به این غنا کمک بیشتری داشته باشیم تا در دسترس علاقهمندان قرار بگیرد.
خبرنگار
اوایل خرداد ماه امسال شاهین فرهت آهنگساز نام آشنای ایران از سوی بهمن نامورمطلق - رئیس فرهنگستان هنر- به سمت رئیس گروه تخصصی موسیقی فرهنگستان منصوب شد؛ مسئولیتی که پیش از این مجید کیانی نوازنده پیشکسوت سنتورعهده دار آن بود، اگرچه قبل ترهم شاهین فرهت بهعنوان عضو پیوسته فرهنگستان هنر فعالیت داشت.
از سال تأسیس فرهنگستان هنر بیش از20 سال میگذرد، مؤسسهای به منظور پاسداری ازمیراث فرهنگی وهنری اسلامی و... که در این سالها بخشهای مختلف هنری همچون تجسمی، موسیقی، نمایش و ادبیات نمایشی، معماری و شهرسازی، سینما و... را مورد توجه قرار داده و در بحث پژوهش و تحقیق اقدامات خوبی انجام گرفته است. اما در خصوص گروه موسیقی شاهین فرهت ایدههای تازهای در ذهن دارد که امید است با حمایت مسئولان به بار بنشیند، فعالیتهایی چون برگزاری کنسرتهای پژوهشی، چاپ و نگهداری آثار آهنگسازان معاصر ایران و همچنین توجه بیشتر به بخش آموزش موسیقی. شاهین فرهت از سیزده سالگی نواختن پیانو را آغاز کرد و از دانشگاههای معتبر دنیا مدرک دکترای آهنگسازی خود را دریافت کرده و تاکنون حدود صد اثر موسیقی در فرمهای مختلف سمفونی و کوارتت و کنسرتو ساخته از جمله ساخت نخستین سمفونی ایرانی کرونا که به گفته خودش پشتیبانی ویژه بهمن نامورمطلق، رئیس فرهنگستان هنر در خلق این سمفونی تأثیرگذار بوده. گفتوگو با فرهت رئیس گروه موسیقی فرهنگستان هنر را در ادامه میخوانید:
ابتدا در خصوص برنامههای آتی خود دربخش موسیقی فرهنگستان هنر توضیح دهید.
از تأسیس فرهنگستان هنر سالهای بسیاری میگذرد و دراین مدت تمامی بخشهای هنری این فرهنگستان تقریباً فعال بوده مانند برگزاری همایشهای علمی - پژوهشی، سخنرانیها و... اما در خصوص بخش موسیقی برنامههای متفاوتی در نظر گرفته شده که تصمیم به اجرای آن داریم. البته پیش از این جشنوارههای مختلفی دراین باره برگزار گردیده که بیشتر جنبه تحقیقاتی داشته و اغلب برنامههای موسیقی هم حول سخنرانیها و ارائه مقاله و... برگزار شده که بسیار مفید واقع شده و مضاف براینکه سالها قبل هم برنامهای برگزار شد درخصوص شرح اسامی افرادی که در زمینه موسیقی ردیف - دستگاهی فعالیت داشتند و نکته جالب اینکه تقریباً تمامی موسیقیدانان ایرانی در این برنامه حضور داشتند و این موضوع سبب آشنایی و تبادل نظر بیشتر شد. اما از زمانی که دکتر بهمن نامور مطلق ریاست فرهنگستان هنر را برعهده گرفت از من خواستند برای مدتی عهدهدار بخش موسیقی فرهنگستان هنر باشم و برای اینکه بتوانیم نگاه جدیدی به این بخش داشته باشیم سعی مان براین است ضمن حفظ اهداف و کارهایی که قبل تر دوستان عزیز ما در این بخش برنامهریزی کرده بودند، بخش اجرایی را پررنگتر کنیم و کنسرتهای پژوهشی و همچنین رسیتالهایی همراه با سخنرانی برگزار شود. بدین منظور برنامههایی درخصوص معرفی یک موسیقیدان یا بزرگداشت و سالروز موضوعی درباره موسیقی ایرانی و حتی کلاسیک برپا کنیم. در موسیقی ایرانی تکیه ما بر موسیقی دستگاهی و موسیقی فولکلور ایران است، موسیقیهایی که کمتر به آن توجه شده. مضاف براین برنامهها تصمیم داریم نشستهایی در خصوص بررسی موسیقی روز جامعه که مورد توجه جوانان بوده برگزار کنیم اما بهطور کلی تم اصلی من اجرای موسیقی است. البته هدف بیشتر ما معرفی یک موسیقی ارزشمند است. براین اساس برای اجرایی شدن این برنامهها لازم است اعضای جدیدی به گروه افزوده شوند و اولین عضوی که به ما پیوست آقای آرش امینی است. ایشان هم یک موزیسین باسواد است و هم بهدلیل تبحر در رهبری ارکستر صداوسیما یک موزیسین اجرایی کننده هستند و حتی ممکن است همکاریهایی با رسانه ملی داشته باشیم و برای اجرای برخی از برنامههایمان از ارکستر رادیو و تلویزیون هم بهره ببریم.
از دیگر فعالیتهای ما این است که از طریق فرهنگستان هنر بتوانیم آثار آهنگسازان ایرانی را معرفی و اجرا کنیم ونکتهای که بیشتر مربوط به فرهنگستان است و دراین سالها شاهدش بودیم چاپ آثار است یعنی به مرور زمان آثار آهنگسازان ایرانی را جمعآوری کرده و چاپ کنیم. نکته دیگر بهرهوری درست از کتابخانه عظیم فرهنگستان هنر است. همانطورکه میدانید طی این سالها 90 درصد آثار آهنگسازان ایرانی بعد از فوت شان از بین رفته است و این موضوع را سالها قبل در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مطرح کردم و البته رؤسای وقت هم تا آنجا که در توانشان بود همکاریهایی داشتند و توانستیم در همان برهه زمانی آثار برخی از آهنگسازان معروف که تمایل به کپی و چاپ آثارشان داشتند نگهداری شود، البته این موضوع هزینه زیادی ندارد و نخواهد داشت تنها نیاز به شخصی است که آشنا به پارتیتور باشد و آن زمان هم این کار انجام گرفت اما به دلایل مختلف ادامه پیدا نکرد. در حال حاضر هم مؤسسات بسیاری وجود دارند که در رابطه با تکثیر و عکس گرفتن از این کارها اعلام همکاری کردهاند و حتی پیشنهاد تهیه میکرو فیلم دادهاند. براین اساس طی صحبتهایی که با دکتر نامور مطلق انجام گرفت قرار است این کارها در فرهنگستان هنرشکل بگیرد و این مهمترین کاری است که میخواهیم انجام بدهیم و امیدوارم توفیقی حاصل شود که بتوانیم این اقدامات را در فرهنگستان به سرانجام برسانیم.
شاید بتوان گفت بخش پژوهش موسیقی یکی از مهمترین بخشهایی است که نیاز به توجه و حمایت بیشتری دارد. قرار است درخصوص پژوهشهای موسیقی چه کارهایی از سوی فرهنگستان هنر صورت بگیرد؟
فرهنگستان هنر درطول این سالها درخصوص موسیقی قدما اقدامات بسیار ارزشمندی انجام داده که بهصورت کتاب به چاپ رسیده است.البته این موسیقیدانان قدیمی بیشتر ریاضیدان بودند و تأثیر بسزایی در موسیقی ما نداشتند مانند فارابی یا قطبالدین شیرازی یا صفیالدین ارموی که جزو بزرگان و عالمان موسیقی هستند که دراین خصوص فرهنگستان کاربزرگ پژوهشی انجام داده است. اما همانطور که اشاره کردم تصمیم داریم آثار آهنگسازان ایرانی را به ترتیب جمعآوری و چاپ کنیم که کمی زمانبر خواهد بود و فرهنگستان در راستای این همکاری اعلام آمادگی کرده است.
در بخش توجه و حمایت از جوانان چه برنامههایی قرار است انجام بگیرد؟
نسل جوان امروز نسبت به 10-20 سال قبل بسیار با انگیزه و با اشتیاق بیشتر کار میکنند این درحالی است که طی دوسال گذشته بیماری کرونا موجب شد در زمینه کنسرت برنامههای کمتری روی صحنه رود اما تا آنجا که مطلع هستم اغلب جوانان و حتی شاگردان خودم مشغول نوشتن کارهایی در زمینه موسیقی بوده و هستند، بنابراین خوراک برای اجرای جوانان بسیار است. اگر خاطر دوستان باشد در مدت دو سالی هم که ریاست جشنواره موسیقی فجر را برعهده داشتم تلاش کردم از آثار جوانان دراین جشنواره بهره فراوان ببریم.
یکی از مشکلات جوانان برگزاری کنسرت است که چندان بهایی به آنها نمیدهند. دراین زمینه فرهنگستان چه برنامهای دارد؟
این دوستان میتوانند درجلسهای که با حضور اعضای پیوسته و ناپیوسته بخش موسیقی فرهنگستان برگزار میشود آثارشان را ارائه کنند تا مورد بررسی قراربگیرد البته تا به امروز مراجعه کنندهای نبوده و باید بگویم ما بهدنبال این گونه کارها هستیم و بسیاراستقبال خواهیم کرد.
در اساسنامه فرهنگستان حفاظت از میراث فرهنگی قید شده است که در بخش موسیقی میتوان موسیقی اقوام ایران را در ابتدا نام برد و بعد از آن موسیقی دستگاهی ایران.در بخش موسیقی اقوام فرهنگستان چه برنامهای خواهد داشت؟
در پاسخ به این سؤال اشارهای به دوران کودکیام میکنم. من از خردسالی با موسیقی آشنا بودم و در همان برهه زمانی با یک تعداد از ملودیهای بسیار جذاب که مربوط به شمال ایران، کردستان، موسیقی دستگاهی و... آشنا شدم اما سالها بعد بخصوص بعد از انقلاب وقتی متوجه شدیم تکیه روی موسیقیهای محلی ایران بسیار است و بسیار مورد توجه قرار گرفته مانند ملودیهایی که در قبل وجود داشت که حتی مورد استفاده آهنگسازان ایرانی چون پرویز محمود، روبن گریگوریان، حشمت سنجری، هرمز فرهت و خیلی از آهنگسازان پیشکسوت قرار گرفت و از آن بهره بردند اما بعدها تکیه و توجه بیشتر روی حمایت و معرفی کردن نسل گذشته موسیقیدانان و نوازندگان بود مانند قیچک نوازان، سرنا نوازان و... اما من همچنان بهدنبال این ملودیهای زیبا هستم بزرگانی که بهدنبال اصالت بودند و البته در حال حاضر آهنگسازان بسیار متخصص و باسواد در زمینه موسیقی محلی ایران داریم مانند دوست و همکار عزیزم محمدرضا درویشی و بسیار علاقهمندم در اینباره با این پژوهشگر بزرگ و آهنگساز سرشناس ایران گفتوگو و مشورت داشته باشم و از او جویای این ملودیهای زیبا شوم و براین نظرم این موضوع هم در فرهنگستان هنر مورد توجه قرار بگیرد.
آیا فرهنگستان در زمینه اختصاص بودجه و حمایت از این هنرمندان حتی در خصوص جمع و ثبت آثار آنها برنامهای خواهد داشت؟
باید نگاه جدیتری به این موضوع داشته باشیم و قطعاً پیگیر این موضوع بسیار مهم از ریاست فرهنگستان هنر خواهم بود.
قرار است قطعهای با موضوع کرونا بسازید که به سفارش و حمایت از این فرهنگستان بوده، آیا بهطور کلی فرهنگستان هنر از کارهای سفارشی در زمینه موسیقی حمایتی خواهد داشت؟
اینکه چقدر فرهنگستان هنر این موضوع را حمایت کند بایستی بررسی بیشتری صورت بگیرد.
درباره موسیقی دستگاهی چه کارهایی قرار است انجام بگیرد با توجه به اینکه تعدادی از اعضای وابسته و ناپیوسته این گروه از هنرمندان موسیقی سنتی ما هستند؟
در بخش موسیقی ردیف دستگاهی دوست عزیزم مجید کیانی همراه ما خواهد بود که سالهای بسیاری در این فرهنگستان زحمت کشیده و کلام آخر در موسیقی دستگاهی است و فعالیتهای آقای کیانی که در این فرهنگستان همچنان ادامه پیدا خواهد کرد.چرا که همانطور که میدانید آواز ایرانی که تا 40 سال قبل مورد توجه جوانان بود در حال حاضر بهدلیل اینکه موسیقی پاپ براحتی در همه جا مورد استفاده قرار گرفته موجب شده موسیقی اصیل ایرانی تقریباً کنارگذاشته شود و متأسفانه باید بگویم نسل جوان ما با آواز بزرگانی چون قوامی، گلپایگانی، بنان، تاج اصفهانی، محمودی خوانساری و...شناخت اندکی دارند البته دربخش سازهم متأسفانه این نگاه وجود دارد. بر این اساس سعی مان براین است که دراین زمینه هم کارهایی انجام بدهیم البته نوع فعالیت فرهنگستان هنر مانند رادیو و تلویزیون نیست که وظیفهاش معرفی این هنرمندان به جامعه باشد و با توجه بهعنوان آن، اهداف فرهنگستان مربوط به ارائه و تحقیق است و بخش اجرایی آن هم که قرار است شکل بگیرید به این دلیل است که این فضا در فرهنگستان تعریف شده و سالنهایی برای موسیقی وجود دارد.
آیا فرهنگستان هنر با صداوسیما یا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تعاملاتی دارد؟
بله قطعاً و ارتباطات بیشتری هم شکل خواهد گرفت.بهعنوان مثال آقای آرش امینی از موزیسینهای فعال در صداوسیما هستند که با بخش موسیقی فرهنگستان همکاری دارند و قرار است با ارکستر سمفونیک رادیو و تلویزیون اجراهایی داشته باشیم.
یکی دیگر از کارهای مهم در فرهنگستان هنر انتشار مجله تخصصی موسیقی بود آیا این موضوع بار دیگر مورد بررسی قرار خواهد گرفت؟
ابتدا باید علت متوقف شدن این مجله را بررسی کنیم چرا که این نوع فعالیتها باید تداوم داشته باشد براین اساس شاید مطالب به لحاظ علمی ضعیف بوده به این دلیل که برای تولید و انتشار چنین مجلههای تخصصی باید ابتدا پشتوانه بسیار محکمی وجود داشته باشد و همچنین حضور یک کادر قوی از نویسندگان و کارشناسان متخصص در حوزه موسیقی.
آیا در فعالیت جدید فرهنگستان از ایده جوانان هم بهره خواهید گرفت؟ همکاریهایی خواهد بود؟
بله حتماً و بر این نظر هستیم تعدادی از جوانان خوب و فعال در عرصه موسیقی را بهعنوان عضو وابسته به فرهنگستان دعوت و معرفی کنیم مانند آقای آرش امینی و برنامههای بیشتری دراین زمینه داریم البته سالها قبل هم این روند وجود داشت و هربار که جلسهای تشکیل میشد آقای مجید کیانی یک یا دو میهمان از موزیسینهای آماتور دعوت می کردند و تبادل نظر میشد و با دیدگاه آنها آشنا می شدیم براین اساس از حضور جوانان بهعنوان عضو وابسته بخش موسیقی فرهنگستان بهره خواهیم گرفت.
کمی هم از فعالیتهای خود در دوران کرونا توضیح بدهید در این مدت زمان به چه کارهایی مشغول بودید؟
اغلب مشغول مطالعه و نواختن پیانوهستم و بیشتر موسیقی میشنوم و از دوران کودکی تا به امروز شنیدن موسیقی برایم لذت بخش بوده و هیچگاه ترک نکردهام و در این مدت زمان بار دیگر به شنیدن سمفونیهای هایدن روی آوردم که حدود 104 اثر است. درواقع باید بگویم یوزف هایدن پدر موسیقی کلاسیک است که امروزدر دنیا حرف اول را میزند. در حال حاضر هم مشغول نوشتن یک سمفونی هستم.
درخصوص آثار زنده یاد هرمز فرهت چه برنامههایی دارید؟
زحمات جمعآوری و انتشار این کارها برعهده آقای امیرمهیار تفرشیپور است که جا دارد از ایشان تشکر کنم و با علاقه بسیار این کارها را انجام داده است.زندهیاد هرمز فرهت طی این سالها کارهای بسیار بزرگی در عرصه موسیقی انجام داد و عشق به ایران و مردم سرزمینش همواره در قلب او بود و سه روز پیش از فوتشان در سوئد بودم و هر روز صحبت می کردیم اما باید بگویم با مرگ هرمز فرهت پشتم خالی شد به این دلیل که جدا از نسبت فامیلی که پسرعموی بنده بودند و استادم، باید بگویم من از مریدهای هرمز فرهت بودم و از نگاه من یکی از بزرگترین چهرههای موسیقی ایران است. هرمز فرهت نگاه متفاوت و زیبایی به ایران داشت و تعریف میکرد قطعاتی ساختهام تحت تأثیر بوتههای سبزی که در دامنه کوه روییده میشود و از زیر این بوتهها چشمههایی خروشان است و این نگاه را یک غربی نمیتواند درک کند و این نشان دهنده نگاه عمیق او به سرزمینش است و چقدر خوشحالم که استاد فرهت یک بار دیگر به ایران آمدند و مردم کشورشان را دیدند.
آیا در نظر دارید در فرهنگستان هنر بزرگداشتهایی برای بزرگان موسیقی ایران چه آنها که در قید حیات هستند و چه افرادی که فوت کردهاند برگزار کنید؟
بله. صد درصد و قبلتر همچنین برنامههایی برگزار شده و اتفاقاً میتواند برای اهل فن و موسیقی صحبت و نگاههای تخصصیتری انجام بگیرد.
کمی هم در خصوص فضای آموزشی امروز جامعه بگویید؟
از دیدگاه من در ایران روز به روز علاقهمندان به موسیقی علمی که نیاز به مطالعه و تحصیل دارد بیشتر میشود چه در شاخه موسیقی ایرانی و چه در بخش موسیقی کلاسیک و همچنین در بخش نوازندگی هم نسل جدید شاید خلاقیت قرن نوزدهم میلادی را نداشته باشند اما با تکنیک کاملاً آشنا هستند و جوانان نابغهای دراین سرزمین فعالیت میکنند. این جوانان تشنه تحصیل واقعی هستند اما متأسفانه استادان کاربلد و متخصص دراین زمینه اندک است. اگر مسئولان بخواهند سطح موسیقی در ایران با داشتن تاریخ بزرگ و موسیقی ایرانی که یک موسیقی بسیار اصیلی است مانند موسیقی اقوام ایران و موسیقی دستگاهی تقویت می شود چند اسم میتوان نام برد از کسانی که در رشته موسیقی نواحی بتوانند تدریس کنند البته در رشته موسیقی کلاسیک هم همینطور است و حتی در نوازندگی سازهایی چون پیانو.
در بخش موسیقی کلاسیک به چه صورت است؟
از بدو تأسیس رادیو در سال 1319 تا به امروز موسیقی کلاسیک مخاطبان خود را داشته و روز به روز بر علاقهمندان آن افزودهتر شده است. موسیقی کلاسیک درایران بسیار مورد توجه است اما بیشتر درصدد هستند بگویند این موسیقی طرفداری ندارد.
اشاره به کمبود استاد در فضای آموزشی داشتید، در بخش تألیف کتابهای تخصصی آموزشهای موسیقی چه اقداماتی باید صورت بگیرد؟
خوشبختانه درخصوص موسیقی کتاب و مقالههای بسیاری منتشر شده که برخی از آنها علمی است. البته باز هم تأکید دارم استاد خوب خیلی در این باره مؤثر است.
ارزیابی شما از موسیقی ایران چیست؟
برخلاف نظر بسیاری ازدوستان که بر این نظرند این موسیقی درحال نابودی است من براین باورم موسیقی ایران درحال پیشرفت است و همچنان این مسیر را در پیش خواهد گرفت و حتی موسیقیهای پاپ خوب هم پذیرفته شده است و بر همین استنباط به آینده موسیقی ایران امیدوارم. فقط اندکی نگران و دلواپس موسیقی دستگاهی هستم بخصوص بخش آوازخوانی. باید بگویم تصنیف خوانی که یکی از بزرگترین پدیدههای موسیقی ایرانی است بامرگ همایون خرم و جواد لشکری از بین رفت.
نگاه جدیتر به آموزش موسیقی در فرهنگستان هنر
آرش امینی
رهبر ارکسترسمفونیک صدا و سیما
در ابتدا باید بگویم من به پیشنهاد رئیس گروه موسیقی فرهنگستان آقای دکتر شاهین فرهت معاونت این گروه را برعهده دارم.
در اساسنامه فرهنگستان هنر، بخشی بهعنوان گروههای تخصصی تعریف شده است که یک بخش آن مربوط به حوزه موسیقی است که وظایفی در این بخش معرفی شده که بر چند محور استوار است، نخست بحث تحقیقاتی است که مربوط به کارهای آرشیوی و پژوهشی است، بخش دیگر در رابطه با کارگاههای آموزشی و دیگر مسائل که بر اساس اساسنامه تعریف شده است. تصمیم ما این است در دوره جدید فرهنگستان هنر با حضور دکتر بهمن نامور مطلق درخصوص کارهایی که نیاز به تحرک بیشتری است نسبت به این موضوع ها نگاهی جدیتر داشته باشیم و بر این اساس یکی از محورهای مهم و مد نظر گروه تخصصی موسیقی جمعآوری و کپی از آثار آهنگسازان معاصر ایرانی ِ در قید حیات است، البته قبلتر فرهنگستان هنر آثاری مربوط به قدما جمعآوری کرده است که بسیار ارزشمند بوده و ما نیز در راستای این هدف، به ثبت و ضبط این آثار ادامه خواهیم داد و به سبک کتابداری امروز در کتابخانه مدرن این فرهنگستان جمعآوری و نگهداری خواهد شد.
نکته دیگر معرفی جایگاه فرهنگستان هنراست و مهمترین مبحثی که به دنبال آن هستیم بررسی وضعیت آموزش موسیقی در کشور از مبدأ تا نتایج آن در حالت موجود است.
بررسی وضعیت آموزش موسیقی در کشور از جنبههای مختلف و مشاهده مواردی مانند اینکه در این خصوص آموزشگاهها و هنرستانها چه نقش و جایگاهی دارند و مهمتر از همه پل ارتباطی بین بدنه هنرستان و آموزشگاههای موسیقی با دانشگاهها بررسی شود تا بدانیم آیا ارتباط منطقی به لحاظ پیگیری یک برنامه مدون آموزشی بین این دو بدنه مهم وجود دارد یا خیر که پاسخ من درحال حاضر منفی است، اما فعالیت فرهنگستان هنر در این رابطه با توجه به امکاناتش در جایگاه یک محقق است تا این امکانات را براساس اساسنامهای که دارد در اختیار دستگاههای اجرایی قرار دهد،؛ پیش از این هم فرهنگستان هنر منفعل نبوده و کارهای مختلفی دراین رابطه صورت گرفته است و تمرکزش بیشتر بر بحث ترجمه و تحقیق بوده ،اما سعی ما بر این است که جنب و جوش بیشتری در خصوص بحث اجرایی داشته باشیم، بهعنوان مثال قرار است یک کارگاه آموزشی در هفتههای آینده در فرهنگستان هنر برپا شود. در این کارگاه، یک دوره کلاسهای آموزشی در خصوص موسیقی و ارتباطات برگزار شود که برای رسانهها و سرویس هنری بخش موسیقی است. در این دوره هشت جلسه آموزش اطلاعات عمومی موسیقی و مسائل مرتبط با آن همچون تاریخ موسیقی و تئوری موسیقی و به طور کلی دستیابی به اطلاعات و دانشی دقیقتر است که فراخوان آن در روزهای آینده منتشر خواهد شد.
اما درخصوص بخش اجرایی هم باید بگویم من در حال حاضر رهبری ارکستر صدا و سیما را برعهده دارم و این ارکستر خوشبختانه رویکرد پژوهشی بسیار قوی دارد و در تمام ایام کرونا تعطیل نشده و تولیدات خود را داشته است. بر این اساس قرار است تعدادی کار توسط ارکستر سمفونیک صدا و سیما اجرا و ضبط شود،البته یک سمفونی هم آقای فرهت با مضمون کرونا ساخته است که اجرا و ضبط آن در برنامه ما قرار دارد. گروه موسیقی فرهنگستان هنر در نظر دارد یک مقدار درهای فرهنگستان به روی قشر جوان فرهیخته بازتر شود تا از کتابخانه و مجموعههای قابل استفاده درخصوص موسیقی آن بهره ببرند و درصددیم به این غنا کمک بیشتری داشته باشیم تا در دسترس علاقهمندان قرار بگیرد.
دومین نشست وزرای خارجه کشورهای همسایه افغانستان روز گذشته به میزبانی ایران برگزار شد
پیشنهادات ششگانه تهران برای افغانستان
■ضرورت تشکیل دولت فراگیر ■ تأمین امنیت و رعایت گروه های مختلف ■ اتخاذ رویکرد دوستانه نسبت به همسایگان ■ ارسال کمکهای بشردوستانه
■ ایجاد سازوکار همکاریهای امنیتی و اطلاعاتی میان کشورهای منطقه ■میانجیگری سازمان ملل میان طرفهای افغان
گروه سیاسی/ تهران روز گذشته میزبان نشستی بود که وزرای خارجه 7 کشور ایران، ازبکستان، تاجیکستان، ترکمنستان و پاکستان و با حضور آنلاین وزرای خارجه روسیه و چین به رایزنی درباره تحولات جاری افغانستان پرداختند. این نشست که دومین دور از ابتکار عمل پاکستان برای کمک به حل بحران افغانستان بود، یک هفته پس از اجلاس مسکو برگزار شد که به موازات این ابتکار عمل و با حضور نمایندگان طالبان و 10 کشور از جمله چین، ایران، هند و پاکستان برگزار شد. این در حالی بود که گروه طالبان به اجلاس روز گذشته تهران دعوت نشده بود با این حال ذبیحالله مجاهد، سخنگوی طالبان ابراز امیدواری کرد که این نشست برای افغانستان مؤثر واقع شود. نشست تهران با سخنان محمد مخبر، معاون اول رئیس جمهوری کشورمان آغاز شد که رایزنی و همکاری کشورها و سازمان ملل متحد را برای برطرف کردن موانع فراروی تشکیل دولت قوی و ملی در افغانستان ضروری میدانست. بررسی نگرانیهای موجود از وضعیت این کشور و مشورت و رایزنی با کشورهای منطقهای درباره راههای برونرفت از وضعیت شکننده کنونی از جمله اهدافی بود که حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه کشورمان در نشست روز گذشته تهران درباره افغانستان مطرح کرد. سعید خطیبزاده، سخنگوی وزارت خارجه هم نشست تهران را مثبت و سازنده ارزیابی کرد و پیام آن را مشارکت و همکاری همه کشورهای منطقه به جای واگرایی و رقابت خواند. یکی از بحث برانگیزترین موضوعات پیرامون تحولات کابل، به رسمیت شناختن گروه طالبان است که همچنان با ممانعت کشورها از جمله جمهوری اسلامی ایران همراه بوده است. نشست روز گذشته با طرح 6 پیشنهاد از سوی ایران همراه شد که نقطه عزیمت آن مشارکت مؤثر همه جریانهای قومی و مذهبی افغانستان بدون مداخله بازیگران خارجی بود؛ گزارهای که علاوه بر وزیر خارجه ایران، «سرگئی لاوروف»، وزیر خارجه روسیه، «عبدالعزیز کاملف»، وزیر خارجه ازبکستان و «رشید مردف»، وزیر خارجه ترکمنستان هم بر آن تأکید داشتند وخواستار رعایت حقوق همه گروهها از سوی دولت آینده شدند.
تأکید تهران بر تشکیل دولت فراگیر
به گزارش «ایران»، وزیر خارجه ایران در نشست روز گذشته رویکرد کشورهای همسایه را بهواسطه درک عمیقی که از وضعیت افغانستان دارند، تا اندازه زیادی سازنده و همسو توصیف کرد و یادآور شد که این کشورها پیرامون موضوعات اساسی اجماع نسبی دارند و نشست جاری باید معطوف بر تقویت اجماع و همسویی به وجود آمده باشد. به گفته امیرعبداللهیان کشورهای همسایه افغانستان در صورت حفظ و تقویت اجماع میتوانند نقش سازنده خود را در ایجاد همسویی میان گروههای سیاسی و قومی داخل افغانستان و در سطح نظام بینالملل ایفا کرده و به مدیریت بحران در این کشور کمک کنند. چه تضعیف یا بر هم خوردن این اجماع نتیجهای جز ادامه آشفتگی و استمرار این بحران دیرپا که بیش از چهار دهه مردم افغانستان و کشورهای منطقه را رنج داده است، نخواهد داشت. وزیر امور خارجه همچنین در ادامه نشست روز گذشته با طرح 6 پیشنهاد، راهکارهایی را برای کمک به حل بحران افغانستان ارائه کرد. امیرعبداللهیان در بخش نخست پیشنهاداتش توازن قدرت در افغانستان را در حال تغییر ارزیابی کرد و گفت که این تحولات زمانی تثبیت شده و استمرار خواهد یافت که اقتضائات اجتماعی افغانستان به خوبی از سوی همه گروهها و بازیگران درک شده و همسو با آن عمل شود. بر این اساس، ضرورت تشکیل دولتی فراگیر و با حضور و مشارکت مؤثر و پایدار همه گروههای قومی و مذهبی افغانستان از مسیر گفتوگوهای بینالافغانی با پشتیبانی و بدون مداخله بازیگران خارجی مورد تأکید جمهوری اسلامی ایران قرار دارد. به گفته او ایران از کشورهای همسایه انتظار دارد از تمام نفوذ خود روی رهبران طالبان و سایر طرفهای افغان برای تشویق همپذیری و مشارکت جمعی در تشکیل دولت استفاده و این روند را تسهیل کنند.
امیرعبداللهیان در دومین بخش از پیشنهاداتش تأکید کرد که گروه طالبان بهعنوان جریان حاکم در افغانستان وظایف انکارناپذیری در تأمین امنیت و مبارزه با تروریسم، رعایت حقوق گروههای مختلف ازجمله زنان، تأمین ضروریات زندگی برای شهروندان افغانستان، پایان دادن به تضییع حقوق اقلیتهای قومی و مذهبی، از میان بردن ریشههای بیجاشدگی و آوارگی و رعایت اصول بنیادین و پذیرفتهشده حقوق بینالملل دارد که باید نسبت به آنها اهتمام داشته باشد.
به گفته وزیر خارجه ایران سومین اقدام ضروری طالبان این است که این گروه ضمن اتخاذ رویکردی دوستانه نسبت به همسایگان خود، اقدامات لازم را به منظور اطمینان بخشیدن نسبت به اینکه از قلمرو افغانستان هیچ تهدیدی علیه همسایگان وجود نخواهد داشت، به عمل آورد.
امیرعبداللهیان همچنین در چهارمین پیشنهادش اعلام کرد که مردم افغانستان نیازمند کمکهای فوری بشردوستانه شامل، غذا، دارو و واکسن برای مقابله با کووید ۱۹ هستند. توجه به این نکته که توزیع کمکها باید بهگونهای انجام شود که مردم به شکل منصفانهای از آن بهرهمند شوند، نیازمند سازوکاری منسجم است. بر همین اساس پیشنهاد تهران با درنظر گرفتن ضیق وقت و فوریت اقدام، فعال کردن «برنامه اکو برای حمایت از افغانستان» است.
وزیر خارجه در راهکار پنجم پیشنهاد کرد که بهمنظور مبارزه با جرایم سازمانیافته و اقدامات تروریستی با منشأ افغانستان، سازوکار همکاریهای امنیتی و اطلاعاتی میان کشورهای منطقه با جدیت بیشتر و در فواصل کوتاهتر به تبادل اطلاعات و انجام هماهنگی میان کشورهای منطقه ازجمله همسایگان افغانستان بپردازد.
رئیس دستگاه دیپلماسی همچنین در آخرین بخش از صحبتهایش از دبیرکل سازمان ملل خواست تا برای بذل مساعی جمیله و در صورت لزوم میانجیگری میان طرفهای افغان برای رسیدن به توافق در خصوص ساختار سیاسی آینده در آن کشور مشارکت داشته باشد.
هشدار «گوترش»
دبیرکل سازمان ملل که به صورت ویدیویی در این نشست سخنرانی کرد، هشدار داد که افغانستان با یک بحران فزاینده انسانی مواجه است که نیاز به اقدام فوری دارد. «آنتونیو گوترش» در ادامه سخنان خود از تعامل سازمان ملل با طالبان برای رساندن کمکهای بشردوستانه به مردم افغانستان خبر داد. او همچنین نسبت به موارد نقض حقوق بشر و حملات در افغانستان از زمان تسلط طالبان بر این کشور بشدت ابراز نگرانی کرد و خواستار تلاش برای مبارزه با تروریسم و قاچاق مواد مخدر در افغانستان شد.
حمایت روسیه از تشکیل دولت فراگیر
«سرگئی لاوروف» وزیر خارجه روسیه هم که به صورت مجازی در این نشست حضور یافت، در سخنانی تأکید کرد که باید منافع همه گروه ها و قومیتها در افغانستان رعایت شود و از ایجاد یک دولت کاملاً فراگیر در افغانستان حمایت صورت گیرد. «لاوروف» با بیان اینکه حقوق زنان و مذاهب محترم شمرده شود و با قاچاق مواد مخدر و تروریسم در افغانستان و کشورهای اطراف آن مبارزه شود، از همسایگان افغانستان خواست تا با توجه به خروج ناتو و امریکا از افغانستان، کشور خود را پایگاه آنها قرار ندهند. «لاوروف» با تأکید بر اینکه برگزاری کنفرانس برای کنفرانس باید کنار گذاشته شود و کارها با محوریت سازمان ملل باید عملیاتی باشد، ابراز امیدواری کرد که نشستهای افغانستان به جای موازی کاری به دنبال تکمیل هم باشند. «وانگ یی»، وزیر خارجه چین هم با استقبال از کانالهای دیپلماتیک فعال برای بررسی تحولات افغانستان تأکید کرد که پکن همکاریهای خود را با کشورهای مختلف درباره موضوع افغانستان ادامه میدهد تا وضعیت در افغانستان بهبود یابد و مردم این کشور بتوانند زندگی بهتری داشته باشند.
درخواست پاکستان برای آزادسازی پولهای افغانستان
محمود قریشی، وزیر خارجه پاکستان نیز در نشست روز گذشته توجه جامعه جهانی به وضعیت اقتصادی مردم افغانستان را خواستار شد و تأکید کرد که باید پولهای افغانستان در خارج از کشور آزاد شود. «قریشی» انتقال قدرت و برتری طالبان در افغانستان را بدون خونریزی توصیف کرد و در عین حال تأکید داشت که مبارزه با تروریسم در افغانستان حیاتی است. وزیر خارجه پاکستان با اشاره به اینکه در حال حاضر شاهد تشکیل یک کابینه موقت در این کشور هستیم و این میتواند زمینه را برای ایجاد یک دولت فراگیر در این کشور محقق کند، اهمیت به رعایت حقوق مردم افغانستان و حضور در دولت فراگیر را حائز اهمیت دانست و گفت: برای ما بازگشایی مدارس در افغانستان برای دختران و پسران مهم است. وزیر خارجه پاکستان به ارسال کمک به افغانستان اشاره کرد و خواستار تداوم کمکهای بینالمللی و انساندوستانه به مردم این منطقه شد. «قریشی» برآورده شدن توقعات جامعه بینالمللی از سوی هیأت حاکمه کنونی افغانستان را متضمن بهبود تعامل با طالبان دانست و تأکید کرد که باید به تمامیت ارضی افغانستان احترام گذاشت شود.
«رشید مردوف» وزیر خارجه ترکمنستان هم در سخنان خود در نشست تهران، حل بحران افغانستان را نیازمند طراحی یک نقشه راه جدید مطابق با واقعیات و شرایط فعلی دانست و احیای اقتصاد افغانستان و بخش اجتماعی این کشور را مورد توجه قرار داد. «مردوف» با اعلام اینکه کشورش از گفتوگو بین همه گروههای افغانستانی حمایت میکند، ابراز امیدواری کرد که همه قومیتها در دولت آینده نماینده داشته باشند. او همچنین تصریح کرد که «عشقآباد» برای رسیدن به این هدف با هیأت حاکمه موقت افغانستان همکاری میکند.
لزوم فعال کردن ظرفیتهای اقتصادی
فعال کردن ظرفیتهای اقتصادی افغانستان و تداوم ارتباط مستمر این کشور با همسایگان از جمله محورهایی بود که از سوی «عبدالعزیز کاملف»، وزیر خارجه ازبکستان در اجلاس روز گذشته مطرح شد. وزیر خارجه ازبکستان با اشاره به اینکه در حال حاضر گروهی در افغانستان به قدرت رسیدند که میخواهند از سوی جامعه جهانی به رسمیت شناخته شوند، گفت که افغانستان در کنار چالشهایی که دارد فرصتهایی را نیز پیش رو دارد و از ظرفیتهای این کشور میتوان برای انجام پروژههای اقتصادی و تجاری استفاده کرد. او دنبال کردن توسعه افغانستان در عرصههای مختلف از جمله اقتصادی را مورد تأکید قرار داد و گفت میتوان در این زمینه یک تلفیق و ارتباطگیری مستمر و مفید بین افغانستان و کشورهای همسایه ایجاد کرد. «کاملف» اعلام کرد که «تاشکند» آماده است در حوزه آموزش و عرصه اقتصادی به افغانستان کمک کند. تشکیل دولت فراگیر درافغانستان با حضور گروهها و اقوام مختلف در این کشور هم مورد تصریح وزیر خارجه ازبکستان قرار گرفت.
بررسی درخواست طرف افغانستانی برای حضور در نشست
مقامهای دیپلماتیک کشورهای حاضر در نشست در حالی آخرین مواضع خود را پیرامون تحولات افغانستان اعلام کردند که حسن کاظمی قمی، نماینده رئیس جمهوری در امور افغانستان خبر داد که اجلاس بعدی فقط با حضور نمایندگان کشورهای همسایه افغانستان تشکیل میشود. کاظمی قمی در توئیتی نوشت: «دومین نشست وزرای امور خارجه کشورهای همسایه افغانستان به میزبانی ایران، شروع به کار کرد. طبق مصوبه اولین نشست، مقرر شد اجلاس بعدی فقط با حضور نمایندگان کشورهای همسایه افغانستان تشکیل شود و درخواست طرف افغانی مبنی بر حضور نماینده در نشستهای بعدی، امروز مورد بررسی قرارگیرد».
تأکید تهران بر تشکیل دولت فراگیر
به گزارش «ایران»، وزیر خارجه ایران در نشست روز گذشته رویکرد کشورهای همسایه را بهواسطه درک عمیقی که از وضعیت افغانستان دارند، تا اندازه زیادی سازنده و همسو توصیف کرد و یادآور شد که این کشورها پیرامون موضوعات اساسی اجماع نسبی دارند و نشست جاری باید معطوف بر تقویت اجماع و همسویی به وجود آمده باشد. به گفته امیرعبداللهیان کشورهای همسایه افغانستان در صورت حفظ و تقویت اجماع میتوانند نقش سازنده خود را در ایجاد همسویی میان گروههای سیاسی و قومی داخل افغانستان و در سطح نظام بینالملل ایفا کرده و به مدیریت بحران در این کشور کمک کنند. چه تضعیف یا بر هم خوردن این اجماع نتیجهای جز ادامه آشفتگی و استمرار این بحران دیرپا که بیش از چهار دهه مردم افغانستان و کشورهای منطقه را رنج داده است، نخواهد داشت. وزیر امور خارجه همچنین در ادامه نشست روز گذشته با طرح 6 پیشنهاد، راهکارهایی را برای کمک به حل بحران افغانستان ارائه کرد. امیرعبداللهیان در بخش نخست پیشنهاداتش توازن قدرت در افغانستان را در حال تغییر ارزیابی کرد و گفت که این تحولات زمانی تثبیت شده و استمرار خواهد یافت که اقتضائات اجتماعی افغانستان به خوبی از سوی همه گروهها و بازیگران درک شده و همسو با آن عمل شود. بر این اساس، ضرورت تشکیل دولتی فراگیر و با حضور و مشارکت مؤثر و پایدار همه گروههای قومی و مذهبی افغانستان از مسیر گفتوگوهای بینالافغانی با پشتیبانی و بدون مداخله بازیگران خارجی مورد تأکید جمهوری اسلامی ایران قرار دارد. به گفته او ایران از کشورهای همسایه انتظار دارد از تمام نفوذ خود روی رهبران طالبان و سایر طرفهای افغان برای تشویق همپذیری و مشارکت جمعی در تشکیل دولت استفاده و این روند را تسهیل کنند.
امیرعبداللهیان در دومین بخش از پیشنهاداتش تأکید کرد که گروه طالبان بهعنوان جریان حاکم در افغانستان وظایف انکارناپذیری در تأمین امنیت و مبارزه با تروریسم، رعایت حقوق گروههای مختلف ازجمله زنان، تأمین ضروریات زندگی برای شهروندان افغانستان، پایان دادن به تضییع حقوق اقلیتهای قومی و مذهبی، از میان بردن ریشههای بیجاشدگی و آوارگی و رعایت اصول بنیادین و پذیرفتهشده حقوق بینالملل دارد که باید نسبت به آنها اهتمام داشته باشد.
به گفته وزیر خارجه ایران سومین اقدام ضروری طالبان این است که این گروه ضمن اتخاذ رویکردی دوستانه نسبت به همسایگان خود، اقدامات لازم را به منظور اطمینان بخشیدن نسبت به اینکه از قلمرو افغانستان هیچ تهدیدی علیه همسایگان وجود نخواهد داشت، به عمل آورد.
امیرعبداللهیان همچنین در چهارمین پیشنهادش اعلام کرد که مردم افغانستان نیازمند کمکهای فوری بشردوستانه شامل، غذا، دارو و واکسن برای مقابله با کووید ۱۹ هستند. توجه به این نکته که توزیع کمکها باید بهگونهای انجام شود که مردم به شکل منصفانهای از آن بهرهمند شوند، نیازمند سازوکاری منسجم است. بر همین اساس پیشنهاد تهران با درنظر گرفتن ضیق وقت و فوریت اقدام، فعال کردن «برنامه اکو برای حمایت از افغانستان» است.
وزیر خارجه در راهکار پنجم پیشنهاد کرد که بهمنظور مبارزه با جرایم سازمانیافته و اقدامات تروریستی با منشأ افغانستان، سازوکار همکاریهای امنیتی و اطلاعاتی میان کشورهای منطقه با جدیت بیشتر و در فواصل کوتاهتر به تبادل اطلاعات و انجام هماهنگی میان کشورهای منطقه ازجمله همسایگان افغانستان بپردازد.
رئیس دستگاه دیپلماسی همچنین در آخرین بخش از صحبتهایش از دبیرکل سازمان ملل خواست تا برای بذل مساعی جمیله و در صورت لزوم میانجیگری میان طرفهای افغان برای رسیدن به توافق در خصوص ساختار سیاسی آینده در آن کشور مشارکت داشته باشد.
هشدار «گوترش»
دبیرکل سازمان ملل که به صورت ویدیویی در این نشست سخنرانی کرد، هشدار داد که افغانستان با یک بحران فزاینده انسانی مواجه است که نیاز به اقدام فوری دارد. «آنتونیو گوترش» در ادامه سخنان خود از تعامل سازمان ملل با طالبان برای رساندن کمکهای بشردوستانه به مردم افغانستان خبر داد. او همچنین نسبت به موارد نقض حقوق بشر و حملات در افغانستان از زمان تسلط طالبان بر این کشور بشدت ابراز نگرانی کرد و خواستار تلاش برای مبارزه با تروریسم و قاچاق مواد مخدر در افغانستان شد.
حمایت روسیه از تشکیل دولت فراگیر
«سرگئی لاوروف» وزیر خارجه روسیه هم که به صورت مجازی در این نشست حضور یافت، در سخنانی تأکید کرد که باید منافع همه گروه ها و قومیتها در افغانستان رعایت شود و از ایجاد یک دولت کاملاً فراگیر در افغانستان حمایت صورت گیرد. «لاوروف» با بیان اینکه حقوق زنان و مذاهب محترم شمرده شود و با قاچاق مواد مخدر و تروریسم در افغانستان و کشورهای اطراف آن مبارزه شود، از همسایگان افغانستان خواست تا با توجه به خروج ناتو و امریکا از افغانستان، کشور خود را پایگاه آنها قرار ندهند. «لاوروف» با تأکید بر اینکه برگزاری کنفرانس برای کنفرانس باید کنار گذاشته شود و کارها با محوریت سازمان ملل باید عملیاتی باشد، ابراز امیدواری کرد که نشستهای افغانستان به جای موازی کاری به دنبال تکمیل هم باشند. «وانگ یی»، وزیر خارجه چین هم با استقبال از کانالهای دیپلماتیک فعال برای بررسی تحولات افغانستان تأکید کرد که پکن همکاریهای خود را با کشورهای مختلف درباره موضوع افغانستان ادامه میدهد تا وضعیت در افغانستان بهبود یابد و مردم این کشور بتوانند زندگی بهتری داشته باشند.
درخواست پاکستان برای آزادسازی پولهای افغانستان
محمود قریشی، وزیر خارجه پاکستان نیز در نشست روز گذشته توجه جامعه جهانی به وضعیت اقتصادی مردم افغانستان را خواستار شد و تأکید کرد که باید پولهای افغانستان در خارج از کشور آزاد شود. «قریشی» انتقال قدرت و برتری طالبان در افغانستان را بدون خونریزی توصیف کرد و در عین حال تأکید داشت که مبارزه با تروریسم در افغانستان حیاتی است. وزیر خارجه پاکستان با اشاره به اینکه در حال حاضر شاهد تشکیل یک کابینه موقت در این کشور هستیم و این میتواند زمینه را برای ایجاد یک دولت فراگیر در این کشور محقق کند، اهمیت به رعایت حقوق مردم افغانستان و حضور در دولت فراگیر را حائز اهمیت دانست و گفت: برای ما بازگشایی مدارس در افغانستان برای دختران و پسران مهم است. وزیر خارجه پاکستان به ارسال کمک به افغانستان اشاره کرد و خواستار تداوم کمکهای بینالمللی و انساندوستانه به مردم این منطقه شد. «قریشی» برآورده شدن توقعات جامعه بینالمللی از سوی هیأت حاکمه کنونی افغانستان را متضمن بهبود تعامل با طالبان دانست و تأکید کرد که باید به تمامیت ارضی افغانستان احترام گذاشت شود.
«رشید مردوف» وزیر خارجه ترکمنستان هم در سخنان خود در نشست تهران، حل بحران افغانستان را نیازمند طراحی یک نقشه راه جدید مطابق با واقعیات و شرایط فعلی دانست و احیای اقتصاد افغانستان و بخش اجتماعی این کشور را مورد توجه قرار داد. «مردوف» با اعلام اینکه کشورش از گفتوگو بین همه گروههای افغانستانی حمایت میکند، ابراز امیدواری کرد که همه قومیتها در دولت آینده نماینده داشته باشند. او همچنین تصریح کرد که «عشقآباد» برای رسیدن به این هدف با هیأت حاکمه موقت افغانستان همکاری میکند.
لزوم فعال کردن ظرفیتهای اقتصادی
فعال کردن ظرفیتهای اقتصادی افغانستان و تداوم ارتباط مستمر این کشور با همسایگان از جمله محورهایی بود که از سوی «عبدالعزیز کاملف»، وزیر خارجه ازبکستان در اجلاس روز گذشته مطرح شد. وزیر خارجه ازبکستان با اشاره به اینکه در حال حاضر گروهی در افغانستان به قدرت رسیدند که میخواهند از سوی جامعه جهانی به رسمیت شناخته شوند، گفت که افغانستان در کنار چالشهایی که دارد فرصتهایی را نیز پیش رو دارد و از ظرفیتهای این کشور میتوان برای انجام پروژههای اقتصادی و تجاری استفاده کرد. او دنبال کردن توسعه افغانستان در عرصههای مختلف از جمله اقتصادی را مورد تأکید قرار داد و گفت میتوان در این زمینه یک تلفیق و ارتباطگیری مستمر و مفید بین افغانستان و کشورهای همسایه ایجاد کرد. «کاملف» اعلام کرد که «تاشکند» آماده است در حوزه آموزش و عرصه اقتصادی به افغانستان کمک کند. تشکیل دولت فراگیر درافغانستان با حضور گروهها و اقوام مختلف در این کشور هم مورد تصریح وزیر خارجه ازبکستان قرار گرفت.
بررسی درخواست طرف افغانستانی برای حضور در نشست
مقامهای دیپلماتیک کشورهای حاضر در نشست در حالی آخرین مواضع خود را پیرامون تحولات افغانستان اعلام کردند که حسن کاظمی قمی، نماینده رئیس جمهوری در امور افغانستان خبر داد که اجلاس بعدی فقط با حضور نمایندگان کشورهای همسایه افغانستان تشکیل میشود. کاظمی قمی در توئیتی نوشت: «دومین نشست وزرای امور خارجه کشورهای همسایه افغانستان به میزبانی ایران، شروع به کار کرد. طبق مصوبه اولین نشست، مقرر شد اجلاس بعدی فقط با حضور نمایندگان کشورهای همسایه افغانستان تشکیل شود و درخواست طرف افغانی مبنی بر حضور نماینده در نشستهای بعدی، امروز مورد بررسی قرارگیرد».
پیگیری میدانی رئیسجمهوری از وضعیت جایگاههای سوخت
گروه اقتصادی/ دو روز از جریان حمله سایبری به سامانه هوشمند سوخت میگذرد و تقریباً اکثر جایگاهها به مدار عرضه سوخت بهصورت آفلاین بازگشتهاند و بخشی نیز با کارت سوخت عرضه بنزین با نرخ 1500 تومان را از سر گرفتهاند.
رئیس جمهوری در جریان مدیریت این اختلال، صبح روز گذشته از جایگاه های عرضه سوخت بازدید کرد و پس از آن، برای بررسی وضع عملیاتی کردن جایگاههای عرضه سوخت در سراسر کشور و بررسی اختلال پیشآمده در سامانه هوشمند سوخت بهصورت سرزده به وزارت نفت رفت.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، آیت الله سید ابراهیم رئیسی در بازدید از وزارت نفت تأکید کرد که این حمله سایبری نه اولین بار است نه آخرین بار و باید خودمان را برای پیشگیری و مقابله آماده و ایمن کنیم. رئیسی افزود: همه تلاش ما باید این باشد که مردم هیچگونه نگرانی نداشته باشند.
وزیر نفت هم بابت اختلال پیشآمده در سامانه هوشمند سوخت و غیرعملیاتی شدن جایگاههای عرضه از مردم عذرخواهی کرد و به رئیس جمهوری قول داد که ظرف یک تا دو روز سامانه هوشمند سوخت فعال شود تا همه مردم بتوانند از سهمیه خود استفاده کنند.
از مردم و وزارت نفت تشکر و قدردانی میکنم
بازدید سرزده رئیس جمهوری از وزارت نفت، نخستین حضور وی در وزارتخانههای کشور را رقم زد. رئیسی در این بازدید با بیان اینکه همکاری و اعتماد مردم در این حمله سایبری بسیار مهم بود، گفت: این سرمایه بزرگی برای کشور است. این موضوع میتوانست به بحرانی برای کشور تبدیل شود، ما به این سرمایه برای پیشبرد اهداف دولت نیازمندیم.
وی با تشکر و قدردانی از مردم تأکید کرد: همه دستگاهها برای خدماترسانی پایدار به مردم سامانههای خود را ایمنسازی کنند. لازم است همه دستگاهها در مقابل حملات احتمالی دشمن آمادگی داشته باشند.
رئیس جمهوری با بیان اینکه وزارت نفت برای حل مشکل پیش آمده کار بزرگی انجام داده است، بیان کرد: در مسیر، وضع جایگاههای عرضه را بررسی کردم که خوشبختانه شرایط مساعد بود و سوختگیری در جریان است.
رئیسی تصریح کرد: وزارت نفت از زمان وقوع حادثه تمامی تلاش خود را انجام داد و کارشناسان این وزارتخانه وارد عمل شدند و از همه ظرفیتها استفاده کردند تا شرایط به حالت عادی بازگردد. من از همه این کارشناسان فنی تشکر و قدردانی میکنم.
رئیسی ادامه داد: حملههای سایبری نه نخستینبار است که انجام میشود و نه آخرین بار آن خواهد بود، بنابراین بهطور حتم باید در این قضیه پیشگیریهای لازم را انجام دهیم و ابزارهای مناسبی در نظر بگیریم تا بتوانیم از سازوکارهای توزیع سوخت در کشور صیانت لازم را انجام دهیم، همه دستگاههای کشور باید در مقابل حملههای سایبری پیشگیریهای لازم را انجام دهند.
وی گفت: دشمن بهدنبال آن است که در کشور فتنهای ایجاد کند و دنبال آن است مردم را بهنحوی ناراحت کند، اما هوشمندی و بصیرت مردم و حرکت بسیار هوشمندانه آنها سبب میشود دشمن به اهداف مورد نظر خود نرسد.
رئیسی با تأکید بر اینکه همه سازمانها باید در زمینه ایمنسازی سامانههای خود فعالیت کنند، گفت: ایمنسازی سیستمها از ضرورتهایی است که امروز همه باید در این باره کار کنند تا در مقابل حملات احتمالی دشمن، زندگی مردم دچار کوچکترین مشکل و اخلالی نشود. این از وظایف جدی همه دستگاهها بویژه وزارت نفت است.
وی اظهار کرد: حملات احتمالی سایبری ممکن است بعد از این نیز رخ دهد، از اینرو ایمنسازی در مقابل این حملات احتمالی، ما را مصون خواهد کرد.
قول میدهم ظرف یک تا دو روز آینده سامانه سوخت فعال شود
وزیر نفت نیز در جریان بازدید رئیسجمهوری در ظهر روز گذشته، از فعال شدن بیش از ۳ هزار جایگاه سوخت در سراسر کشور خبر داد و گفت: قول میدهم ظرف یک تا دو روز آینده سامانه هوشمند سوخت فعال شود تا مردم عزیز بتوانند از سهمیه خود استفاده کنند. به گزارش شانا، جواد اوجی اظهار کرد: با همه شرکتهای پخش فرآوردههای نفتی مناطق کل کشور در ارتباط هستیم، الحمدلله بیش از ۳ هزار و 200 جایگاه در کشور فعال هستند که مردم عزیز میتوانند در خارج از شبکه سوخت و بهصورت دستی از آن استفاده کنند. وی با بیان اینکه 400 جایگاه سوخت در سراسر کشور با کارت سوخت بهصورت سهمیهای، بنزین را به خودروها عرضه میکنند، افزود: به مردم اعلام کردیم سهمیه سوخت در کارتشان محفوظ است و هیچ مشکلی وجود ندارد. وزیر نفت با اشاره به اینکه مردم با وجود معطلی در بعضی از جایگاهها همکاری خوبی با خادمان خود در وزارت نفت داشتند، تصریح کرد: دشمن قصد داشت به مردم ایران آسیب بزند، اما با همراهی و صبوری مردم، تیرشان به سنگ خورد.
اوجی از صبوری مردم بابت غیرفعال شدن جایگاههای عرضه سوخت و اختلال پیشآمده در جایگاههای عرضه سوخت، قدردانی کرد و ادامه داد: دشمن قصد داشت با این عملیات به مردم آسیب برساند، اما به لطف پروردگار و همراهی مردم شریف ایران که صبوری کرده و به خادمان خود و کارکنان شریف صنعت نفت اعتماد کردند.
وزیر نفت تأکید کرد: پس از بحران پیشآمده بهسرعت ستاد بحران در وزارت نفت و شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی تشکیل شد و مدیران ما با بسیج عمومی در سطح وزارت نفت اعزام شدند تا با اتفاقی که رخ داده، مردم دچار چالش نشوند.
اوجی تصریح کرد: بهسرعت دستور داده شد همه جایگاههای عرضه کشور بهصورت آفلاین و دستی عملیاتی شدند تا مردم بتوانند بهسرعت سوخت موردنیاز خود را از جایگاهها تأمین کنند. وی گفت: در همان ساعات نخست همکاران ما و نیروهای شریف صنعت نفت و شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی در جایگاههای سراسر کشور حضور یافتند و با تغییر کد در سیستم کارت هوشمند سوخت، آن را به سیستم دستی تغییر دادند تا مردم بتوانند عملیات تأمین سوخت را انجام دهند.
از مردم عذر میخواهم
وزیر نفت ضمن قدردانی و تشکر از صبوری و همراهی مردم در مشکل بهوجودآمده در سامانه هوشمند سوخت عنوان کرد: بنده بهعنوان وزیر نفت از مردم عزیز بابت معطل ماندن در جایگاهها عذرخواهی میکنم.
اوجی تأکید کرد: این قول را به مردم میدهم که با تمام تلاش متخصصان ما در این سامانه، مشکل بهسرعت حل شود و دیگر شاهد چنین مشکلاتی نباشیم. وی بیان کرد: خوشبختانه همکاران ما در شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی نیز غافلگیر نشدند و با کاری جهادی بیشتر جایگاهها را بهسرعت فعال کردند.
وزیر نفت همچنین با اشاره به ارائه گزارشی در هیأت دولت از وضع جایگاههای عرضه سوخت گفت: آقای رئیسی، رئیسجمهوری گفت باید از همه زحمات وزارت نفت بابت راهاندازی دوباره سامانه تشکر کنم. رئیسجمهوری در این پیام اظهار کرد بزرگترین سرمایه ما در دولت سیزدهم، اعتماد مردم است و تلاش میکنیم قدردان اعتماد و همراهی بیدریغ مردم باشیم و از کارکنان شریف صنعت نفت و شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی هم تشکر کرد.
عرضه بنزین ۱۵۰۰ تومانی در 300 جایگاه
تا ساعت 15 روز گذشته حدود 300 جایگاه در کل کشور به سامانه هوشمند سوخت برای استفاده از سهمیهها وصل شده بودند و 80 درصد جایگاه ها هم امکان دریافت بنزین با نرخ آزاد را داشتند. بر اساس اعلام وزارت نفت، این روند اتصال به سامانه احتمالاً امروز به پایان میرسد.
حمله سایبری سهشنبه یک حمله خارجی بود؟
حمله سایبری روز سهشنبه به 4 هزار و 300 جایگاه سوخت یک حمله گسترده بود که مسئولان میگویند نظر نهایی در مورد این حمله سایبری ۷ یا ۱۰ روز آینده اعلام خواهد شد. اما تاکنون، «سید ابوالحسن فیروز آبادی»،دبیر شورای عالی فضای مجازی کشور گفته است: اختلال در سیستمهای چهار هزار و ۳۰۰ جایگاه سوخترسانی کشور ناشی از یک حمله گسترده سایبری بود که احتمال دارد این حمله نیز همانند حمله سایبری به سیستمهای راهآهن جمهوری اسلامی ایران از خارج از کشور انجام شده باشد. فیروزآبادی در برنامه گفتوگوی ویژه خبری شبکه دوم سیما افزود: سازمانها و نهادها مسئول حملات سایبری به سیستمها و سامانههای خود هستند و هرگونه برطرف کردن اختلال در سیستمها زمان بر هستند و باید سیستمها از لحاظ آسیبپذیری شامل پدافند غیرعامل شوند.
وی گفت: سامانه سوخترسانی خاص کشور ماست و مدیران برای حفظ امنیت این سامانهها و سیستمها باید حساسیت زیادی داشته باشند و امیدواریم که مسئولان بخصوص در حوزه بانکی، ارتباطی، سوخترسانی و حمل ونقل به امنیت سامانههای مربوطه توجه جدی داشته باشند. دبیر شورای عالی فضای مجازی کشور تأکید کرد: هر چند که هم اکنون این حمله سایبری مهار شده است اما این مسأله مشکلات زیادی را به وجود آورد.
«مسعود رضایی» مدیر سامانه هوشمند شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی ایران نیز در این برنامه گفت: سامانه سوخترسانی همواره بهصورت مستمر پایش میشود. تاکنون ۳ یا ۴ بار شاهد این حملات سایبری در سیستمهای توزیع سوخت بودهایم اما چون در ساعات ۲ یا ۳ بامداد انجام شده تا صبح توانستهایم اختلال را برطرف کنیم اما این دفعه اختلال در نظام توزیع سوخت ظهر اتفاق افتاد و این مشکلاتی را به وجود آورد.
مدیرسامانه هوشمند شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی ایران با بیان اینکه هم اکنون ۲۷ میلیون کارت سوخت فعال در دست مردم است، اظهار داشت: هنوز ما به منشأ این اتفاق نرسیده ایم، اما علت بروز این اختلال در دست بررسی است. مدیرسامانه هوشمند شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی ایران تأکید کرد: موجودی بنزین در کارت سوختها که در دست مردم است به هیچ عنوان پاک نشده و هیچ مشکلی در این خصوص
وجود ندارد.
برش
رئیسی در جلسه هیأت دولت خطاب به مسئولان اجرایی:
نگاه و رویکرد مسئولین باید خدمت به همه اقشار و مردم باشد
رئیس جمهوری با تأکید بر ضرورت پیشبینی، پیشگیری و تجهیز در مقابل حملات سایبری گفت: عدهای قصد دارند با ایجاد بینظمی و اخلال در زندگی مردم آنان را عصبانی کنند.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، آیتالله سید ابراهیم رئیسی روز چهارشنبه در جلسه هیأت دولت افزود: در این حمله سایبری نه تنها مسئولین دچار سردرگمی نشدند بلکه بلافاصله شرایط را مدیریت کردند و مردم نیز آگاهی خود را در مواجهه با این مشکل نشان دادند و با هوشیاری اجازه ندادند که کسی بتواند سوء استفاده و فرصتطلبی کند. رئیسی با تمجید از اطلاعرسانی بموقع رسانه ملی تأکید کرد: جا دارد صمیمانه از همراهی و همکاری مردم نیز قدردانی کنیم. رئیس جمهوری تأکید کرد: متقابلاً وزارت نفت باید نسبت به جبران آثار اخلال ایجاد شده، اقدام نماید که حقی از مردم ضایع نگردد. وی تأکید کرد: باید در عرصه جنگ سایبری آمادگی جدی داشت و دستگاههای مربوطه با تقسیم کار مناسب، اجازه ندهند دشمن در این عرصه اهداف شوم خود را پیگیری کرده و در روند زندگی مردم مشکل ایجاد کند.
رئیس جمهوری در ادامه با تأکید بر اهمیت و اولویت خدمترسانی و رفع مشکلات مردم، گفت: مسئولین باید توجه داشته باشند که هر کسی که شهروند ایران است و در این مملکت زندگی میکند فارغ از دین و مذهب و قوم و نژاد بر گردن ما حق دارد و ما نیز نسبت به آنان تکلیف و وظیفه خدمترسانی داریم لذا نگاه و رویکرد مسئولین باید خدمت به همه اقشار و مردم باشد. رئیسی همچنین با اشاره به گفتوگو با دانشجویان و ابراز نگرانی تعدادی از آنان از وضعیت خوابگاههای دانشجویی، به وزرای علوم و بهداشت و درمان دستور داد نسبت به تجهیز، ترمیم و رفع مشکلات خوابگاههای دانشجویان متأهل و مجرد اقدامات لازم را به عمل آورند.
رئیس جمهوری در جریان مدیریت این اختلال، صبح روز گذشته از جایگاه های عرضه سوخت بازدید کرد و پس از آن، برای بررسی وضع عملیاتی کردن جایگاههای عرضه سوخت در سراسر کشور و بررسی اختلال پیشآمده در سامانه هوشمند سوخت بهصورت سرزده به وزارت نفت رفت.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، آیت الله سید ابراهیم رئیسی در بازدید از وزارت نفت تأکید کرد که این حمله سایبری نه اولین بار است نه آخرین بار و باید خودمان را برای پیشگیری و مقابله آماده و ایمن کنیم. رئیسی افزود: همه تلاش ما باید این باشد که مردم هیچگونه نگرانی نداشته باشند.
وزیر نفت هم بابت اختلال پیشآمده در سامانه هوشمند سوخت و غیرعملیاتی شدن جایگاههای عرضه از مردم عذرخواهی کرد و به رئیس جمهوری قول داد که ظرف یک تا دو روز سامانه هوشمند سوخت فعال شود تا همه مردم بتوانند از سهمیه خود استفاده کنند.
از مردم و وزارت نفت تشکر و قدردانی میکنم
بازدید سرزده رئیس جمهوری از وزارت نفت، نخستین حضور وی در وزارتخانههای کشور را رقم زد. رئیسی در این بازدید با بیان اینکه همکاری و اعتماد مردم در این حمله سایبری بسیار مهم بود، گفت: این سرمایه بزرگی برای کشور است. این موضوع میتوانست به بحرانی برای کشور تبدیل شود، ما به این سرمایه برای پیشبرد اهداف دولت نیازمندیم.
وی با تشکر و قدردانی از مردم تأکید کرد: همه دستگاهها برای خدماترسانی پایدار به مردم سامانههای خود را ایمنسازی کنند. لازم است همه دستگاهها در مقابل حملات احتمالی دشمن آمادگی داشته باشند.
رئیس جمهوری با بیان اینکه وزارت نفت برای حل مشکل پیش آمده کار بزرگی انجام داده است، بیان کرد: در مسیر، وضع جایگاههای عرضه را بررسی کردم که خوشبختانه شرایط مساعد بود و سوختگیری در جریان است.
رئیسی تصریح کرد: وزارت نفت از زمان وقوع حادثه تمامی تلاش خود را انجام داد و کارشناسان این وزارتخانه وارد عمل شدند و از همه ظرفیتها استفاده کردند تا شرایط به حالت عادی بازگردد. من از همه این کارشناسان فنی تشکر و قدردانی میکنم.
رئیسی ادامه داد: حملههای سایبری نه نخستینبار است که انجام میشود و نه آخرین بار آن خواهد بود، بنابراین بهطور حتم باید در این قضیه پیشگیریهای لازم را انجام دهیم و ابزارهای مناسبی در نظر بگیریم تا بتوانیم از سازوکارهای توزیع سوخت در کشور صیانت لازم را انجام دهیم، همه دستگاههای کشور باید در مقابل حملههای سایبری پیشگیریهای لازم را انجام دهند.
وی گفت: دشمن بهدنبال آن است که در کشور فتنهای ایجاد کند و دنبال آن است مردم را بهنحوی ناراحت کند، اما هوشمندی و بصیرت مردم و حرکت بسیار هوشمندانه آنها سبب میشود دشمن به اهداف مورد نظر خود نرسد.
رئیسی با تأکید بر اینکه همه سازمانها باید در زمینه ایمنسازی سامانههای خود فعالیت کنند، گفت: ایمنسازی سیستمها از ضرورتهایی است که امروز همه باید در این باره کار کنند تا در مقابل حملات احتمالی دشمن، زندگی مردم دچار کوچکترین مشکل و اخلالی نشود. این از وظایف جدی همه دستگاهها بویژه وزارت نفت است.
وی اظهار کرد: حملات احتمالی سایبری ممکن است بعد از این نیز رخ دهد، از اینرو ایمنسازی در مقابل این حملات احتمالی، ما را مصون خواهد کرد.
قول میدهم ظرف یک تا دو روز آینده سامانه سوخت فعال شود
وزیر نفت نیز در جریان بازدید رئیسجمهوری در ظهر روز گذشته، از فعال شدن بیش از ۳ هزار جایگاه سوخت در سراسر کشور خبر داد و گفت: قول میدهم ظرف یک تا دو روز آینده سامانه هوشمند سوخت فعال شود تا مردم عزیز بتوانند از سهمیه خود استفاده کنند. به گزارش شانا، جواد اوجی اظهار کرد: با همه شرکتهای پخش فرآوردههای نفتی مناطق کل کشور در ارتباط هستیم، الحمدلله بیش از ۳ هزار و 200 جایگاه در کشور فعال هستند که مردم عزیز میتوانند در خارج از شبکه سوخت و بهصورت دستی از آن استفاده کنند. وی با بیان اینکه 400 جایگاه سوخت در سراسر کشور با کارت سوخت بهصورت سهمیهای، بنزین را به خودروها عرضه میکنند، افزود: به مردم اعلام کردیم سهمیه سوخت در کارتشان محفوظ است و هیچ مشکلی وجود ندارد. وزیر نفت با اشاره به اینکه مردم با وجود معطلی در بعضی از جایگاهها همکاری خوبی با خادمان خود در وزارت نفت داشتند، تصریح کرد: دشمن قصد داشت به مردم ایران آسیب بزند، اما با همراهی و صبوری مردم، تیرشان به سنگ خورد.
اوجی از صبوری مردم بابت غیرفعال شدن جایگاههای عرضه سوخت و اختلال پیشآمده در جایگاههای عرضه سوخت، قدردانی کرد و ادامه داد: دشمن قصد داشت با این عملیات به مردم آسیب برساند، اما به لطف پروردگار و همراهی مردم شریف ایران که صبوری کرده و به خادمان خود و کارکنان شریف صنعت نفت اعتماد کردند.
وزیر نفت تأکید کرد: پس از بحران پیشآمده بهسرعت ستاد بحران در وزارت نفت و شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی تشکیل شد و مدیران ما با بسیج عمومی در سطح وزارت نفت اعزام شدند تا با اتفاقی که رخ داده، مردم دچار چالش نشوند.
اوجی تصریح کرد: بهسرعت دستور داده شد همه جایگاههای عرضه کشور بهصورت آفلاین و دستی عملیاتی شدند تا مردم بتوانند بهسرعت سوخت موردنیاز خود را از جایگاهها تأمین کنند. وی گفت: در همان ساعات نخست همکاران ما و نیروهای شریف صنعت نفت و شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی در جایگاههای سراسر کشور حضور یافتند و با تغییر کد در سیستم کارت هوشمند سوخت، آن را به سیستم دستی تغییر دادند تا مردم بتوانند عملیات تأمین سوخت را انجام دهند.
از مردم عذر میخواهم
وزیر نفت ضمن قدردانی و تشکر از صبوری و همراهی مردم در مشکل بهوجودآمده در سامانه هوشمند سوخت عنوان کرد: بنده بهعنوان وزیر نفت از مردم عزیز بابت معطل ماندن در جایگاهها عذرخواهی میکنم.
اوجی تأکید کرد: این قول را به مردم میدهم که با تمام تلاش متخصصان ما در این سامانه، مشکل بهسرعت حل شود و دیگر شاهد چنین مشکلاتی نباشیم. وی بیان کرد: خوشبختانه همکاران ما در شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی نیز غافلگیر نشدند و با کاری جهادی بیشتر جایگاهها را بهسرعت فعال کردند.
وزیر نفت همچنین با اشاره به ارائه گزارشی در هیأت دولت از وضع جایگاههای عرضه سوخت گفت: آقای رئیسی، رئیسجمهوری گفت باید از همه زحمات وزارت نفت بابت راهاندازی دوباره سامانه تشکر کنم. رئیسجمهوری در این پیام اظهار کرد بزرگترین سرمایه ما در دولت سیزدهم، اعتماد مردم است و تلاش میکنیم قدردان اعتماد و همراهی بیدریغ مردم باشیم و از کارکنان شریف صنعت نفت و شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی هم تشکر کرد.
عرضه بنزین ۱۵۰۰ تومانی در 300 جایگاه
تا ساعت 15 روز گذشته حدود 300 جایگاه در کل کشور به سامانه هوشمند سوخت برای استفاده از سهمیهها وصل شده بودند و 80 درصد جایگاه ها هم امکان دریافت بنزین با نرخ آزاد را داشتند. بر اساس اعلام وزارت نفت، این روند اتصال به سامانه احتمالاً امروز به پایان میرسد.
حمله سایبری سهشنبه یک حمله خارجی بود؟
حمله سایبری روز سهشنبه به 4 هزار و 300 جایگاه سوخت یک حمله گسترده بود که مسئولان میگویند نظر نهایی در مورد این حمله سایبری ۷ یا ۱۰ روز آینده اعلام خواهد شد. اما تاکنون، «سید ابوالحسن فیروز آبادی»،دبیر شورای عالی فضای مجازی کشور گفته است: اختلال در سیستمهای چهار هزار و ۳۰۰ جایگاه سوخترسانی کشور ناشی از یک حمله گسترده سایبری بود که احتمال دارد این حمله نیز همانند حمله سایبری به سیستمهای راهآهن جمهوری اسلامی ایران از خارج از کشور انجام شده باشد. فیروزآبادی در برنامه گفتوگوی ویژه خبری شبکه دوم سیما افزود: سازمانها و نهادها مسئول حملات سایبری به سیستمها و سامانههای خود هستند و هرگونه برطرف کردن اختلال در سیستمها زمان بر هستند و باید سیستمها از لحاظ آسیبپذیری شامل پدافند غیرعامل شوند.
وی گفت: سامانه سوخترسانی خاص کشور ماست و مدیران برای حفظ امنیت این سامانهها و سیستمها باید حساسیت زیادی داشته باشند و امیدواریم که مسئولان بخصوص در حوزه بانکی، ارتباطی، سوخترسانی و حمل ونقل به امنیت سامانههای مربوطه توجه جدی داشته باشند. دبیر شورای عالی فضای مجازی کشور تأکید کرد: هر چند که هم اکنون این حمله سایبری مهار شده است اما این مسأله مشکلات زیادی را به وجود آورد.
«مسعود رضایی» مدیر سامانه هوشمند شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی ایران نیز در این برنامه گفت: سامانه سوخترسانی همواره بهصورت مستمر پایش میشود. تاکنون ۳ یا ۴ بار شاهد این حملات سایبری در سیستمهای توزیع سوخت بودهایم اما چون در ساعات ۲ یا ۳ بامداد انجام شده تا صبح توانستهایم اختلال را برطرف کنیم اما این دفعه اختلال در نظام توزیع سوخت ظهر اتفاق افتاد و این مشکلاتی را به وجود آورد.
مدیرسامانه هوشمند شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی ایران با بیان اینکه هم اکنون ۲۷ میلیون کارت سوخت فعال در دست مردم است، اظهار داشت: هنوز ما به منشأ این اتفاق نرسیده ایم، اما علت بروز این اختلال در دست بررسی است. مدیرسامانه هوشمند شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی ایران تأکید کرد: موجودی بنزین در کارت سوختها که در دست مردم است به هیچ عنوان پاک نشده و هیچ مشکلی در این خصوص
وجود ندارد.
برش
رئیسی در جلسه هیأت دولت خطاب به مسئولان اجرایی:
نگاه و رویکرد مسئولین باید خدمت به همه اقشار و مردم باشد
رئیس جمهوری با تأکید بر ضرورت پیشبینی، پیشگیری و تجهیز در مقابل حملات سایبری گفت: عدهای قصد دارند با ایجاد بینظمی و اخلال در زندگی مردم آنان را عصبانی کنند.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، آیتالله سید ابراهیم رئیسی روز چهارشنبه در جلسه هیأت دولت افزود: در این حمله سایبری نه تنها مسئولین دچار سردرگمی نشدند بلکه بلافاصله شرایط را مدیریت کردند و مردم نیز آگاهی خود را در مواجهه با این مشکل نشان دادند و با هوشیاری اجازه ندادند که کسی بتواند سوء استفاده و فرصتطلبی کند. رئیسی با تمجید از اطلاعرسانی بموقع رسانه ملی تأکید کرد: جا دارد صمیمانه از همراهی و همکاری مردم نیز قدردانی کنیم. رئیس جمهوری تأکید کرد: متقابلاً وزارت نفت باید نسبت به جبران آثار اخلال ایجاد شده، اقدام نماید که حقی از مردم ضایع نگردد. وی تأکید کرد: باید در عرصه جنگ سایبری آمادگی جدی داشت و دستگاههای مربوطه با تقسیم کار مناسب، اجازه ندهند دشمن در این عرصه اهداف شوم خود را پیگیری کرده و در روند زندگی مردم مشکل ایجاد کند.
رئیس جمهوری در ادامه با تأکید بر اهمیت و اولویت خدمترسانی و رفع مشکلات مردم، گفت: مسئولین باید توجه داشته باشند که هر کسی که شهروند ایران است و در این مملکت زندگی میکند فارغ از دین و مذهب و قوم و نژاد بر گردن ما حق دارد و ما نیز نسبت به آنان تکلیف و وظیفه خدمترسانی داریم لذا نگاه و رویکرد مسئولین باید خدمت به همه اقشار و مردم باشد. رئیسی همچنین با اشاره به گفتوگو با دانشجویان و ابراز نگرانی تعدادی از آنان از وضعیت خوابگاههای دانشجویی، به وزرای علوم و بهداشت و درمان دستور داد نسبت به تجهیز، ترمیم و رفع مشکلات خوابگاههای دانشجویان متأهل و مجرد اقدامات لازم را به عمل آورند.
معاون اول رئیس جمهوری:
وضعیت ابتلا، بستری و فوت شدگان کرونا روند کاهشی دارد
جلسه رؤسای کمیتههای تخصصی ستاد ملی مقابله با کرونا روز چهارشنبه به ریاست معاون اول رئیس جمهوری برگزار شد. به گزارش پایگاه اطلاعرسانی معاون اول رئیس جمهوری، محمد مخبر در این جلسه با اشاره به گزارش وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی مبنی بر افزایش آمار واکسیناسیون در کشور گفت: با تلاش تمام دستگاههای دولتی و وزارتخانههای مربوطه آمار واکسیناسیون در ایران بخوبی پیش میرود تا جایی که تأثیر پوشش واکسیناسیون بر کاهش شهرهای قرمز و آمار مرگ و میر بر اثر ویروس کرونا در کشور مشهود است. او ادامه داد: با تلاشهای وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و کادر درمان و همچنین پوشش گسترده واکسیناسیون، وضعیت ابتلا، بستری و فوتشدگان ناشی از ویروس کرونا در کشور روند کاهشی دارد. مخبر تأکید کرد: باید با ادامه واکسیناسیون در کشور و همچنین رعایت پروتکلهای بهداشتی اجازه ندهیم دستاوردهای کشور در ماههای اخیر در زمینه مقابله با بیماری کرونا از بین برود. در این جلسه که رئیس دفتر رئیس جمهوری، وزرای بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، فرهنگ و ارشاد اسلامی، سرپرست وزارت آموزش و پرورش و نمایندگان برخی از دستگاههای دولتی حضور داشتند، گزارشهایی از وضعیت رعایت دستورالعملهای بهداشتی در ادارات، صنوف و حمل و نقل کشور، روند پوشش سراسری واکسیناسیون و میزان واردات واکسن خارجی و تولید داخل ارائه شد.
مخبر همچنین در جلسه «کارگروه تنظیم بازار» شرکت کرد و با تأکید بر ضرورت اطلاعرسانی دقیق و بموقع به مردم گفت: متأسفانه امروز شاهد آن هستیم که برخی، آسیب رساندن به امنیت روانی جامعه را هدف قرار دادهاند که لازم است برای آرامش بخشیدن به جامعه، اطلاعرسانی شفاف و بموقع در دستور کار تمامی بخشهای دولت قرار گیرد. معاون اول رئیس جمهوری با تأکید بر اینکه نجابت مردم مسئولیت و وظایف ما را بسیار سنگین میکند، گفت: باید با تمام ظرفیت به دنبال حل مسائل و مشکلات مردم باشیم تا اعتماد میان مردم و دولت دچار آسیب و خدشه نشود.
مخبر همچنین در جلسه «کارگروه تنظیم بازار» شرکت کرد و با تأکید بر ضرورت اطلاعرسانی دقیق و بموقع به مردم گفت: متأسفانه امروز شاهد آن هستیم که برخی، آسیب رساندن به امنیت روانی جامعه را هدف قرار دادهاند که لازم است برای آرامش بخشیدن به جامعه، اطلاعرسانی شفاف و بموقع در دستور کار تمامی بخشهای دولت قرار گیرد. معاون اول رئیس جمهوری با تأکید بر اینکه نجابت مردم مسئولیت و وظایف ما را بسیار سنگین میکند، گفت: باید با تمام ظرفیت به دنبال حل مسائل و مشکلات مردم باشیم تا اعتماد میان مردم و دولت دچار آسیب و خدشه نشود.
گزارش «ایران» درباره وضعیت کودکانی که در بحران کرونا یتیم شدند
آوار سنگین کرونا بر کودکان بی سرپرست
پرستو رفیعی
خبرنگار
نزدیک به 20 ماه از اپیدمی کرونا در جهان میگذرد و در طی این مدت ویروس کووید 19 توانست در چشم برهم زدنی محاسبات و معادلات زندگی جوامع بشری را دگرگون کند. مشکلات اقتصادی و اجتماعی ناشی از این بیماری از یک سو و مرگ و میر افراد جامعه و تبعات ناگوار و ناخواسته آن از سوی دیگر بیشتر مردم را با چالشهای جدی مواجه کرده که تأثیر آن در دوران پسا کرونا نیز باقی خواهد ماند. در این دوران دهکهای پایین جامعه اما بیش از سایرین در معرض چالشهای پیش آمده و مشکلات ناشی از آن قرار دارند. بسیاری از آنها داراییهای هرچند ناچیز خود را از دست داده یا برای تأمین حداقلهای زندگی تحت فشار جدی قرار گرفتند. برخی دیگر حتی با از دست دادن نزدیکان امکان مراقبت شخصی را هم از دست دادهاند. به طور کلی این گروه از جامعه به دلیل نداشتن ابزار و امکانات لازم همواره در رفع مشکلات خود با موانع بسیار دست به گریبان بودهاند و حالا کرونا بر تمامی این مشکلات سایه انداخته و آنها را صدچندان کرده است.
از این رو به اعتقاد کارشناسان و متخصصان رفع موانع و مشکلات ایجاد شده نیازمند عزمی جدی و زیست هوشمندانه است. در این میان اما یکی ازدلخراشترین و غمانگیزترین موضوعات، وضعیت کودکانی است که در دوران کرونا والدین خود را از دست دادهاند و یتیم شدهاند. اواخر شهریورماه معاون اجتماعی سازمان بهزیستی از آماری دلخراش خبر داد.
حبیبالله مسعودیفرید از وجود یک میلیون و 200 هزار کودک در دنیا خبر داد که به واسطه شیوع بیماری کرونا، والدین خود را از دست دادهاند و یتیم شدهاند. به گفته او این رقم با احتساب کسانی که با افرادی غیر از پدر و مادر زندگی میکنند، به بیش از یک و نیم میلیون نفر میرسد.
معاون اجتماعی سازمان بهزیستی اما به نکتهای ناگوار و غم انگیز هم اشاره کرد و آن اینکه سهم ایران از این آمار در 20 ماه گذشته «حداقل» 51 هزار کودک است. از این رو میتوان گفت حالا علاوه بر مشکلاتی نظیر کودکان کار و زبالهگرد با موضوع جدید و البته دردناکی به نام بیسرپرستی کودکان مواجه خواهیم بود به این معنا که ممکن است بیش از 51 هزار کودک در ایران یتیم شده باشند و علاوه بر غم از دست دادن والدین با مشکلات معیشتی و روانی مواجه باشند که شیوع بیماری کرونا و تغییر سبک زندگی بر افزایش آنها و حتی بغرنج شدن آنها تأثیر گذاشته است. چون آنها حتی مانند سایر کودکان امکان سوگواری برای والدین خود را هم نداشتهاند و قرنطینه و دوری از اقوام و حتی عدم امکان حضور مدارس و گذراندن زمان در میان دوستان و همسالان امکان کنار آمدن با غم از دست دادن والدین را از آنها گرفته است.
کودکان نیازمند به حمایت ردیابی میشوند
بر کسی پوشیده نیست که شیوع بیماری کرونا و به دنبال آن بی سرپرستی کودکان معضلی است که تنها به کشور ما مربوط نمیشود و به مشکلی جدی در سراسر جهان بدل شده است. از این رو رفع مشکلات روانی و معیشتی این کودکان برای پیشگیری از آسیبهای اجتماعی بعدی به یکی از اولویتهای کشورهای جهان تبدیل شده است. چرا که به اعتقاد کارشناسان حوزه روان و کودک، در صورت انجام مداخلات و پیشگیریهای بموقع میتوان از آسیبهای جدی اجتماعی در آینده و حتی در دوران پساکرونا پیشگیری کرد. در کشور ما نیز در راستای رفع آثار منفی مرگ و میر ناشی از کرونا و یتیم شدن کودکان، وزارت تعاون،کار و رفاه اجتماعی و همچنین سازمان بهزیستی به عنوان متولیان حمایت از اقشار مختلف کشور بخصوص دهکهای آسیب پذیر و محرومان، اقدامات اولیه را آغاز کردهاند. جلسات مربوطه برگزار شده است و اقدامات لازم برای اجرایی شدن اولویتبندی شده است.
یک مقام مسئول در وزارت رفاه به «ایران» میگوید: هفته گذشته در این باره جلسهای جامع برگزار کرد و مقرر شد شماره ملی فوت شدگان از وزارت بهداشت گرفته شود. پس از دریافت شماره ملی خانواده افراد متوفی شناسایی خواهد شد و شرایط زندگی آنها رصد خواهد شد.
او با تأکید بر اینکه کودک یتیم به فردی گفته میشود که پدر، مادر و جد پدری نداشته باشد، ادامه میدهد: پس از محرز شدن شرایط این خانوادهها و یتیم بودن کودک در صورت نیاز مداخلات لازم صورت خواهد گرفت. چون ممکن است برخی از این کودکان نیاز به کمک و مداخلات سازمان بهزیستی و وزارت رفاه نداشته باشند.
این مقام آگاه تأکید میکند: برخی از کودکان قبل از دوران کرونا والدین خود را از دست داده بودند و با یکی از اقوام یا جدپدری خود زندگی میکردند. این احتمال وجود دارد که این کودکان نیز در دوران پاندمی سرپرست خود را از دست داده باشند از این رو تلاش خواهد شد که هرچه سریعتر این کودکان شناسایی شوند و با توجه به نوع نیاز آنها اقدامات مداخلهگرانه صورت بگیرد.
قطعاً کودکانی که سرپرست مؤثر خود را از دست دادهاند تحت حمایت سازمانهای حمایتی قرار خواهند گرفت. البته این مسأله اهمیت بالایی دارد و برای کسب نتیجه سریع و مناسب نیازمند حمایت و کمک نهادهای مردمی و مراکز مردم نهاد خواهیم بود.
ضرورت توجه سازمانها و نهادهای دولتی به کودکان یتیم
ایرنا نیز در گزارشی به برخی از دلایل بغرنج شدن زندگی کودکان یتیم شده در دوران پاندمی اشاره کرده است که نخستین مورد آن سوگهای ناتمام است.
کودکانی که در همهگیریهای کرونا پدر یا مادر خودا(و یا دیگر نزدیکانشان) را از دست دادهاند، فرصت و امکان سوگواری نداشته و شرایط بهداشتی و مقرراتی حاکم بر کشور سبب لغو مراسم بزرگداشت و ختم و تدفین شده است. از این رو از تسکین روانی و ابراز سوگ محروم ماندهاند. در این باره برای یک کار اصولی و مدون، لازم است علاوه بر سازمان بهزیستی، اداره کل دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد وزارت بهداشت و اداره کل دفتر امور آسیبهای اجتماعی وزارت تعاون وارد کار شوند و از ظرفیتهای کارشناسی خود استفاده کنند.
مسأله دیگر آنکه، این کودکان نسبت به شرایط پیش از کرونا، امکان حضور فیزیکی در مدرسه، مهدکودک و محلهای بازی و تفریح را نداشته و نتوانستهاند از محبتهای همدلانه معلم، مربی و دیگر همسالان خود برخوردار شوند؛ بنابراین نتوانستهاند بخشی از غم خود را با غرق شدن در محیطهای درسی و بازی تسکین دهند.
از این منظر نیز یک راهکار اصولی، غربالگری کودکان و دانشآموزانی است که در دوران کرونا سرپرستان خود را از دست دادهاند؛ با شناخت این افراد، میتوان آنها را در اولویت حضور فیزیکی در مهدکودکها و مدارس (البته بعد از ایمنی جامعه) قرار داد. از سویی حضور بیش از ۱۳ هزار مشاور مدرسه در سراسر کشور، امکان بالقوه مناسبی است که میتوان مأموریت رسیدگی به این دانشآموزان را برعهده آنان گذاشت.
ایرنا در گزارش خود به بازدید از محل زندگی کودکان نیز اشاره کرده چرا که امکان دارد کودکانی که در این روزها اولیای خود را از دست دادهاند، با شرایط خاصی مجبور به تحمل و زیست با افرادی باشند که اساساً صلاحیت سرپرستی را ندارند. در این زمینه به نظر میرسد سازمان بهزیستی کشور نیازمند بودجه خاصی است که دولت میتواند با هماهنگی مجلس شورای اسلامی، از دیگر بخشها آن را تأمین کند. در همین راستا هرکدام از نهادهای حمایتی کشور اعم از سازمان بهزیستی، کمیته امداد و... میتوانند گروههای کارشناسی را شامل پزشک، پرستار، روانشناس و مددکار به محل زندگی کودکان اعزام کنند و ضمن بررسی شرایط، از رخدادهای ناگوار احتمالی پیشگیری کنند؛ اتفاقاتی مانند خودکشی، کودک آزاری و خشونت در آینده.
درباره وضعیت معیشتی کودکان آسیبدیده از کرونا، به یک برنامه چندمحوری با مشارکت وزارتخانههای بهداشت، تعاون، کار و رفاه اجتماعی، آموزشوپرورش و نمایندگان سازمان برنامه و بودجه و دیگر سازمانهای حمایتی هم نیاز داریم.
در کنار دولت و نهادهای عمومی کشور، نباید از نقش و وظیفه اجتماعی برخی مراکز و متخصصان درباره کودکان آسیب دیده از کرونا غافل بود. هرکدام از نهادهای غیردولتی پزشکی و بهداشتی، روانشناسی، روانپزشکی، مشاورهای و سازمانهای مردم نهاد (سمنها) میتوانند بخشی از برنامههای خود را بر مبنای رسیدگی به این کودکان طرحریزی کرده و به یاری همنوعان خود بپردازند.
خبرنگار
نزدیک به 20 ماه از اپیدمی کرونا در جهان میگذرد و در طی این مدت ویروس کووید 19 توانست در چشم برهم زدنی محاسبات و معادلات زندگی جوامع بشری را دگرگون کند. مشکلات اقتصادی و اجتماعی ناشی از این بیماری از یک سو و مرگ و میر افراد جامعه و تبعات ناگوار و ناخواسته آن از سوی دیگر بیشتر مردم را با چالشهای جدی مواجه کرده که تأثیر آن در دوران پسا کرونا نیز باقی خواهد ماند. در این دوران دهکهای پایین جامعه اما بیش از سایرین در معرض چالشهای پیش آمده و مشکلات ناشی از آن قرار دارند. بسیاری از آنها داراییهای هرچند ناچیز خود را از دست داده یا برای تأمین حداقلهای زندگی تحت فشار جدی قرار گرفتند. برخی دیگر حتی با از دست دادن نزدیکان امکان مراقبت شخصی را هم از دست دادهاند. به طور کلی این گروه از جامعه به دلیل نداشتن ابزار و امکانات لازم همواره در رفع مشکلات خود با موانع بسیار دست به گریبان بودهاند و حالا کرونا بر تمامی این مشکلات سایه انداخته و آنها را صدچندان کرده است.
از این رو به اعتقاد کارشناسان و متخصصان رفع موانع و مشکلات ایجاد شده نیازمند عزمی جدی و زیست هوشمندانه است. در این میان اما یکی ازدلخراشترین و غمانگیزترین موضوعات، وضعیت کودکانی است که در دوران کرونا والدین خود را از دست دادهاند و یتیم شدهاند. اواخر شهریورماه معاون اجتماعی سازمان بهزیستی از آماری دلخراش خبر داد.
حبیبالله مسعودیفرید از وجود یک میلیون و 200 هزار کودک در دنیا خبر داد که به واسطه شیوع بیماری کرونا، والدین خود را از دست دادهاند و یتیم شدهاند. به گفته او این رقم با احتساب کسانی که با افرادی غیر از پدر و مادر زندگی میکنند، به بیش از یک و نیم میلیون نفر میرسد.
معاون اجتماعی سازمان بهزیستی اما به نکتهای ناگوار و غم انگیز هم اشاره کرد و آن اینکه سهم ایران از این آمار در 20 ماه گذشته «حداقل» 51 هزار کودک است. از این رو میتوان گفت حالا علاوه بر مشکلاتی نظیر کودکان کار و زبالهگرد با موضوع جدید و البته دردناکی به نام بیسرپرستی کودکان مواجه خواهیم بود به این معنا که ممکن است بیش از 51 هزار کودک در ایران یتیم شده باشند و علاوه بر غم از دست دادن والدین با مشکلات معیشتی و روانی مواجه باشند که شیوع بیماری کرونا و تغییر سبک زندگی بر افزایش آنها و حتی بغرنج شدن آنها تأثیر گذاشته است. چون آنها حتی مانند سایر کودکان امکان سوگواری برای والدین خود را هم نداشتهاند و قرنطینه و دوری از اقوام و حتی عدم امکان حضور مدارس و گذراندن زمان در میان دوستان و همسالان امکان کنار آمدن با غم از دست دادن والدین را از آنها گرفته است.
کودکان نیازمند به حمایت ردیابی میشوند
بر کسی پوشیده نیست که شیوع بیماری کرونا و به دنبال آن بی سرپرستی کودکان معضلی است که تنها به کشور ما مربوط نمیشود و به مشکلی جدی در سراسر جهان بدل شده است. از این رو رفع مشکلات روانی و معیشتی این کودکان برای پیشگیری از آسیبهای اجتماعی بعدی به یکی از اولویتهای کشورهای جهان تبدیل شده است. چرا که به اعتقاد کارشناسان حوزه روان و کودک، در صورت انجام مداخلات و پیشگیریهای بموقع میتوان از آسیبهای جدی اجتماعی در آینده و حتی در دوران پساکرونا پیشگیری کرد. در کشور ما نیز در راستای رفع آثار منفی مرگ و میر ناشی از کرونا و یتیم شدن کودکان، وزارت تعاون،کار و رفاه اجتماعی و همچنین سازمان بهزیستی به عنوان متولیان حمایت از اقشار مختلف کشور بخصوص دهکهای آسیب پذیر و محرومان، اقدامات اولیه را آغاز کردهاند. جلسات مربوطه برگزار شده است و اقدامات لازم برای اجرایی شدن اولویتبندی شده است.
یک مقام مسئول در وزارت رفاه به «ایران» میگوید: هفته گذشته در این باره جلسهای جامع برگزار کرد و مقرر شد شماره ملی فوت شدگان از وزارت بهداشت گرفته شود. پس از دریافت شماره ملی خانواده افراد متوفی شناسایی خواهد شد و شرایط زندگی آنها رصد خواهد شد.
او با تأکید بر اینکه کودک یتیم به فردی گفته میشود که پدر، مادر و جد پدری نداشته باشد، ادامه میدهد: پس از محرز شدن شرایط این خانوادهها و یتیم بودن کودک در صورت نیاز مداخلات لازم صورت خواهد گرفت. چون ممکن است برخی از این کودکان نیاز به کمک و مداخلات سازمان بهزیستی و وزارت رفاه نداشته باشند.
این مقام آگاه تأکید میکند: برخی از کودکان قبل از دوران کرونا والدین خود را از دست داده بودند و با یکی از اقوام یا جدپدری خود زندگی میکردند. این احتمال وجود دارد که این کودکان نیز در دوران پاندمی سرپرست خود را از دست داده باشند از این رو تلاش خواهد شد که هرچه سریعتر این کودکان شناسایی شوند و با توجه به نوع نیاز آنها اقدامات مداخلهگرانه صورت بگیرد.
قطعاً کودکانی که سرپرست مؤثر خود را از دست دادهاند تحت حمایت سازمانهای حمایتی قرار خواهند گرفت. البته این مسأله اهمیت بالایی دارد و برای کسب نتیجه سریع و مناسب نیازمند حمایت و کمک نهادهای مردمی و مراکز مردم نهاد خواهیم بود.
ضرورت توجه سازمانها و نهادهای دولتی به کودکان یتیم
ایرنا نیز در گزارشی به برخی از دلایل بغرنج شدن زندگی کودکان یتیم شده در دوران پاندمی اشاره کرده است که نخستین مورد آن سوگهای ناتمام است.
کودکانی که در همهگیریهای کرونا پدر یا مادر خودا(و یا دیگر نزدیکانشان) را از دست دادهاند، فرصت و امکان سوگواری نداشته و شرایط بهداشتی و مقرراتی حاکم بر کشور سبب لغو مراسم بزرگداشت و ختم و تدفین شده است. از این رو از تسکین روانی و ابراز سوگ محروم ماندهاند. در این باره برای یک کار اصولی و مدون، لازم است علاوه بر سازمان بهزیستی، اداره کل دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد وزارت بهداشت و اداره کل دفتر امور آسیبهای اجتماعی وزارت تعاون وارد کار شوند و از ظرفیتهای کارشناسی خود استفاده کنند.
مسأله دیگر آنکه، این کودکان نسبت به شرایط پیش از کرونا، امکان حضور فیزیکی در مدرسه، مهدکودک و محلهای بازی و تفریح را نداشته و نتوانستهاند از محبتهای همدلانه معلم، مربی و دیگر همسالان خود برخوردار شوند؛ بنابراین نتوانستهاند بخشی از غم خود را با غرق شدن در محیطهای درسی و بازی تسکین دهند.
از این منظر نیز یک راهکار اصولی، غربالگری کودکان و دانشآموزانی است که در دوران کرونا سرپرستان خود را از دست دادهاند؛ با شناخت این افراد، میتوان آنها را در اولویت حضور فیزیکی در مهدکودکها و مدارس (البته بعد از ایمنی جامعه) قرار داد. از سویی حضور بیش از ۱۳ هزار مشاور مدرسه در سراسر کشور، امکان بالقوه مناسبی است که میتوان مأموریت رسیدگی به این دانشآموزان را برعهده آنان گذاشت.
ایرنا در گزارش خود به بازدید از محل زندگی کودکان نیز اشاره کرده چرا که امکان دارد کودکانی که در این روزها اولیای خود را از دست دادهاند، با شرایط خاصی مجبور به تحمل و زیست با افرادی باشند که اساساً صلاحیت سرپرستی را ندارند. در این زمینه به نظر میرسد سازمان بهزیستی کشور نیازمند بودجه خاصی است که دولت میتواند با هماهنگی مجلس شورای اسلامی، از دیگر بخشها آن را تأمین کند. در همین راستا هرکدام از نهادهای حمایتی کشور اعم از سازمان بهزیستی، کمیته امداد و... میتوانند گروههای کارشناسی را شامل پزشک، پرستار، روانشناس و مددکار به محل زندگی کودکان اعزام کنند و ضمن بررسی شرایط، از رخدادهای ناگوار احتمالی پیشگیری کنند؛ اتفاقاتی مانند خودکشی، کودک آزاری و خشونت در آینده.
درباره وضعیت معیشتی کودکان آسیبدیده از کرونا، به یک برنامه چندمحوری با مشارکت وزارتخانههای بهداشت، تعاون، کار و رفاه اجتماعی، آموزشوپرورش و نمایندگان سازمان برنامه و بودجه و دیگر سازمانهای حمایتی هم نیاز داریم.
در کنار دولت و نهادهای عمومی کشور، نباید از نقش و وظیفه اجتماعی برخی مراکز و متخصصان درباره کودکان آسیب دیده از کرونا غافل بود. هرکدام از نهادهای غیردولتی پزشکی و بهداشتی، روانشناسی، روانپزشکی، مشاورهای و سازمانهای مردم نهاد (سمنها) میتوانند بخشی از برنامههای خود را بر مبنای رسیدگی به این کودکان طرحریزی کرده و به یاری همنوعان خود بپردازند.
رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس خبر داد
موافقت رئیسجمهوری با اختصاص سهام عدالت به جاماندگان
رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس با بیان اینکه رئیسجمهور موافقت خود را با طرح اختصاص سهام عدالت به جاماندگان اعلام کرده است، گفت: در فاز اول سهام عدالت به 10 میلیون نفر از جاماندگان اختصاص مییابد.
محمدرضا پورابراهیمی در گفتوگو با فارس، در مورد مطلبی که از وی در فضای مجازی منتشر شده مبنی بر اینکه سهام عدالت به 10 میلیون نفر از جاماندگان تا 22 بهمن اختصاص مییابد، گفت: سال گذشته طرحی در کمیسیون اقتصادی مجلس مبنی بر اختصاص سهام عدالت به جاماندگان مطرح و تصویب شد که طرح وارد صحن مجلس هم شد، اما دولت قبلی به بهانه اینکه این طرح بار مالی دارد آن را قبول نکرد، در نتیجه بررسی آن در صحن مجلس متوقف شد.
وی گفت: اخیراً با رئیسجمهور مکاتبه شد که آقای رئیسی هم این نامه را به وزیر اقتصاد و رئیس سازمان برنامه و بودجه ارجاع داد و موافقت کلی خود را با اختصاص سهام عدالت به جاماندگان اعلام کرد که امیدواریم به زودی نظر وزیر اقتصاد و رئیس سازمان برنامه و بودجه اعلام شود. رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس گفت: در گزارش کمیسیون اقتصادی مجلس سه اولویت برای اختصاص سهام عدالت در نظر گرفته شد ، اول کسانی که تحت پوشش بهزیستی و کمیته امداد امام خمینی(ره) قرار دارند، دوم ایثارگران و سوم کارگران و بازنشستگان در اولویت قرار گرفتند، کسانی که زیرپوشش بهزیستی قرار دارند، اما سهام عدالت ندارند 1.7 میلیون نفر برآورد میشوند، کسانی که تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی هستند و سهام عدالت ندارند 2.3 میلیون نفر هستند، حدود دو میلیون نفر هم از ایثارگران بدون سهام عدالت، شناسایی شده و تعدادی نیز کارگر و بازنشسته از جمله کارگران ساختمانی هستند و در مجموع در فاز اول 10 میلیون نفر هستند که واقعاً به سهام عدالت نیاز دارند اما سهام عدالت ندارند که از این تعداد 4 میلیون نفر فقط زیر پوشش بهزیستی و کمیته امداد قرار دارند. پورابراهیمی این را هم گفت: البته کسانی که در 6 دهک پایین درآمدی هستند تا 20 میلیون نفر هم میرسند، اما در فاز اول افراد زیر پوشش، بازنشستگان ، کارگران و ایثارگران 10 میلیون نفر هستند که امیدواریم هر چه زودتر سهام عدالت به آنها اختصاص یابد. پورابراهیمی تأکید کرد: موافقت دولت برای قبول بار مالی طرح جاماندگان سهام عدالت کافی است و نیازی به ارائه لایحه از سوی دولت ندارد. رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس در پاسخ به این پرسش که دولت و رئیسجمهور با چه میزان پرداخت سهام عدالت موافقت کرده گفت: نظر رئیسجمهور محترم این است که حتماً سهام عدالت به جاماندگان اختصاص یابد چون این افراد جزء محرومترین قشر جامعه هستند و فقط 4 میلیون نفر از آنها تحت پوشش کمیته امداد و سازمان بهزیستی قرار دارند همچنین حدود دو میلیون نفر از ایثارگران و تعدادی از بازنشستگان و کارگران از جمله کارگران ساختمانی نیز هستند که سهام عدالت ندارند و نظر آقای رئیسجمهور در موردشان مثبت است. وی گفت: نامهای از کمیسیون اقتصادی مجلس به رئیسجمهور نوشتیم که نظر مثبت ایشان جلب شده و این نامه را به وزارت اقتصاد و سازمان برنامه و بودجه ارجاع دادند که کار کارشناسی انجام شود. وی همچنین در مورد 2 میلیون نفری که با داشتن کارت سهام عدالت در سامانههای دولت به عنوان سهامدار شناخته نمیشوند، گفت:این 2 میلیون نفر هم در عدد 20 میلیون نفر جاماندگان سهام عدالت وجود دارند، تعدادی از آنها داخل 10 میلیون نفری است که در فاز اول مدنظراند. وی تأکید کرد: سازمان برنامه و بودجه و وزارت اقتصاد در حال بررسی هستند و امیدواریم هر چه زودتر این طرح نهایی شود.
قیمتگذاری دستوری؛ اهرم ضرر و زیان سهامداران
رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار طی نامهای به وزیر صنعت، معدن و تجارت سیاست قیمتگذاری صنعت خودرو را مورد اشاره قرار داد و این سیاست را زمینهساز ضرر و زیان سهامداران و ادامه این رویه را عامل تعطیلی این صنعت در کشور خواند.
مجید عشقی، در این نامه خطاب به دکتر فاطمی امین آورده است: با توجه به جایگاه صنعت خودرو در بازار سرمایه و حضور سرمایهگذاران و فعالان بی شمار در صنعت مذکور، سیاستهای قیمتگذاری اعمال شده توسط شورای رقابت در سنوات گذشته، زیان سنگینی بر سهامداران حاضر در این صنعت تحمیل کرده است به طوریکه الزام ستاد تنظیم بازار و شورای رقابت به شرکتهای خودروساز بهمنظور تنظیم بازار خودرو، در مقاطعی سبب پیش فروش خودرو با قیمتهای قطعی و غیرمنطقی شد و این امر در کنار تأخیر در اعطای مجوز افزایش نرخ محصولات، سبب زیان شرکتهای خودروساز شده به گونهای که مطابق صورتهای مالی حسابرسی شده شرکتهای ایران خودرو و سایپا در سال ۹۹ زیان خالص این شرکتها به ترتیب ۱۵۵ هزار و ۵۰ میلیارد و ۵۷ هزار و ۶۶۵ میلیارد ریال برآورد شده و همچنین زیان انباشته شرکتهای مذکور به ترتیب بالغ بر ۲۹۹ هزار و ۳۸۶ میلیارد و ۱۵۰ هزار و ۶۹ میلیارد ریال است. در بخش دیگر این نامه آمده است؛ علت اصلی این ضرر و زیان عدم توازن بین افزایش نرخهای اعطایی به شرکتهای خودروساز و افزایش قیمت نهادههای تولید است. بهعنوان مثال میزان افزایش نرخ نهادههای تولید شرکت سایپا در سال ۹۷ تا ۹۹ به طور میانگین ۲۴۸ درصد است اما مجوز افزایش نرخ اعطایی به شرکت مذکور حدود ۱۶۳ درصد است. در ادامه، عشقی به ایرادهای شیوه قیمتگذاری شورای رقابت پرداخته و در این نامه آورده است؛ به نظر میرسد نحوه قیمتگذاری خودرو در شورای رقابت بهدلیل ناکارایی در شرایط تورمی دارای ایرادات قابل ملاحظه بوده که این امر نه تنها سبب تنظیم بازار خودرو و رضایتمندی مصرفکننده نهایی نشده بلکه با انتقال منافع از شرکتهای خودروساز به جیب واسطهگران سبب ایجاد کمبود نقدینگی در شرکتهای خودروساز شده است و تداوم روند فوق منجر به کاهش تولید و در نهایت توقف فعالیت شرکتهای خودروساز و قطعه ساز خواهد شد.
رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار در این نامه به وزیر صمت پیشنهاد داد، با توجه به عدم شمولیت قیمتگذاری نهادههای تولیدی صنعت خودرو و ساخت قطعات توسط شورای رقابت و تأخیر در اعطای مجوز افزایش نرخ در شرایط تورمی، موضوع قیمتگذاری خودرو مجدداً مورد بررسی کلی قرار گرفته و محصولات خودرویی همانند محصولات صنایع فولاد و پتروشیمی از شمول قیمتگذاری توسط شورای رقابت خارج شود تا از زیانهای آتی شرکتهای خودروساز در شرایط تورمی جلوگیری به عمل آید و فعالیت این شرکتها در آینده نیز تداوم داشته باشد./ سنا
محمدرضا پورابراهیمی در گفتوگو با فارس، در مورد مطلبی که از وی در فضای مجازی منتشر شده مبنی بر اینکه سهام عدالت به 10 میلیون نفر از جاماندگان تا 22 بهمن اختصاص مییابد، گفت: سال گذشته طرحی در کمیسیون اقتصادی مجلس مبنی بر اختصاص سهام عدالت به جاماندگان مطرح و تصویب شد که طرح وارد صحن مجلس هم شد، اما دولت قبلی به بهانه اینکه این طرح بار مالی دارد آن را قبول نکرد، در نتیجه بررسی آن در صحن مجلس متوقف شد.
وی گفت: اخیراً با رئیسجمهور مکاتبه شد که آقای رئیسی هم این نامه را به وزیر اقتصاد و رئیس سازمان برنامه و بودجه ارجاع داد و موافقت کلی خود را با اختصاص سهام عدالت به جاماندگان اعلام کرد که امیدواریم به زودی نظر وزیر اقتصاد و رئیس سازمان برنامه و بودجه اعلام شود. رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس گفت: در گزارش کمیسیون اقتصادی مجلس سه اولویت برای اختصاص سهام عدالت در نظر گرفته شد ، اول کسانی که تحت پوشش بهزیستی و کمیته امداد امام خمینی(ره) قرار دارند، دوم ایثارگران و سوم کارگران و بازنشستگان در اولویت قرار گرفتند، کسانی که زیرپوشش بهزیستی قرار دارند، اما سهام عدالت ندارند 1.7 میلیون نفر برآورد میشوند، کسانی که تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی هستند و سهام عدالت ندارند 2.3 میلیون نفر هستند، حدود دو میلیون نفر هم از ایثارگران بدون سهام عدالت، شناسایی شده و تعدادی نیز کارگر و بازنشسته از جمله کارگران ساختمانی هستند و در مجموع در فاز اول 10 میلیون نفر هستند که واقعاً به سهام عدالت نیاز دارند اما سهام عدالت ندارند که از این تعداد 4 میلیون نفر فقط زیر پوشش بهزیستی و کمیته امداد قرار دارند. پورابراهیمی این را هم گفت: البته کسانی که در 6 دهک پایین درآمدی هستند تا 20 میلیون نفر هم میرسند، اما در فاز اول افراد زیر پوشش، بازنشستگان ، کارگران و ایثارگران 10 میلیون نفر هستند که امیدواریم هر چه زودتر سهام عدالت به آنها اختصاص یابد. پورابراهیمی تأکید کرد: موافقت دولت برای قبول بار مالی طرح جاماندگان سهام عدالت کافی است و نیازی به ارائه لایحه از سوی دولت ندارد. رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس در پاسخ به این پرسش که دولت و رئیسجمهور با چه میزان پرداخت سهام عدالت موافقت کرده گفت: نظر رئیسجمهور محترم این است که حتماً سهام عدالت به جاماندگان اختصاص یابد چون این افراد جزء محرومترین قشر جامعه هستند و فقط 4 میلیون نفر از آنها تحت پوشش کمیته امداد و سازمان بهزیستی قرار دارند همچنین حدود دو میلیون نفر از ایثارگران و تعدادی از بازنشستگان و کارگران از جمله کارگران ساختمانی نیز هستند که سهام عدالت ندارند و نظر آقای رئیسجمهور در موردشان مثبت است. وی گفت: نامهای از کمیسیون اقتصادی مجلس به رئیسجمهور نوشتیم که نظر مثبت ایشان جلب شده و این نامه را به وزارت اقتصاد و سازمان برنامه و بودجه ارجاع دادند که کار کارشناسی انجام شود. وی همچنین در مورد 2 میلیون نفری که با داشتن کارت سهام عدالت در سامانههای دولت به عنوان سهامدار شناخته نمیشوند، گفت:این 2 میلیون نفر هم در عدد 20 میلیون نفر جاماندگان سهام عدالت وجود دارند، تعدادی از آنها داخل 10 میلیون نفری است که در فاز اول مدنظراند. وی تأکید کرد: سازمان برنامه و بودجه و وزارت اقتصاد در حال بررسی هستند و امیدواریم هر چه زودتر این طرح نهایی شود.
قیمتگذاری دستوری؛ اهرم ضرر و زیان سهامداران
رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار طی نامهای به وزیر صنعت، معدن و تجارت سیاست قیمتگذاری صنعت خودرو را مورد اشاره قرار داد و این سیاست را زمینهساز ضرر و زیان سهامداران و ادامه این رویه را عامل تعطیلی این صنعت در کشور خواند.
مجید عشقی، در این نامه خطاب به دکتر فاطمی امین آورده است: با توجه به جایگاه صنعت خودرو در بازار سرمایه و حضور سرمایهگذاران و فعالان بی شمار در صنعت مذکور، سیاستهای قیمتگذاری اعمال شده توسط شورای رقابت در سنوات گذشته، زیان سنگینی بر سهامداران حاضر در این صنعت تحمیل کرده است به طوریکه الزام ستاد تنظیم بازار و شورای رقابت به شرکتهای خودروساز بهمنظور تنظیم بازار خودرو، در مقاطعی سبب پیش فروش خودرو با قیمتهای قطعی و غیرمنطقی شد و این امر در کنار تأخیر در اعطای مجوز افزایش نرخ محصولات، سبب زیان شرکتهای خودروساز شده به گونهای که مطابق صورتهای مالی حسابرسی شده شرکتهای ایران خودرو و سایپا در سال ۹۹ زیان خالص این شرکتها به ترتیب ۱۵۵ هزار و ۵۰ میلیارد و ۵۷ هزار و ۶۶۵ میلیارد ریال برآورد شده و همچنین زیان انباشته شرکتهای مذکور به ترتیب بالغ بر ۲۹۹ هزار و ۳۸۶ میلیارد و ۱۵۰ هزار و ۶۹ میلیارد ریال است. در بخش دیگر این نامه آمده است؛ علت اصلی این ضرر و زیان عدم توازن بین افزایش نرخهای اعطایی به شرکتهای خودروساز و افزایش قیمت نهادههای تولید است. بهعنوان مثال میزان افزایش نرخ نهادههای تولید شرکت سایپا در سال ۹۷ تا ۹۹ به طور میانگین ۲۴۸ درصد است اما مجوز افزایش نرخ اعطایی به شرکت مذکور حدود ۱۶۳ درصد است. در ادامه، عشقی به ایرادهای شیوه قیمتگذاری شورای رقابت پرداخته و در این نامه آورده است؛ به نظر میرسد نحوه قیمتگذاری خودرو در شورای رقابت بهدلیل ناکارایی در شرایط تورمی دارای ایرادات قابل ملاحظه بوده که این امر نه تنها سبب تنظیم بازار خودرو و رضایتمندی مصرفکننده نهایی نشده بلکه با انتقال منافع از شرکتهای خودروساز به جیب واسطهگران سبب ایجاد کمبود نقدینگی در شرکتهای خودروساز شده است و تداوم روند فوق منجر به کاهش تولید و در نهایت توقف فعالیت شرکتهای خودروساز و قطعه ساز خواهد شد.
رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار در این نامه به وزیر صمت پیشنهاد داد، با توجه به عدم شمولیت قیمتگذاری نهادههای تولیدی صنعت خودرو و ساخت قطعات توسط شورای رقابت و تأخیر در اعطای مجوز افزایش نرخ در شرایط تورمی، موضوع قیمتگذاری خودرو مجدداً مورد بررسی کلی قرار گرفته و محصولات خودرویی همانند محصولات صنایع فولاد و پتروشیمی از شمول قیمتگذاری توسط شورای رقابت خارج شود تا از زیانهای آتی شرکتهای خودروساز در شرایط تورمی جلوگیری به عمل آید و فعالیت این شرکتها در آینده نیز تداوم داشته باشد./ سنا
وقتی با امتناع از دریافت دوز دوم، واکسیناسیون عمومی را مختل میکنید
یک دوز برای همیشه
مریم طالشی
گزارش نویس
«خواهرم پنج روز بعد از دریافت دوز اول واکسن علائم پیدا کرد. اولش فکر کرد عوارض واکسن است اما بعد از شدت گرفتن علائم تست داد و مشخص شد که به کرونا مبتلا شده است. این در حالی است که تمام این دو سال اصلاً مبتلا نشده بود. هر عضوی از خانواده که مبتلا میشد همین خواهرم برای مراقبت از او میرفت و با این حال خودش مبتلا نشده بود.»
مرد این را میگوید و ادامه میدهد: «متأسفانه خواهرم به کرونای سختی هم مبتلا شد و 6 دوز رمدسیور هم تزریق کرد و با وجود این هنوز چندان رمق ندارد. حالا مشکل این است که میگوید من به خاطر واکسن بدنم ضعیف شده و امکان ندارد دوز دوم را بزنم. استدلالش هم این است که اگر میخواستم کرونا بگیرم در تمام این مدت گرفته بودم پس معلوم است به خاطر واکسن کرونا گرفتهام چون همیشه هم رعایت کردهام، چه قبل از واکسن و چه بعد از آن.»
خیلیها این روزها با مشکلی مشابه مواجه هستند؛ افرادی را دور و بر خود میشناسند که بعد از دریافت دوز اول واکسن به فواصل مختلف کرونا گرفتهاند و حالا هم هیچ جوره زیر بار دریافت دوز دوم نمیروند.
محمد هم یکی از کسانی است که بعد از دریافت دوز اول کرونا گرفته. او که در یک فروشگاه بزرگ مشغول به کار است میگوید: «من در تمام طول مدت کرونا سر کار رفتهام و همیشه هم بواسطه شغلم با مردم در ارتباط بودهام. این همه وقت اصلاً کرونا نگرفته بودم با اینکه چند نفر از همکاران نزدیکم مبتلا شدند. به خاطر اینکه فکر میکردم بدنم مقاوم است، خیلی هم برایم واکسن مهم نبود اما در نهایت گفتم همه باید بزنند تا ایمنی جمعی ایجاد شود. جالب است که دقیقاً یک هفته بعد از دوز اول واکسن، کرونا گرفتم و خیلی هم شدید. یکی از دوستانم هم که دقیقاً مثل من تا آن موقع کرونا نگرفته بود، با همین شرایط مواجه شد و چند روز بعد از دریافت دوز اول واکسن کرونا گرفت. یکی دیگر از دوستانم که واکسن نزده بود ما را مسخره میکرد و میگفت شما به خاطر واکسن کرونا گرفتهاید و اگر واکسن نمیزدید مریض نمیشدید. من خودم هم همین اعتقاد را دارم چون واقعاً اگر میخواستم کرونا بگیرم خیلی وقت قبلتر میگرفتم. به هر حال این برایم تجربه بدی شد و به هیچ عنوان حاضر نیستم دوز دوم را بزنم. هرکس هرچه هم میخواهد بگوید، من واکسن بزن نیستم. در ضمن واکسن چه فایدهای دارد وقتی آدم با وجود آن هم کرونا میگیرد؟!»
شیوا هم 10 روز بعد از دریافت دوز اول کرونا گرفته اما این مسأله را به واکسن ربط نمیدهد و معتقد است که ممکن بود هر زمانی کرونا بگیرد، حالا شانس او بعد از واکسن کرونا گرفته است: «من میدانم که واکسن قرار نیست ایمنی صددرصدی ایجاد کند، تازه با وجود دو دوز واکسن ایمنی صددرصدی حاصل نمیشود، چه برسد به یک دوز. واکسن فقط از شدت بیماری کم میکند. من بعد از دریافت دوز اول هم مثل قبل مراعات میکردم اما به هرحال از یک جایی گرفتهام دیگر. وضعیتم خیلی وخیم نبود اما چند روز تب و بدن درد داشتم و آنچنان هم ضعیف نگرفتم اما خودم فکر میکنم اگر همان یک دوز را هم نمیزدم، شدیدتر از اینها میگرفتم. من معتقدم همه باید واکسن بزنند تا ایمنی جمعی به وجود آید. خودم هم منتظرم 6 هفته از بهبودیم بگذرد و دوز دوم را بزنم. بهترین کاری که میتوانیم بکنیم همین است که همگی واکسن بزنیم. این را هم شنیدهام که برخی میگویند ما چون کرونا گرفتهایم دیگر دوز دوم را نمیزنیم که به نظرم بسیار کار اشتباهی است. حتی کسانی هستند که بدون اینکه کرونا گرفته باشند میگویند دیگر دوز دوم را نمیزنیم. این افراد را دیگر اصلاً درک نمیکنم. دلایل مختلفی هم دارند. بعضی از آنها چون بعد از دوز اول عوارض نشان دادهاند، دیگر میترسند دوز دوم را بزنند. برخی دیگر هم دلیل خاصی ندارند و همینجوری میگویند دیگر دوز دوم را نمیزنیم و همان یک دوز بس است. کاش بیشتر فکر کنیم.»
هادی یزدانی پزشک در این باره حرفهای جالب توجهی دارد: «تعداد افرادی که میآیند و دوز اول را زدهاند و مابین دوز اول و دوم مبتلا شدهاند کم هم نیست و مشکلی که با این افراد داریم این است که اینها از تزریق دوز دوم واکسن امتناع میورزند و میگویند این واکسن که بیهوده و بیفایده است و اصلاً برای چه ما این کار را کردهایم. این مسأله یکسری مشکلاتی را برای ما ایجاد میکند که مهمترین آن این است که این افراد ما را از هدف پوشش مطلوب واکسیناسیون عمومی دور میکنند. الان میگویند حد مطلوب واکسیناسیون عمومی 85 درصد است که باید انجام شود تا ایمنی جمعی محقق شود. پوشش 85 درصدی نیاز به یک واکسیناسیون سریع دارد با واکسنهای ایمن و دو دوز واکسن که حداقل دو هفته هم از آن گذشته باشد تا بتوانیم بگوییم داریم به این عدد در جامعه میرسیم و به همین دلیل هم هست که واکسیناسیون دانشآموزان یعنی زیر 18 سال را دارند در همه جای دنیا با جدیت پیگیری میکنند. حالا هم دارند زیر 12سال را واکسن میزنند تا به هرحال به این عدد برسیم و این ایمنی جمعی تأمین شود. نکته این است که اگر در همه کشورها واکسیناسیون زیر 18 سال انجام نشود، این عدد مطلوب ایمنی حاصل نمیشود.»
اما چرا با این احوال برخی افراد از دریافت دوز دوم امتناع میکنند؟ دکتر یزدانی در پاسخ به این سؤال میگوید: «مهمترین دلیل همان کلیشههایی است که وجود داشته و بهدلیل عدم اطلاعرسانی درست به مردم است. مردم باید بدانند که هیچ کدام از واکسنها ادعا نمیکنند که نرخ ابتلا را به صفر میرسانند. همه واکسنها ادعایشان این است که درصدی در مقابل واریانت اصلی کووید که همان واریانت ووهان بود و با درصدهای کمتری در مقابل واریانت آلفا و بتا جلوی ابتلا را میگیرند اما در مورد هیچ کدام آنها درصد پوشش، صددرصدی نیست و در بهترین حالت 90 تا 95 درصد است. پس باید به مردم اطلاعرسانی کرد که اگر واکسن میزنید احتمال ابتلا را صفر نمیکند بلکه احتمال بستری شدن و مرگ شما را کمتر میکند و حتی آن را هم صفر نمیکند.
ممکن است کسی با دو دوز واکسن هم کرونا بگیرد و بستری شود یا فوت کند اما شما ببینید چند درصد از کسانی که بستری میشوند یا فوت میکنند، دو دوز واکسن را زده بودند و دو هفته از دوز دومشان گذشته بوده است. تعداد کمی هستند که چنین شرایطی دارند و این بر اساس آماری است که ما از تمام شهرستانها میگیریم و بر اساس آن این تفاوت، معنیدار است. ضعف اطلاعرسانی اینجا دیده میشود و نشان میدهد رسانههای مهم نتوانستهاند این پیام را به جامعه منتقل کنند. در این رابطه شبکههای اجتماعی افراد تأثیرگذار هم گاهی روی مردم تأثیر مخربی دارد. روایتهایی که لزوماً قابل استناد نیستند گاهی در صفحه این افراد به اشتراک گذاشته میشود و به ترس مردم دامن میزند درحالی که اگر ما اطلاعات درست را از منبع مناسب و قابل اطمینان منتشر کنیم، تأثیر زیادی در آگاه سازی مردم دارد و میتواند بخشی از ماجرا را حل کند. در کل ما مشکل بزرگی داریم که پوشش مطلوب واکسیناسیون را تحت تأثیر قرار میدهد و آن هم همین است که افرادی دوز اول را بزنند و نخواهند دوز دوم را دریافت کنند.»
گزارش نویس
«خواهرم پنج روز بعد از دریافت دوز اول واکسن علائم پیدا کرد. اولش فکر کرد عوارض واکسن است اما بعد از شدت گرفتن علائم تست داد و مشخص شد که به کرونا مبتلا شده است. این در حالی است که تمام این دو سال اصلاً مبتلا نشده بود. هر عضوی از خانواده که مبتلا میشد همین خواهرم برای مراقبت از او میرفت و با این حال خودش مبتلا نشده بود.»
مرد این را میگوید و ادامه میدهد: «متأسفانه خواهرم به کرونای سختی هم مبتلا شد و 6 دوز رمدسیور هم تزریق کرد و با وجود این هنوز چندان رمق ندارد. حالا مشکل این است که میگوید من به خاطر واکسن بدنم ضعیف شده و امکان ندارد دوز دوم را بزنم. استدلالش هم این است که اگر میخواستم کرونا بگیرم در تمام این مدت گرفته بودم پس معلوم است به خاطر واکسن کرونا گرفتهام چون همیشه هم رعایت کردهام، چه قبل از واکسن و چه بعد از آن.»
خیلیها این روزها با مشکلی مشابه مواجه هستند؛ افرادی را دور و بر خود میشناسند که بعد از دریافت دوز اول واکسن به فواصل مختلف کرونا گرفتهاند و حالا هم هیچ جوره زیر بار دریافت دوز دوم نمیروند.
محمد هم یکی از کسانی است که بعد از دریافت دوز اول کرونا گرفته. او که در یک فروشگاه بزرگ مشغول به کار است میگوید: «من در تمام طول مدت کرونا سر کار رفتهام و همیشه هم بواسطه شغلم با مردم در ارتباط بودهام. این همه وقت اصلاً کرونا نگرفته بودم با اینکه چند نفر از همکاران نزدیکم مبتلا شدند. به خاطر اینکه فکر میکردم بدنم مقاوم است، خیلی هم برایم واکسن مهم نبود اما در نهایت گفتم همه باید بزنند تا ایمنی جمعی ایجاد شود. جالب است که دقیقاً یک هفته بعد از دوز اول واکسن، کرونا گرفتم و خیلی هم شدید. یکی از دوستانم هم که دقیقاً مثل من تا آن موقع کرونا نگرفته بود، با همین شرایط مواجه شد و چند روز بعد از دریافت دوز اول واکسن کرونا گرفت. یکی دیگر از دوستانم که واکسن نزده بود ما را مسخره میکرد و میگفت شما به خاطر واکسن کرونا گرفتهاید و اگر واکسن نمیزدید مریض نمیشدید. من خودم هم همین اعتقاد را دارم چون واقعاً اگر میخواستم کرونا بگیرم خیلی وقت قبلتر میگرفتم. به هر حال این برایم تجربه بدی شد و به هیچ عنوان حاضر نیستم دوز دوم را بزنم. هرکس هرچه هم میخواهد بگوید، من واکسن بزن نیستم. در ضمن واکسن چه فایدهای دارد وقتی آدم با وجود آن هم کرونا میگیرد؟!»
شیوا هم 10 روز بعد از دریافت دوز اول کرونا گرفته اما این مسأله را به واکسن ربط نمیدهد و معتقد است که ممکن بود هر زمانی کرونا بگیرد، حالا شانس او بعد از واکسن کرونا گرفته است: «من میدانم که واکسن قرار نیست ایمنی صددرصدی ایجاد کند، تازه با وجود دو دوز واکسن ایمنی صددرصدی حاصل نمیشود، چه برسد به یک دوز. واکسن فقط از شدت بیماری کم میکند. من بعد از دریافت دوز اول هم مثل قبل مراعات میکردم اما به هرحال از یک جایی گرفتهام دیگر. وضعیتم خیلی وخیم نبود اما چند روز تب و بدن درد داشتم و آنچنان هم ضعیف نگرفتم اما خودم فکر میکنم اگر همان یک دوز را هم نمیزدم، شدیدتر از اینها میگرفتم. من معتقدم همه باید واکسن بزنند تا ایمنی جمعی به وجود آید. خودم هم منتظرم 6 هفته از بهبودیم بگذرد و دوز دوم را بزنم. بهترین کاری که میتوانیم بکنیم همین است که همگی واکسن بزنیم. این را هم شنیدهام که برخی میگویند ما چون کرونا گرفتهایم دیگر دوز دوم را نمیزنیم که به نظرم بسیار کار اشتباهی است. حتی کسانی هستند که بدون اینکه کرونا گرفته باشند میگویند دیگر دوز دوم را نمیزنیم. این افراد را دیگر اصلاً درک نمیکنم. دلایل مختلفی هم دارند. بعضی از آنها چون بعد از دوز اول عوارض نشان دادهاند، دیگر میترسند دوز دوم را بزنند. برخی دیگر هم دلیل خاصی ندارند و همینجوری میگویند دیگر دوز دوم را نمیزنیم و همان یک دوز بس است. کاش بیشتر فکر کنیم.»
هادی یزدانی پزشک در این باره حرفهای جالب توجهی دارد: «تعداد افرادی که میآیند و دوز اول را زدهاند و مابین دوز اول و دوم مبتلا شدهاند کم هم نیست و مشکلی که با این افراد داریم این است که اینها از تزریق دوز دوم واکسن امتناع میورزند و میگویند این واکسن که بیهوده و بیفایده است و اصلاً برای چه ما این کار را کردهایم. این مسأله یکسری مشکلاتی را برای ما ایجاد میکند که مهمترین آن این است که این افراد ما را از هدف پوشش مطلوب واکسیناسیون عمومی دور میکنند. الان میگویند حد مطلوب واکسیناسیون عمومی 85 درصد است که باید انجام شود تا ایمنی جمعی محقق شود. پوشش 85 درصدی نیاز به یک واکسیناسیون سریع دارد با واکسنهای ایمن و دو دوز واکسن که حداقل دو هفته هم از آن گذشته باشد تا بتوانیم بگوییم داریم به این عدد در جامعه میرسیم و به همین دلیل هم هست که واکسیناسیون دانشآموزان یعنی زیر 18 سال را دارند در همه جای دنیا با جدیت پیگیری میکنند. حالا هم دارند زیر 12سال را واکسن میزنند تا به هرحال به این عدد برسیم و این ایمنی جمعی تأمین شود. نکته این است که اگر در همه کشورها واکسیناسیون زیر 18 سال انجام نشود، این عدد مطلوب ایمنی حاصل نمیشود.»
اما چرا با این احوال برخی افراد از دریافت دوز دوم امتناع میکنند؟ دکتر یزدانی در پاسخ به این سؤال میگوید: «مهمترین دلیل همان کلیشههایی است که وجود داشته و بهدلیل عدم اطلاعرسانی درست به مردم است. مردم باید بدانند که هیچ کدام از واکسنها ادعا نمیکنند که نرخ ابتلا را به صفر میرسانند. همه واکسنها ادعایشان این است که درصدی در مقابل واریانت اصلی کووید که همان واریانت ووهان بود و با درصدهای کمتری در مقابل واریانت آلفا و بتا جلوی ابتلا را میگیرند اما در مورد هیچ کدام آنها درصد پوشش، صددرصدی نیست و در بهترین حالت 90 تا 95 درصد است. پس باید به مردم اطلاعرسانی کرد که اگر واکسن میزنید احتمال ابتلا را صفر نمیکند بلکه احتمال بستری شدن و مرگ شما را کمتر میکند و حتی آن را هم صفر نمیکند.
ممکن است کسی با دو دوز واکسن هم کرونا بگیرد و بستری شود یا فوت کند اما شما ببینید چند درصد از کسانی که بستری میشوند یا فوت میکنند، دو دوز واکسن را زده بودند و دو هفته از دوز دومشان گذشته بوده است. تعداد کمی هستند که چنین شرایطی دارند و این بر اساس آماری است که ما از تمام شهرستانها میگیریم و بر اساس آن این تفاوت، معنیدار است. ضعف اطلاعرسانی اینجا دیده میشود و نشان میدهد رسانههای مهم نتوانستهاند این پیام را به جامعه منتقل کنند. در این رابطه شبکههای اجتماعی افراد تأثیرگذار هم گاهی روی مردم تأثیر مخربی دارد. روایتهایی که لزوماً قابل استناد نیستند گاهی در صفحه این افراد به اشتراک گذاشته میشود و به ترس مردم دامن میزند درحالی که اگر ما اطلاعات درست را از منبع مناسب و قابل اطمینان منتشر کنیم، تأثیر زیادی در آگاه سازی مردم دارد و میتواند بخشی از ماجرا را حل کند. در کل ما مشکل بزرگی داریم که پوشش مطلوب واکسیناسیون را تحت تأثیر قرار میدهد و آن هم همین است که افرادی دوز اول را بزنند و نخواهند دوز دوم را دریافت کنند.»
استاندار تهران عنوان کرد
تغییر ساعت طرح ترافیک تهران در گرو وضعیت کرونا
استاندار تهران از احتمال تغییر در ساعت اجرای طرح ترافیک پایتخت در صورت کاهش نگرانیها از شیوع کرونا خبر داد. به گزارش ایسنا، از زمان شیوع کرونا در کشور، ساعت و نحوه اجرای طرح ترافیک در تهران نیز مورد توجه قرار گرفته و سرانجام پس از کش و قوسهای فراوان و لغو و اجرای دوباره طرح، تصمیم بر آن شد تا ساعات اجرای طرح ترافیک در تهران کاهش پیدا کند و با آغاز در ساعت ۸:۳۰ در ساعت ۱۶ به پایان برسد. حالا در شرایطی که دورکاریها لغو شده و بازگشایی حضوری مدارس و دانشگاهها نیز بتدریج در حال اجراست، ترافیک و آلودگی هوا به یکی از اولویتها و دغدغههای جدی در شهر تهران بدل شده و این نگرانی وجود دارد که با عادی شدن فعالیتها، آلودگی هوا در شهر تهران به وضعیت هشدار برسد.
وضعیت ترافیک هم از ابتدای مهرماه به وضعیت هشدار رسیده و حتی پلیس و شورای شهر تهران نیز نسبت به این موضوع ورود کردند. در این شرایط این مسأله وجود دارد که تکلیف اجرای طرح ترافیک در تهران چگونه خواهد بود و آیا در شرایطی که همه چیز به حالت عادی بازگشته، ساعت و نحوه اجرای طرح ترافیک نیز به ساعات قبلی و عادی خود بازخواهد گشت یا خیر؟ موضوعی که استاندار تهران به آن پاسخ داده است.
محسن منصوری در مورد تغییر طرح ترافیک و کاهش آلودگی هوا و بازگشت به ساعت قبل گفت: موضوع طرح ترافیک صرفاً تابع آلودگی هوا نیست و مؤلفههای دیگری از جمله کرونا هم در آن دخیل است. تغییر در ساعت این طرح نیز در پی تغییر ساعات کاری و ملاحظات دیگر اعمال شده بود. وی با تأکید بر اینکه در حال حاضر نیز برای تغییر در ساعت و نحوه اجرای طرح ترافیک نباید تک مؤلفهای تصمیم گرفت، تصریح کرد: ابتدا باید میزان کاهش کرونا را بررسی کنیم و سپس در این مورد تصمیمگیری شود.
استاندار تهران ادامه داد: اخیراً نیز در این مورد در ستاد ملی مقابله با کرونا بحث شد؛ اما تصمیمی گرفته نشد و باید دید که در آینده چه تصمیمی در مورد آن اتخاذ خواهد شد. علیرضا زالی فرمانده ستاد کرونای شهر تهران نیز با اشاره به آخرین وضعیت اجرای منع تردد شبانه و اینکه با وجود مخالفت دستگاههای مختلف از جمله پلیس و شهرداری با تداوم اجرای این طرح، چرا این طرح هنوز لغو نشده است، گفت: در زمینه تأثیر طرح ترافیک بر شیوع کرونا نیز ما دو فاز مطالعاتی و پژوهشی را در حوزه شهر تهران انجام دادیم که نتایج آن نشان میدهد لغو طرح ترافیک و به طور کلی طرح ترافیک تأثیری بر شیوع کرونا نداشته است. وی با بیان اینکه هدف از تغییر طرح ترافیک، کاهش بار و ازدحام در ناوگان حملونقل عمومی است، گفت: پژوهشهای انجام شده نشان میدهد که در تحقق این موضوع توفیق چندانی حاصل نشده و احتمال تغییر ساعت فعلی طرح ترافیک و حتی بازگشت آن به ساعت قبلی وجود دارد.
قرمزها با پیروزی بر نساجی 6 امتیازی شدند
برد پرسپولیس با دبل عبدی
پرسپولیس و نساجی در آخرین بازی هفته دوم لیگ برتر از ساعت 18 روز گذشته در ورزشگاه آزادی تهران برابر هم قرار گرفتند. این دو تیم در حالی به میدان رفتند که هر دو حریفان هفته اول خود را شکست داده بودند و برای پیروزی در گام دوم به میدان آمده بودند.
در این مسابقه، یحیی گلمحمدی یک تغییر نسبت به ترکیب اصلی بازی با فولاد داشت و به جای احسان پهلوان، عیسی آل کثیر را از ابتدا در ترکیب اصلی قرار داد تا در کنار مهدی عبدی مهاجمان پرسپولیس را تشکیل دهند. در نیمه اول این بازی، شاهد یک بازی پر برخورد و فیزیکی از سوی هر دو تیم بودیم که بیشتر دقایقش بدون فرصت سپری شد ولی در حالی که نیمه اول رو به پایان بود، پرسپولیس موفق شد دقیقه 42 با یک حمله برقآسا توسط مهدی عبدی به گل برسد و پیروز به رختکن برود.
با این حال نساجی که نمیخواست بازنده باشد، نیمه دوم را جنگنده آغاز کرد و خیلی سریع دقیقه 48 توسط کریم اسلامی به گل رسید تا بازی به تساوی کشیده شود. در ادامه پرسپولیس این شانس را داشت که به گل دوم برسد ولی دقیقه 55 شوت زیبای آل کثیر به تیر دروازه خورد. در این شرایط، یحیی تعویضهایی انجام داد و سیامک نعمتی و سعید آقایی را به میدان فرستاد و به این ترتیب، وحید امیری یک خط جلوتر رفت تا پرسپولیس هجومیتر شود.
این تغییرات باعث شد تا بازی سرخها آهنگ بهتری به خود بگیرد و این تیم دوباره در دقیقه 63 توسط عبدی به گل دوم رسید تا باز هم از نساجی پیش بیفتد و بازی با نتیجه 2-1به پایان رسید تا پرسپولیس در اولین بازی خانگیاش برنده شده و 6 امتیازی شود.
در دیگر دیدار دیروز آلومینیوم هم 3-0 فولاد را شکست داد.
در این مسابقه، یحیی گلمحمدی یک تغییر نسبت به ترکیب اصلی بازی با فولاد داشت و به جای احسان پهلوان، عیسی آل کثیر را از ابتدا در ترکیب اصلی قرار داد تا در کنار مهدی عبدی مهاجمان پرسپولیس را تشکیل دهند. در نیمه اول این بازی، شاهد یک بازی پر برخورد و فیزیکی از سوی هر دو تیم بودیم که بیشتر دقایقش بدون فرصت سپری شد ولی در حالی که نیمه اول رو به پایان بود، پرسپولیس موفق شد دقیقه 42 با یک حمله برقآسا توسط مهدی عبدی به گل برسد و پیروز به رختکن برود.
با این حال نساجی که نمیخواست بازنده باشد، نیمه دوم را جنگنده آغاز کرد و خیلی سریع دقیقه 48 توسط کریم اسلامی به گل رسید تا بازی به تساوی کشیده شود. در ادامه پرسپولیس این شانس را داشت که به گل دوم برسد ولی دقیقه 55 شوت زیبای آل کثیر به تیر دروازه خورد. در این شرایط، یحیی تعویضهایی انجام داد و سیامک نعمتی و سعید آقایی را به میدان فرستاد و به این ترتیب، وحید امیری یک خط جلوتر رفت تا پرسپولیس هجومیتر شود.
این تغییرات باعث شد تا بازی سرخها آهنگ بهتری به خود بگیرد و این تیم دوباره در دقیقه 63 توسط عبدی به گل دوم رسید تا باز هم از نساجی پیش بیفتد و بازی با نتیجه 2-1به پایان رسید تا پرسپولیس در اولین بازی خانگیاش برنده شده و 6 امتیازی شود.
در دیگر دیدار دیروز آلومینیوم هم 3-0 فولاد را شکست داد.
محمد فنایی و حیدر سلیمانی، 2کارشناس داوری در گفتوگو با «ایران» مطرح کردند
بهشت مافیای داوری را جهنم کنید
محمد محمدی سدهی
خبرنگار
در چند سال اخیر بارها صحبتهایی درخصوص فساد در داوری فوتبال و اتفاقات پشت پرده مطرح شده است. در همین لیگ برتر و دسته اول فصل گذشته بخصوص در هفتههای پایانی شاهد اتفاقاتی شائبهبرانگیز بودیم و بعضاً رسانههای دیداری، شنیداری و نوشتاری هم به آن پرداختند. این مسائل با افشاگری اخیر وحید صالحی در برنامه تلویزیونی وارد فاز تازهای شد و به نوعی زنگ خطر و هشدار را به صدا درآورد. صالحی مدعی شد که داورها هم دلال دارند، کمیته داوران ابلاغفروشی میکند، فامیل بازی و سفارش ها در چینش داوران مؤثر است و البته شخصاً شاهد مواردی بوده که نشان از وجود فساد سیستماتیک و مافیا در این بخش مهم از فوتبالمان دارد.
حال سؤال این است که وظیفه فدراسیون و نهادهای نظارتی برای مقابله با فساد در فوتبال چیست و چه راهکاری برای مقابله با گسترش فساد و ریشه کن کردن مافیا وجود دارد؟ براین اساس، خبرنگار «ایران» با محمد فنایی و حیدر سلیمانی، 2 پیشکسوت داوری گفتوگویی انجام داده که ماحصل آن پیش روی شماست.
سکوت فدراسیون نشان دهنده متهم بودن شان است
محمد فنایی جزو پیشکسوتهای خوشنام عرصه داوری محسوب میشود. او که به عنوان کمک داور در فینال جام جهانی 1994 حضور داشت، درخصوص حواشی اخیر و افشاگریهای وحید صالحی گفت: «صالحی داوری است که سالها در فوتبال ایران قضاوت کرده و قطعاً ادلهای برای صحبتهایش دارد. او صحبتهای خود را در رسانه ملی و در یک برنامه پربیننده مطرح کرد و قطعاً رسانه ملی هم مدرکی درخصوص اظهارات او دارد اما از این متعجبم که چرا مسئولان فوتبال به موضوع به این مهمی ورود نمیکنند و پاسخگو نیستند. این سکوت فدراسیون نشانه خوبی نیست و به نظرم آنها را در معرض اتهام قرار می دهد. اظهارات صالحی برای من به عنوان یک داور بازنشسته که سالها در فوتبال ایران قضاوت کرده، آزاردهنده است چرا که من از بدنه این فوتبال هستم و ترکش این اتهامات به امثال من هم برخورد میکند.» او به سؤالی مبنی بر اینکه نحوه مواجهه با چنین موضوع حساسی چگونه باید باشد؟ پاسخ داد: «افشاگریهای صالحی نشان میدهد که شاید موضوع فراتر از اتفاقات گذشته باشد، موضوع دریافت رشوه و پولشویی است و این در حالی است که نظام ما تأکید دارد در حال مبارزه با آن است. اگر این صحبتها در لیگهای معتبر دنیا که تیمها 3 میلیارد یورو هزینه میکنند، مطرح میشد نه تنها بشدت با آن برخورد میکردند بلکه بلافاصله برای پیشگیری از بروز و رشد چنین مسائلی دست به کار میشدند. اگر فدراسیون به موضوع رسیدگی نمیکند باید کمیسیون اصل نود مجلس پیگیر باشد. کشور ما بر پایه نظام اسلامی اداره میشود و باید موارد براساس اصول و عرف اسلامی باشد و مردم باید به صورت شفاف از اتفاقات آگاه شوند.» این پیشکسوت داوری صحبتهایش را اینگونه ادامه داد: «در سالهای اخیر شاهد بودیم که یک داور توسط کمیته انضباطی 8 ماه محروم و بعد از پایان محرومیت دوباره مشغول به کار شد، این موضوع خندهدار است. یا مورد دیگری داشتیم که یک داور تأکید کرد عمداً باعث باخت پرسپولیس در دربی شده و حالا در لیگ ناظر داوری میشود! آسیا آلودهترین نقطه دنیا از نظر اتفاقات داوری است.» فنایی گفت: «اگر این مسأله در داخل کشور حل نشود، ایافسی و فیفا به موضوع خواهند پرداخت چون به هر حال باید بدانند که چه اتفاقاتی در داوری کشور ما میافتد تا این داوران را به بازیهای مهم و بینالمللی دعوت نکنند. به هرحال افرادی در داخل هستند که اتفاقات فوتبال کشورمان را به خارج از کشور منتقل میکنند، مثل حضور بانوان در ورزشگاهها که خواسته فیفا است، خیلیها به فیفا نامه زدند که در کشور ما این اجازه صادر نشده و حال داوری که قضیه بسیار حساستری است.» او با انتقاد از فضای آلوده فوتبال ایران اظهارداشت: «برخی از مسئولان کنونی فوتبال هم اتهامات این چنینی داشتند و حتی خودشان هم موضوع را در تلویزیون تأیید کردند اما جالب اینجاست که به اینها پست میرسد! داورانی که رشوه گرفتهاند باید معرفی و محاکمه شوند و سایر افراد خاطی هم باید مادامالعمر از فوتبال محروم شوند. اما متأسفانه فعلاً که فوتبال ایران برای متخلفان بهشت است و به آنهایی که تخلف میکنند، پست و مقام هم داده میشود.»
داوران متخلف خیلی زود معرفی شوند
حیدر سلیمانی معتقد است باید مراقب باشیم تا به خاطر عدهای متخلف، جامعه داوری آسیب نبیند: «قطعاً تمام داوران ما عضوی از فساد موجود نیستند. به هر حال در هر مجموعهای ممکن است که تعداد انگشت شماری خطا کنند ولی اینگونه نیست که همه خطاکار باشند. در سالهای گذشته تعداد اندکی از داوران خطاکار بودند که برکنار شدند. در لیگ بیستم و فصول قبلتر این موضوعات وجود داشت و نمیتوان کتمان کرد.» او افزود: «وحید صالحی 20 روز پیش هم در مصاحبهای افشاگری و همین صحبتهایی که در تلویزیون گفت را مطرح کرد. بهتر بود بلافاصله مسئولان فدراسیون فوتبال موضوع را پیگیری و مستندات او را بررسی کنند. صالحی زمانی که دید کسی صحبتهایش را نمیشنود در رسانه ملی این موضوع را مطرح کرد، مطرح شدن این موضوعات در رسانه ملی باعث ایجاد تشویش اذهان عمومی میشود. این موضوع تبعات خوبی نخواهد داشت و نه تنها جامعه فوتبال بلکه جامعه ورزشمان را تحت تأثیر قرار میدهد.» این پیشکسوت داوری اظهار داشت: «در دوره فعالیت ما هم چنین مواردی بود و به ما هم پیشنهادهای نامتعارفی دادند. سال 86 از تلفنهای ناشناس تماسهای مشکوکی داشتم و از من درخواست میکردند که بازی را برای یک تیم دربیاورم که من موضوع را گزارش دادم. این اتفاقات برای هر داوری ممکن است بیفتد اما همه داوران ما اینگونه نیستند که چنین پیشنهادهایی را بپذیرند. یکبار در حال تمرین بودیم که دیدم یکی از داوران ما را کتک زدند، بعدها متوجه شدیم که این وسط دلالی بوده که پول را گرفته ولی کتکش را داور خورد. قرار بوده داور در آن بازی پنالتی بگیرد که این اتفاق نیفتاده بود.»او با اشاره به اینکه فدراسیون باید شدیدترین تنبیهات انضباطی را برای داوران خطاکار در نظر بگیرد، افزود: «فدراسیون باید خیلی شفاف عمل کند و داوران متخلف را در سریعترین زمان ممکن معرفی کنند. صحبتهای صالحی پایان ماجرا نیست و داوران ما از این به بعد کار سختتری خواهند داشت. پس از صحبتهای صالحی چند نفر از داوران با من تماس گرفتند و معتقد بودند که از این به بعد با هر سوت آنها اتهام داشتن دلالی مطرح خواهد شد. قطعاً این فضا باعث میشود با استرس زیاد قضاوت کنند.» صالحی اظهار داشت: «به نظر من باید حقوق داوران متناسب با کار سختی که انجام میدهند باشد. از سویی اگر برای هر تخلف، جریمهای سنگین در نظر گرفته شود دیگر شاهد چنین اتفاقاتی نخواهیم بود. متأسفانه فوتبال ایران برای دلالها و متخلفان جای خوبی است و باید مسئولان ورزش و کشور دست این افراد را کوتاه کنند.»
بازتاب
نهادهای امنیتی به مسائل داوری ورود کنند
حسین عسگری، رئیس اسبق کمیته داوران فدراسیون فوتبال درباره افشاگریهایی که وحید صالحی در مورد شرایط داوری انجام داده، اظهارداشت: «وظیفه فدراسیون فوتبال و نهادهای امنیتی و انتظامی است که به این قضیه توجه کنند. یک نفر سفت و سخت مدعی شده و مسائلی را بیان کرده و حتماً چیزهایی دیده که این مسائل را بازگو کرده است. تشکیلات فدراسیون فوتبال و نهادهای امنیتی و حراستی قطعاً نباید از این مسأله راحت عبور کنند و باید آن را پیگیری کنند زیرا صحبت از اتهامات بزرگی در داوری است.» او در مورد اینکه آیا در زمان ریاستش در کمیته داوران هم چنین مسائلی وجود داشت؟ به فارس گفت: «متأسفانه شاهد چنین قضیهای بودیم و وقتی با شواهد و مدارک متوجه تخلف داور شدیم، آن داور را از فوتبال کنار گذاشتیم. من آن داور را از فوتبال کنار گذاشتم اما برای حفظ حرمت خودش و جامعه داوری این مسأله را رسانهای نکردم. داوری که تخلف کرده ممکن است هر وقت شرایط را مهیا ببیند چنین کاری کند.»
خبرنگار
در چند سال اخیر بارها صحبتهایی درخصوص فساد در داوری فوتبال و اتفاقات پشت پرده مطرح شده است. در همین لیگ برتر و دسته اول فصل گذشته بخصوص در هفتههای پایانی شاهد اتفاقاتی شائبهبرانگیز بودیم و بعضاً رسانههای دیداری، شنیداری و نوشتاری هم به آن پرداختند. این مسائل با افشاگری اخیر وحید صالحی در برنامه تلویزیونی وارد فاز تازهای شد و به نوعی زنگ خطر و هشدار را به صدا درآورد. صالحی مدعی شد که داورها هم دلال دارند، کمیته داوران ابلاغفروشی میکند، فامیل بازی و سفارش ها در چینش داوران مؤثر است و البته شخصاً شاهد مواردی بوده که نشان از وجود فساد سیستماتیک و مافیا در این بخش مهم از فوتبالمان دارد.
حال سؤال این است که وظیفه فدراسیون و نهادهای نظارتی برای مقابله با فساد در فوتبال چیست و چه راهکاری برای مقابله با گسترش فساد و ریشه کن کردن مافیا وجود دارد؟ براین اساس، خبرنگار «ایران» با محمد فنایی و حیدر سلیمانی، 2 پیشکسوت داوری گفتوگویی انجام داده که ماحصل آن پیش روی شماست.
سکوت فدراسیون نشان دهنده متهم بودن شان است
محمد فنایی جزو پیشکسوتهای خوشنام عرصه داوری محسوب میشود. او که به عنوان کمک داور در فینال جام جهانی 1994 حضور داشت، درخصوص حواشی اخیر و افشاگریهای وحید صالحی گفت: «صالحی داوری است که سالها در فوتبال ایران قضاوت کرده و قطعاً ادلهای برای صحبتهایش دارد. او صحبتهای خود را در رسانه ملی و در یک برنامه پربیننده مطرح کرد و قطعاً رسانه ملی هم مدرکی درخصوص اظهارات او دارد اما از این متعجبم که چرا مسئولان فوتبال به موضوع به این مهمی ورود نمیکنند و پاسخگو نیستند. این سکوت فدراسیون نشانه خوبی نیست و به نظرم آنها را در معرض اتهام قرار می دهد. اظهارات صالحی برای من به عنوان یک داور بازنشسته که سالها در فوتبال ایران قضاوت کرده، آزاردهنده است چرا که من از بدنه این فوتبال هستم و ترکش این اتهامات به امثال من هم برخورد میکند.» او به سؤالی مبنی بر اینکه نحوه مواجهه با چنین موضوع حساسی چگونه باید باشد؟ پاسخ داد: «افشاگریهای صالحی نشان میدهد که شاید موضوع فراتر از اتفاقات گذشته باشد، موضوع دریافت رشوه و پولشویی است و این در حالی است که نظام ما تأکید دارد در حال مبارزه با آن است. اگر این صحبتها در لیگهای معتبر دنیا که تیمها 3 میلیارد یورو هزینه میکنند، مطرح میشد نه تنها بشدت با آن برخورد میکردند بلکه بلافاصله برای پیشگیری از بروز و رشد چنین مسائلی دست به کار میشدند. اگر فدراسیون به موضوع رسیدگی نمیکند باید کمیسیون اصل نود مجلس پیگیر باشد. کشور ما بر پایه نظام اسلامی اداره میشود و باید موارد براساس اصول و عرف اسلامی باشد و مردم باید به صورت شفاف از اتفاقات آگاه شوند.» این پیشکسوت داوری صحبتهایش را اینگونه ادامه داد: «در سالهای اخیر شاهد بودیم که یک داور توسط کمیته انضباطی 8 ماه محروم و بعد از پایان محرومیت دوباره مشغول به کار شد، این موضوع خندهدار است. یا مورد دیگری داشتیم که یک داور تأکید کرد عمداً باعث باخت پرسپولیس در دربی شده و حالا در لیگ ناظر داوری میشود! آسیا آلودهترین نقطه دنیا از نظر اتفاقات داوری است.» فنایی گفت: «اگر این مسأله در داخل کشور حل نشود، ایافسی و فیفا به موضوع خواهند پرداخت چون به هر حال باید بدانند که چه اتفاقاتی در داوری کشور ما میافتد تا این داوران را به بازیهای مهم و بینالمللی دعوت نکنند. به هرحال افرادی در داخل هستند که اتفاقات فوتبال کشورمان را به خارج از کشور منتقل میکنند، مثل حضور بانوان در ورزشگاهها که خواسته فیفا است، خیلیها به فیفا نامه زدند که در کشور ما این اجازه صادر نشده و حال داوری که قضیه بسیار حساستری است.» او با انتقاد از فضای آلوده فوتبال ایران اظهارداشت: «برخی از مسئولان کنونی فوتبال هم اتهامات این چنینی داشتند و حتی خودشان هم موضوع را در تلویزیون تأیید کردند اما جالب اینجاست که به اینها پست میرسد! داورانی که رشوه گرفتهاند باید معرفی و محاکمه شوند و سایر افراد خاطی هم باید مادامالعمر از فوتبال محروم شوند. اما متأسفانه فعلاً که فوتبال ایران برای متخلفان بهشت است و به آنهایی که تخلف میکنند، پست و مقام هم داده میشود.»
داوران متخلف خیلی زود معرفی شوند
حیدر سلیمانی معتقد است باید مراقب باشیم تا به خاطر عدهای متخلف، جامعه داوری آسیب نبیند: «قطعاً تمام داوران ما عضوی از فساد موجود نیستند. به هر حال در هر مجموعهای ممکن است که تعداد انگشت شماری خطا کنند ولی اینگونه نیست که همه خطاکار باشند. در سالهای گذشته تعداد اندکی از داوران خطاکار بودند که برکنار شدند. در لیگ بیستم و فصول قبلتر این موضوعات وجود داشت و نمیتوان کتمان کرد.» او افزود: «وحید صالحی 20 روز پیش هم در مصاحبهای افشاگری و همین صحبتهایی که در تلویزیون گفت را مطرح کرد. بهتر بود بلافاصله مسئولان فدراسیون فوتبال موضوع را پیگیری و مستندات او را بررسی کنند. صالحی زمانی که دید کسی صحبتهایش را نمیشنود در رسانه ملی این موضوع را مطرح کرد، مطرح شدن این موضوعات در رسانه ملی باعث ایجاد تشویش اذهان عمومی میشود. این موضوع تبعات خوبی نخواهد داشت و نه تنها جامعه فوتبال بلکه جامعه ورزشمان را تحت تأثیر قرار میدهد.» این پیشکسوت داوری اظهار داشت: «در دوره فعالیت ما هم چنین مواردی بود و به ما هم پیشنهادهای نامتعارفی دادند. سال 86 از تلفنهای ناشناس تماسهای مشکوکی داشتم و از من درخواست میکردند که بازی را برای یک تیم دربیاورم که من موضوع را گزارش دادم. این اتفاقات برای هر داوری ممکن است بیفتد اما همه داوران ما اینگونه نیستند که چنین پیشنهادهایی را بپذیرند. یکبار در حال تمرین بودیم که دیدم یکی از داوران ما را کتک زدند، بعدها متوجه شدیم که این وسط دلالی بوده که پول را گرفته ولی کتکش را داور خورد. قرار بوده داور در آن بازی پنالتی بگیرد که این اتفاق نیفتاده بود.»او با اشاره به اینکه فدراسیون باید شدیدترین تنبیهات انضباطی را برای داوران خطاکار در نظر بگیرد، افزود: «فدراسیون باید خیلی شفاف عمل کند و داوران متخلف را در سریعترین زمان ممکن معرفی کنند. صحبتهای صالحی پایان ماجرا نیست و داوران ما از این به بعد کار سختتری خواهند داشت. پس از صحبتهای صالحی چند نفر از داوران با من تماس گرفتند و معتقد بودند که از این به بعد با هر سوت آنها اتهام داشتن دلالی مطرح خواهد شد. قطعاً این فضا باعث میشود با استرس زیاد قضاوت کنند.» صالحی اظهار داشت: «به نظر من باید حقوق داوران متناسب با کار سختی که انجام میدهند باشد. از سویی اگر برای هر تخلف، جریمهای سنگین در نظر گرفته شود دیگر شاهد چنین اتفاقاتی نخواهیم بود. متأسفانه فوتبال ایران برای دلالها و متخلفان جای خوبی است و باید مسئولان ورزش و کشور دست این افراد را کوتاه کنند.»
بازتاب
نهادهای امنیتی به مسائل داوری ورود کنند
حسین عسگری، رئیس اسبق کمیته داوران فدراسیون فوتبال درباره افشاگریهایی که وحید صالحی در مورد شرایط داوری انجام داده، اظهارداشت: «وظیفه فدراسیون فوتبال و نهادهای امنیتی و انتظامی است که به این قضیه توجه کنند. یک نفر سفت و سخت مدعی شده و مسائلی را بیان کرده و حتماً چیزهایی دیده که این مسائل را بازگو کرده است. تشکیلات فدراسیون فوتبال و نهادهای امنیتی و حراستی قطعاً نباید از این مسأله راحت عبور کنند و باید آن را پیگیری کنند زیرا صحبت از اتهامات بزرگی در داوری است.» او در مورد اینکه آیا در زمان ریاستش در کمیته داوران هم چنین مسائلی وجود داشت؟ به فارس گفت: «متأسفانه شاهد چنین قضیهای بودیم و وقتی با شواهد و مدارک متوجه تخلف داور شدیم، آن داور را از فوتبال کنار گذاشتیم. من آن داور را از فوتبال کنار گذاشتم اما برای حفظ حرمت خودش و جامعه داوری این مسأله را رسانهای نکردم. داوری که تخلف کرده ممکن است هر وقت شرایط را مهیا ببیند چنین کاری کند.»
سیاوش ستاری در گفتوگو با «ایران» خبر داد
خلق رؤیا با عروسکهای خیمهشببازی
مصطفی رفعت
خبرنگار
«آرزوی 23 سالگی من این بود که ماشینی بخرم تا بساط خیمهشببازی را پشت آن علم کنم و بروم جاهای مختلف اجرا... این آرزو در 50 سالگی عملی شد؛ وقتی با ستاره اسکندری نازنین مجموعه «خانه موزه خیمهشببازی» را ایجاد کردیم در جهت حفظ این هنر، یک ماشین سیار با تجهیزات لازم راه انداختیم و رفتم در دورترین روستاهای اجرای برنامه... و 300 برنامه اجرا کردیم. در روستایی در بلوچستان برای بچههایی خیمهشببازی اجرا کردیم که اصلاً نمیدانستند تلویزیون چیست و من در برق نگاه آن بچهها بعد از مدتها چیزی را که میگفتند تأثیر جادوی نمایش دیدم. من و خانم اسکندری بسیار تلاش کردیم برای توسعه این کار وام بگیریم اما نشد و کسی حمایت نکرد؛ تا اینکه جایی اتفاقی با مدیرعامل منطقه آزاد چابهار آشنا شدم و نقاشی سادهای از طرح موردنظرم را که همان ماشین بود به او نشان دادم. او از ما دعوت کرد و ماشین را در اختیارمان گذاشت. به او گفتم در ازای اینکار چهکاری می توانم برایش انجام دهم. او به من گفت که برای یک بچه بلوچ رؤیا بساز. این حرف مرا تکان داد؛ چون رؤیا همیشه اساسیترین بخش زندگی من بود و خوشحال شدم که کسی را ملاقات کردهام که اهمیت رؤیا در زندگی را میداند. 20 روز بعدش، اجراها را استارت زدیم و حالا کار به جایی رسیده که شکلی از خیمهشببازی را داریم طراحی میکنیم که با بهره از الگوی زندگی و ویژگیهای بومی و اقلیم بلوچستان است»؛ اینها را «سیاوش ستاری» میگوید که مدتهاست در زمینه هنر خیمهشببازی بهطور جدی فعالیت دارد. با او به بهانه اجراهای موفق اخیرش، درباره این هنر گفتوگو کردهایم.
اینکه خیمهشببازی در کشور ما تا این اندازه کمرنگ شده، بهعلت عدم استقبال مخاطبان بوده یا دوری هنرمندان از اینگونه نمایشی یا...؟
پاسخ دادن به این پرسش، دشوار است؛ از این جهت که خیمهشببازی را بهعنوان یکی از اشکال هنر سنتی ایران، در جایی از تاریخ گم کردیم. درواقع یک روزگاری آن شیوه انتقال مهارتها یا آموزشهایی که در هنرهای سنتی ما باید رخ میداد متوقف شد؛ اینکه شکل سنتی این انتقال که میتوانست از پدر به فرزند باشد یا استاد به شاگرد، از بین رفت و هنرهای سنتی در شاخههای مختلف؛ ازجمله همین خیمهشببازی نیز محکوم به مرگ شدند. بهعبارتی مرگ اینگونه هنرها نه آنروزی بهوقوع پیوست که مردم از آنها استقبال نکردند و نه آن روزی که نمایشگران و هنرمندان این حوزه فوت کردند. مهمترین مقوله در ادامه روند و حیات هنرهای سنتی و بومی، در انتقال آنهاست.
یعنی تنها به این علت که این انتقال سینهبهسینه صورت نمیگیرد، هنر سنتی محکوم به فراموشی است؟
خب از سویی، باید ببینیم که برای حفظ و ثبت این میراث در تمام این سالها اصلاً چه کردهایم که حالا انتظار داریم ثمره آن تلاشها را ببینیم. این اتفاق باید از سوی یک سیستم ناظر بر فرهنگ و هنر رخ دهد و کار من و شما بهتنهایی نیست. ما برای تغییر آن شیوه انتقال سنتی یا برای گسترش آموزش هنرهای بومیمان چهکار کردهایم؟ چه سازوکاری را جایگزین آن مدل انتقال مهارتها کردهایم تا آدمها اشکال مختلف هنرهای سنتی ایرانزمین را در خاطر داشته باشند؛ کجا میتوان این هنرها را آموزش داد؟ یا چقدر برای تربیت هنرمند بهروز و جدید در این عرصهها هزینه کردهایم؟ آیا به صرف گنجاندن مثلاً چهار واحد دانشگاهی میتوان جلوی انقراض یا فراموشی یک هنر بومی را گرفت یا از آن انتظار حضور پویا و شکوفایی داشت؟ در آن شکل سنتی انتقال مهارتها، یک کودک در خانوادهای هنری به فرض 15 سال با آن مقوله همراه بود و رفتهرفته با زوایای مختلف کار آشنا میشد و یاد میگرفت؛ این را که نمیتوان با یک ورکشاپ چندساعته یا چندساعت کلاس درسی جبران کرد. در اینگونه آموزشها، آن لمس سرمنشأ صورت نمیگیرد و مهارتها بهشکل اصیل و اصولی انتقال پیدا نمیکنند. جدای از هرچیزی، هنر نیازمند مهارتآموزی است و بهخاطر همین، شاهد تولیدات و کارهایی خواهیم بود که فاقد مهارت بوده و جذاب نیست. اینمحصول بیریشه نه برای مخاطبی که از آن هنر خاص خاطره دارد، دلنشین است و نه میتواند مخاطب جدیدی جذب کند.
آنچه در حافظه من ثبت شده، محدودیت اجرای خیمهشببازی است؛ اینکه مثلاً فقط در ایام نزدیک به عید در تلویزیون یا در کارناوالی شاهدش بودم. آیا اگر این حصار زمانی را میشکستیم و اجراها را به مناسبتهای خاص منحصر نمیکردیم، مانع از این فراموشی نمیشدیم؟
مسأله درمورد هنری مانند خیمهشببازی این است که اساساً برای موقعیتهای خاص خلق شده و چون یک برنامه شادیآور است، پس در موعدهای ویژهای مانند عید اتفاق میافتاد؛ یعنی این ویژگی این هنر است. خیمهشببازی در گذشتههای دور در اماکن عمومی اجرا میشد؛ مثلاً در قهوهخانهها یا در میدانهای شهرها، اما از جایی به بعد به میهمانیها راه یافتند. در سیر تاریخی این هنر میبینیم که ارائه آن توسط بنگاههای شادمانی صورت میگرفت و باید به مجالس دعوت میشدند؛ دیگر در دسترس نبودند و عوام کمتر شاهد اجراهای خیمهشببازی میشدند البته مدلهایی نیز بود مانند آنچه در کافه شهرداری قبل از انقلاب اجرا میشد؛ بهمدت 15سال هرشب شاهد اجرای خیمهشببازی در آن محل بودیم (بعدها آن فضا تخریب شد و ساختمان تئاترشهر به جایش شکل گرفت) یا یکی از اساتید بهنام استاد حسین محمدزاده سالها در باغوحش تهران 10، 15سالی اجرا میرفت. در پارک ملت مشهد نیز استاد ماشاءالله اسدینژاد تماشاخانهای برایش ساخته بود.
با این تفاسیر نمیتوان آن را برعکس یک نگاه رایج، گونه نمایشی کودکان دانست؟
درست است که ذات نمایشهای خیمهشببازی شادیآور است؛ اما اصالتاً برای کودکان نبوده و هرگز مخاطب عام کودک نداشته است. اجراهای آن در مجالس مختلفی صورت میگرفت و حالا اینکه مثلاً چند کودک هم در یک مجلس شادی مانند عروسی حضور داشتند و ناچار شاهد این برنامه میشدند، بهخاطر فضای اجرا بوده؛ وگرنه نه در موضوعات مطروحه و دیالوگها در آنها، نه در جنس ارائه بازیها و کاراکترها مناسب کودکان نبوده. کاری که قبلاً و اخیراً توسط گروه ما یا بعضاً ازسوی یکسری دوستان فعال در این حوزه رخ داده این بوده که با همان ساختار و بدون فاصله گرفتن از آن مهارتها، قصهها را با مفاهیم آموزشی پیوند بزنیم و مناسبات اجرا را بهسمتی ببریم که متناسب با خواست و درک کودکان شود و از این راه هم به آموزش مفاهیم موردنظر به کودکان بپردازیم و هم بچهها و نسل حاضر را با خیمهشببازی آشنا کنیم تا آنها نیز این مواجهه را با یک هنر سنتی و بومی داشته باشند و بتوان این زنجیره انتقال را حفظ کرد.
این مناسبسازی با ذائقه و نیازهای کودک، کمککننده بوده؟
قطعاً؛ به هرحال هنر کارکردهای مختلفی دارد که گذشته از بحث سرگرمی، میتواند در آموزش و انتقال مفاهیم نیز نقش مؤثری ایفا کند.
نگاه حمایتی در این زمینه میتواند اثرگذار شود؟
هر رویکرد و ایده و تلاشی نیازمند حمایت است. ما ارگانها و ساختارهایی داریم که وظیفهشان حفظ میراث ماندگار ایرانزمین است و باید کمک کنند تا به هر شکل بیشترین مواجهه بین هنرهای مختلف و مخاطبان رخ دهد. اگر این نگاه حمایتی در عمل بهدرستی و کافی وجود داشته باشد، میتوان همین امکان باقیمانده رنگباخته را تبدیل به میراثی کرد که از یاد نرود. معتقدم که کثرت برخورد با مخاطب میتواند به بقای یک هنر کمک کند و در کنار آن، بحث آموزش و انتقال مهارتها و دانش است که باید برایش راهی متناسب با روز تعریف کرد. هنرهای سنتی از نظر حجم مهارتهایی که در آنها وجود دارد، بشدت پیچیده هستند و باید آموزشهای درستی داشت تا آنچه ادامه مییابد، عاری از اصالت و بیریشه نشود. این هنرها به هرحال با حافظه تصویری نسلها پیوند خوردهاند و نباید با روالی نادرست، سابقه ذهنی مردم را مخدوش و آن نوستالژی و تصویر تاریخی را خراب کرد.
این تلاش برای حیات یک گونه نمایشی مانند خیمهشببازی میتواند با بهروز شدن قصههایش اتفاق بیفتد؟
ببینید؛ جامعه درون خیمهشببازی یک جامعه مثالی است که میتوان در آن موضوعات مبتلابه جامعه و مسائل روز را بازگو و مطرح کرد. وقتی فیلمی درباره یک واقعه تاریخی میسازیم، از عناصر روز استفاده میکنیم تا یک مفهوم تاریخی را در فضای امروز بهتصویر بکشیم، اینکه اشکالی ندارد. میتوان حرف نو و بهروز زد.
محدود بودن کاراکترها در این گونه نمایشی اجازه این بسط مضامین را میدهد؟
آنچه به ما از هنر خیمهشببازی ارث رسیده، بیش از 100 عروسک دارای شناسنامه است که قصه 70مورد آنها را میدانیم. این عروسکها هرکدام با قصهای و در طول زمان از صفویه و قاجاریه به این ماجرا وارد شدهاند تا کارکردی در اجراهای روز داشته باشند؛ مثلاً شخصیت «زیور قابله»، «عموحسن سوپور»، «علی پهلوون حجلهکش» و... در زمانی که نیاز بوده وارد قصهها شدهاند و از روی آدمهای واقعی آن دوران ساخته و پرداخته شدهاند. این روند از یک زمانی متوقف شد اما بهمعنای آن نیست که نمیتوان شخصیت جدیدی را به آنها افزود؛ اگرچه با همان ویژگیها زیرا عروسکها در این هنر فرم ساختاری خاص خود را دارند، فرم حرکت و لحن و... منحصر به خود را دارند که باید اینها را رعایت کرد. شاید هم نیازی به این کار نباشد و با همین کاراکترهای موجود در متنهای جدید بتوان مضامین روز را عنوان کرد.
یعنی نباید دست به ترکیب ساختاری عروسکها زد؟
جاذبه خیمهشببازی ایرانی به نوع خاص آن است، یعنی هر هنر بومی و سنتی با ویژگیهای خاص خودش شناخته میشود و برای همانها هم جذاب است؛ اگر تغییرشان بدهیم که دیگر آن نیست. وقتی مثلاً عروسک خیمهشببازی ایرانی با دو نخ حرکت میکند، اگر آنرا تبدیل به 50 نخ کنیم، دیگر آن عروسک با آن حرکات خاص نیست؛ میشود عروسکی دیگر که شاید نمونهاش در جای دیگری هم وجود داشته باشد.
این تغییر را در مضامین میتوان اعمال کرد؟
قطعاً اگر شکل روایت را حفظ کنیم. فرض کنید که ارگانی مانند شهرداری میخواهد درمورد مضمونی مثل حقوق شهروندی تبلیغ و فرهنگسازی کند؛ خب میتوان قصهای را برای این فضا نوشت تا آموزش موردنظر اتفاق بیفتد و البته از اصول خیمهشببازی نیز دور نشود. اتفاقاً آموزشی در قالبی جذاب و توسط یک هنر اصیل ایرانی رخ میدهد که میتواند اثرگذاری و ماندگاری بیشتری نیز داشته باشد.
میتوان اینطور گفت که خیمهشببازی و سیاهبازی یکی هستند؟
این مقایسه اشتباه احتمالاً بهخاطر وجود کاراکتر سیاه است که در خیمهشببازی او را با نام مبارک میشناسیم؛ اما نباید این تشابه یا چند عنصر موجود دیگر ما را بهاشتباه بیندازد. سیاهبازی، یک هنر نمایشی زنده پا گرفته در دوران قاجار است که وامدار اجراهای تختحوضی بود که خود آن نیز ریشه در دلقکبازیهای درباری و تقلیدها دارد. خیمهشببازی اما هنری دیرینتر است. نگاه کنید خیام شعری دارد به این مضمون که:
ما لعبتکانیم و فلک لعبتباز
از روی حقیقتی نه از روی مجاز
یک چند در این بساط بازی کردیم
رفتیم به صندوق عدم یکیک باز
او برای عرضه فلسفه عمیق خود از چنین تمثیلی استفاده میکند. درواقع لعبت همان عروسک بوده و لعبتباز نیز عروسکگردان. این یعنی برای مردم آنزمان ماجرای آشنایی بوده که بتوان برای انتقال مفهوم موردنظر شاعر، از آنها بهره جست. حالاینکه خیام 900 سال پیش در شهری مانند نیشابور از این ادبیات استفاده کرده باید دید چقدر خیمهشببازی برای مردم آنزمان در آن مکان مقوله آشنایی بوده؛ اما نشان میدهد که قدمت این هنر تا کجاهاست. یا نظامی در قصیده بهرام گور میگوید:
ششهزار اوستاد دستانساز
مطرب و پایکوب و لعبتباز
گرد کرد از سواد هر شهری
داد هر بقعه را از آن بهری
تا به هرجا که رختکش باشند
خلق را خوش کنند و خوش باشند
به سه گروه اشاره دارد؛ مطرب که همان نوازنده بوده، پایکوب که همان رقصندهها بودند و لعبتباز که میتواند هنرمند عروسکگردان باشد. اینها نشان از عمر دیرپای هنر خیمهشببازی دارد.
کلکل مبارک با مرشد شباهت بسیار با بازی کلامی بین سیاه و مثلاً بازرگان یا شاه و خواجه و... هم دارد....
البته این شباهت هست اما نباید آنها را نسخه عروسکی یا زنده یکدیگر دانست. شخصیت سیاه از دل نمایشهای تختحوضی آمده که تحتتأثیر بردههای دربار قجر بودند. آنها بهخاطر آنکه زبان فضای جدید را بلد نبودند یا بیسواد بودند، کلمات را پسوپیش میگفتند یا بهخاطر صداقت گفتارشان، در برخورد با بزرگان دربار یا آدمهای دیگر سوءتفاهمهایی را موجب میشدند که میتوانست منجر به یکلحظه خندهدار شود. در شکلگیری نمایش زنده، این رفتارها و گویشها وارد شخصیتی بهنام سیاه شد که تبدیل به سمبل جامعه فرودست شد تا حرفهای بهاصطلاح مگو که بیان علنیشان نیاز به جسارت داشت، از زبان او بهشکل طنز علیه جریان حاکم عنوان شود. این شباهت که میگویید در کاراکتر مبارک یا عناصر دیگر هست اما ادله کافی برای اثبات این وامگیریها وجود ندارد. اتفاقاً میتوان اینگونه عنوان کرد که خیمهشببازی یک نمایش زنده حاوی عناصر نمایشی روبهفراموشی یا فراموششده پیشازخود بوده؛ مانند «لوطی عنتری» که از یک شیوه نمایشی بههمیننام گرفته شده یا عروسک چوبباز که معرف آکروباتبازهای قدیمی بوده یا مهرهباز که نماینده شعبدهبازان بود و...
این بحث شباهت را در کاراکتر مرشد و نقال هم میتوان مطرح کرد؟
اینها هم مقولههایی جداگانه هستند و هریک ویژگیهای خاص خود را دارند. اساس و قاعده خیمهشببازی این است که فردی (مرشد، پاخیمهای یا...) یکجایی بهاصطلاح بساط خودش را برپا کند و آنچه در خیمه رخ میدهد، قصهای است که در دل آن قصه بهوقوع میپیوندد. درواقع مرشد، هم یکی از کاراکترهای نمایش است و هم راوی و مکمل نمایشی که قرار است توسط عروسکها روایت شود.
موسیقی خیمهشببازی نیز خاص خود اینپروژه است؟
موسیقیها درواقع گلچینی از رنگها و قطعات ضربی قدیمی بههمراه یکسری مارش است که در طول زمان صیقل خورده و به حافظه تاریخی اینگونه نمایشی پیوسته است؛ بهطوری که با شنیدن اندکی از این موسیقیها، مخاطب آشنا به خیمهشببازی در آن حالوهوا قرار میگیرد. اینشکل موسیقی نیز از جاذبههای این اجراست. بهشخصه گاهی کارهایی کردهام؛ مثلاً از موسیقی پدرخوانده در یکی از اجراها برای یک صحنه استفاده کرده بودم که بیشتر جنبه سرگرمکردن و ایجاد لحظه کمیک داشت؛ نه اینکه بخواهم فضای اصیل موسیقی خیمهشببازی را تغییر دهم، نوازندگان خیمهشببازی در سالهای دور از نوازندگان خیابانی بودند که ویژگی شوخوشنگی در اجراهایشان بود که باعث شیرینی کارشان میشد. اساتیدی مانند علیزاده، شهباز بهاری، مشقاسم تبریزی، رزمجو و... چنان شما را با نوع اجرای خود سحر میکردند که محال بود جذب کارشان نشوید. متأسفانه این ویژگی نیز بهمرور در اجراهای خیمهشببازی کمرنگ شده؛ هرچند جوانهایی آمدهاند که تلاش میکنند این ویژگیها را زده و آنها را حفظ کنند.
من و مبارک؛ و دنیایی جادویی
سارینا ستاری
عروسکگردان
از روزی که چشم به جهان گشودم، برادری داشتم «مبارک»نام؛ گویا آن نیموجبی پیش از من در همصحبتی با پدرم و جانبخشی مادرم حق فرزندی را غصب کرده بود. نمیدانم به خاطر قیافه تخسش بود یا کاربرد متفاوتش؛ ولی بابت دارا بودن «مبارک»، نسبت به عروسکهای دوستانم حس متفاوت و خاص بودن به من القا میشد. در میان بازیهای کودکی هر روز با حرکت جذاب و جدیدی در آناتومی این عروسک جادویی آشنا میشدم؛ همانند کودکی که در بازی با اصوات مختلف بدون اینکه به آن آگاه باشد، زبان مادری میآموزد. «مبارک» به سادگی من را به دنیای خودش میبرد اما انگار در این دنیای سحرآمیز یک چیز کم بود. پس تصمیم گرفتم نه از طرف خودم بلکه با حنجره خودِ «مبارک» که در دنیای آدم بزرگها «صفیر» (سوتک خیمهشببازی) نامیده میشد، افکار عروسکم را به گفتار تبدیل کنم. گاهی آنقدر در این دنیا غرق میشدم که فراموش میکردم این درواقع خود من هستم که به جای «مبارک» حرف میزنم. هرگز فکرش را نمیکردم همبازی دوران کودکیام، همکار دوران بزرگسالیام باشد. امروز ما دست در دست هم، از نقطهای به نقطهای دیگر در این کره خاکی سفر میکنیم تا شاید بتوانیم اندکی از سحر و جادوی کودکیمان را با کودکان دیگر این دنیا سهیم شویم؛ با این تفاوت که «مبارک» عیان است و من ناپیدا؛ تا مبادا که ترک بردارد باور ذوق و خیال تماشاگر کوچک او.
خبرنگار
«آرزوی 23 سالگی من این بود که ماشینی بخرم تا بساط خیمهشببازی را پشت آن علم کنم و بروم جاهای مختلف اجرا... این آرزو در 50 سالگی عملی شد؛ وقتی با ستاره اسکندری نازنین مجموعه «خانه موزه خیمهشببازی» را ایجاد کردیم در جهت حفظ این هنر، یک ماشین سیار با تجهیزات لازم راه انداختیم و رفتم در دورترین روستاهای اجرای برنامه... و 300 برنامه اجرا کردیم. در روستایی در بلوچستان برای بچههایی خیمهشببازی اجرا کردیم که اصلاً نمیدانستند تلویزیون چیست و من در برق نگاه آن بچهها بعد از مدتها چیزی را که میگفتند تأثیر جادوی نمایش دیدم. من و خانم اسکندری بسیار تلاش کردیم برای توسعه این کار وام بگیریم اما نشد و کسی حمایت نکرد؛ تا اینکه جایی اتفاقی با مدیرعامل منطقه آزاد چابهار آشنا شدم و نقاشی سادهای از طرح موردنظرم را که همان ماشین بود به او نشان دادم. او از ما دعوت کرد و ماشین را در اختیارمان گذاشت. به او گفتم در ازای اینکار چهکاری می توانم برایش انجام دهم. او به من گفت که برای یک بچه بلوچ رؤیا بساز. این حرف مرا تکان داد؛ چون رؤیا همیشه اساسیترین بخش زندگی من بود و خوشحال شدم که کسی را ملاقات کردهام که اهمیت رؤیا در زندگی را میداند. 20 روز بعدش، اجراها را استارت زدیم و حالا کار به جایی رسیده که شکلی از خیمهشببازی را داریم طراحی میکنیم که با بهره از الگوی زندگی و ویژگیهای بومی و اقلیم بلوچستان است»؛ اینها را «سیاوش ستاری» میگوید که مدتهاست در زمینه هنر خیمهشببازی بهطور جدی فعالیت دارد. با او به بهانه اجراهای موفق اخیرش، درباره این هنر گفتوگو کردهایم.
اینکه خیمهشببازی در کشور ما تا این اندازه کمرنگ شده، بهعلت عدم استقبال مخاطبان بوده یا دوری هنرمندان از اینگونه نمایشی یا...؟
پاسخ دادن به این پرسش، دشوار است؛ از این جهت که خیمهشببازی را بهعنوان یکی از اشکال هنر سنتی ایران، در جایی از تاریخ گم کردیم. درواقع یک روزگاری آن شیوه انتقال مهارتها یا آموزشهایی که در هنرهای سنتی ما باید رخ میداد متوقف شد؛ اینکه شکل سنتی این انتقال که میتوانست از پدر به فرزند باشد یا استاد به شاگرد، از بین رفت و هنرهای سنتی در شاخههای مختلف؛ ازجمله همین خیمهشببازی نیز محکوم به مرگ شدند. بهعبارتی مرگ اینگونه هنرها نه آنروزی بهوقوع پیوست که مردم از آنها استقبال نکردند و نه آن روزی که نمایشگران و هنرمندان این حوزه فوت کردند. مهمترین مقوله در ادامه روند و حیات هنرهای سنتی و بومی، در انتقال آنهاست.
یعنی تنها به این علت که این انتقال سینهبهسینه صورت نمیگیرد، هنر سنتی محکوم به فراموشی است؟
خب از سویی، باید ببینیم که برای حفظ و ثبت این میراث در تمام این سالها اصلاً چه کردهایم که حالا انتظار داریم ثمره آن تلاشها را ببینیم. این اتفاق باید از سوی یک سیستم ناظر بر فرهنگ و هنر رخ دهد و کار من و شما بهتنهایی نیست. ما برای تغییر آن شیوه انتقال سنتی یا برای گسترش آموزش هنرهای بومیمان چهکار کردهایم؟ چه سازوکاری را جایگزین آن مدل انتقال مهارتها کردهایم تا آدمها اشکال مختلف هنرهای سنتی ایرانزمین را در خاطر داشته باشند؛ کجا میتوان این هنرها را آموزش داد؟ یا چقدر برای تربیت هنرمند بهروز و جدید در این عرصهها هزینه کردهایم؟ آیا به صرف گنجاندن مثلاً چهار واحد دانشگاهی میتوان جلوی انقراض یا فراموشی یک هنر بومی را گرفت یا از آن انتظار حضور پویا و شکوفایی داشت؟ در آن شکل سنتی انتقال مهارتها، یک کودک در خانوادهای هنری به فرض 15 سال با آن مقوله همراه بود و رفتهرفته با زوایای مختلف کار آشنا میشد و یاد میگرفت؛ این را که نمیتوان با یک ورکشاپ چندساعته یا چندساعت کلاس درسی جبران کرد. در اینگونه آموزشها، آن لمس سرمنشأ صورت نمیگیرد و مهارتها بهشکل اصیل و اصولی انتقال پیدا نمیکنند. جدای از هرچیزی، هنر نیازمند مهارتآموزی است و بهخاطر همین، شاهد تولیدات و کارهایی خواهیم بود که فاقد مهارت بوده و جذاب نیست. اینمحصول بیریشه نه برای مخاطبی که از آن هنر خاص خاطره دارد، دلنشین است و نه میتواند مخاطب جدیدی جذب کند.
آنچه در حافظه من ثبت شده، محدودیت اجرای خیمهشببازی است؛ اینکه مثلاً فقط در ایام نزدیک به عید در تلویزیون یا در کارناوالی شاهدش بودم. آیا اگر این حصار زمانی را میشکستیم و اجراها را به مناسبتهای خاص منحصر نمیکردیم، مانع از این فراموشی نمیشدیم؟
مسأله درمورد هنری مانند خیمهشببازی این است که اساساً برای موقعیتهای خاص خلق شده و چون یک برنامه شادیآور است، پس در موعدهای ویژهای مانند عید اتفاق میافتاد؛ یعنی این ویژگی این هنر است. خیمهشببازی در گذشتههای دور در اماکن عمومی اجرا میشد؛ مثلاً در قهوهخانهها یا در میدانهای شهرها، اما از جایی به بعد به میهمانیها راه یافتند. در سیر تاریخی این هنر میبینیم که ارائه آن توسط بنگاههای شادمانی صورت میگرفت و باید به مجالس دعوت میشدند؛ دیگر در دسترس نبودند و عوام کمتر شاهد اجراهای خیمهشببازی میشدند البته مدلهایی نیز بود مانند آنچه در کافه شهرداری قبل از انقلاب اجرا میشد؛ بهمدت 15سال هرشب شاهد اجرای خیمهشببازی در آن محل بودیم (بعدها آن فضا تخریب شد و ساختمان تئاترشهر به جایش شکل گرفت) یا یکی از اساتید بهنام استاد حسین محمدزاده سالها در باغوحش تهران 10، 15سالی اجرا میرفت. در پارک ملت مشهد نیز استاد ماشاءالله اسدینژاد تماشاخانهای برایش ساخته بود.
با این تفاسیر نمیتوان آن را برعکس یک نگاه رایج، گونه نمایشی کودکان دانست؟
درست است که ذات نمایشهای خیمهشببازی شادیآور است؛ اما اصالتاً برای کودکان نبوده و هرگز مخاطب عام کودک نداشته است. اجراهای آن در مجالس مختلفی صورت میگرفت و حالا اینکه مثلاً چند کودک هم در یک مجلس شادی مانند عروسی حضور داشتند و ناچار شاهد این برنامه میشدند، بهخاطر فضای اجرا بوده؛ وگرنه نه در موضوعات مطروحه و دیالوگها در آنها، نه در جنس ارائه بازیها و کاراکترها مناسب کودکان نبوده. کاری که قبلاً و اخیراً توسط گروه ما یا بعضاً ازسوی یکسری دوستان فعال در این حوزه رخ داده این بوده که با همان ساختار و بدون فاصله گرفتن از آن مهارتها، قصهها را با مفاهیم آموزشی پیوند بزنیم و مناسبات اجرا را بهسمتی ببریم که متناسب با خواست و درک کودکان شود و از این راه هم به آموزش مفاهیم موردنظر به کودکان بپردازیم و هم بچهها و نسل حاضر را با خیمهشببازی آشنا کنیم تا آنها نیز این مواجهه را با یک هنر سنتی و بومی داشته باشند و بتوان این زنجیره انتقال را حفظ کرد.
این مناسبسازی با ذائقه و نیازهای کودک، کمککننده بوده؟
قطعاً؛ به هرحال هنر کارکردهای مختلفی دارد که گذشته از بحث سرگرمی، میتواند در آموزش و انتقال مفاهیم نیز نقش مؤثری ایفا کند.
نگاه حمایتی در این زمینه میتواند اثرگذار شود؟
هر رویکرد و ایده و تلاشی نیازمند حمایت است. ما ارگانها و ساختارهایی داریم که وظیفهشان حفظ میراث ماندگار ایرانزمین است و باید کمک کنند تا به هر شکل بیشترین مواجهه بین هنرهای مختلف و مخاطبان رخ دهد. اگر این نگاه حمایتی در عمل بهدرستی و کافی وجود داشته باشد، میتوان همین امکان باقیمانده رنگباخته را تبدیل به میراثی کرد که از یاد نرود. معتقدم که کثرت برخورد با مخاطب میتواند به بقای یک هنر کمک کند و در کنار آن، بحث آموزش و انتقال مهارتها و دانش است که باید برایش راهی متناسب با روز تعریف کرد. هنرهای سنتی از نظر حجم مهارتهایی که در آنها وجود دارد، بشدت پیچیده هستند و باید آموزشهای درستی داشت تا آنچه ادامه مییابد، عاری از اصالت و بیریشه نشود. این هنرها به هرحال با حافظه تصویری نسلها پیوند خوردهاند و نباید با روالی نادرست، سابقه ذهنی مردم را مخدوش و آن نوستالژی و تصویر تاریخی را خراب کرد.
این تلاش برای حیات یک گونه نمایشی مانند خیمهشببازی میتواند با بهروز شدن قصههایش اتفاق بیفتد؟
ببینید؛ جامعه درون خیمهشببازی یک جامعه مثالی است که میتوان در آن موضوعات مبتلابه جامعه و مسائل روز را بازگو و مطرح کرد. وقتی فیلمی درباره یک واقعه تاریخی میسازیم، از عناصر روز استفاده میکنیم تا یک مفهوم تاریخی را در فضای امروز بهتصویر بکشیم، اینکه اشکالی ندارد. میتوان حرف نو و بهروز زد.
محدود بودن کاراکترها در این گونه نمایشی اجازه این بسط مضامین را میدهد؟
آنچه به ما از هنر خیمهشببازی ارث رسیده، بیش از 100 عروسک دارای شناسنامه است که قصه 70مورد آنها را میدانیم. این عروسکها هرکدام با قصهای و در طول زمان از صفویه و قاجاریه به این ماجرا وارد شدهاند تا کارکردی در اجراهای روز داشته باشند؛ مثلاً شخصیت «زیور قابله»، «عموحسن سوپور»، «علی پهلوون حجلهکش» و... در زمانی که نیاز بوده وارد قصهها شدهاند و از روی آدمهای واقعی آن دوران ساخته و پرداخته شدهاند. این روند از یک زمانی متوقف شد اما بهمعنای آن نیست که نمیتوان شخصیت جدیدی را به آنها افزود؛ اگرچه با همان ویژگیها زیرا عروسکها در این هنر فرم ساختاری خاص خود را دارند، فرم حرکت و لحن و... منحصر به خود را دارند که باید اینها را رعایت کرد. شاید هم نیازی به این کار نباشد و با همین کاراکترهای موجود در متنهای جدید بتوان مضامین روز را عنوان کرد.
یعنی نباید دست به ترکیب ساختاری عروسکها زد؟
جاذبه خیمهشببازی ایرانی به نوع خاص آن است، یعنی هر هنر بومی و سنتی با ویژگیهای خاص خودش شناخته میشود و برای همانها هم جذاب است؛ اگر تغییرشان بدهیم که دیگر آن نیست. وقتی مثلاً عروسک خیمهشببازی ایرانی با دو نخ حرکت میکند، اگر آنرا تبدیل به 50 نخ کنیم، دیگر آن عروسک با آن حرکات خاص نیست؛ میشود عروسکی دیگر که شاید نمونهاش در جای دیگری هم وجود داشته باشد.
این تغییر را در مضامین میتوان اعمال کرد؟
قطعاً اگر شکل روایت را حفظ کنیم. فرض کنید که ارگانی مانند شهرداری میخواهد درمورد مضمونی مثل حقوق شهروندی تبلیغ و فرهنگسازی کند؛ خب میتوان قصهای را برای این فضا نوشت تا آموزش موردنظر اتفاق بیفتد و البته از اصول خیمهشببازی نیز دور نشود. اتفاقاً آموزشی در قالبی جذاب و توسط یک هنر اصیل ایرانی رخ میدهد که میتواند اثرگذاری و ماندگاری بیشتری نیز داشته باشد.
میتوان اینطور گفت که خیمهشببازی و سیاهبازی یکی هستند؟
این مقایسه اشتباه احتمالاً بهخاطر وجود کاراکتر سیاه است که در خیمهشببازی او را با نام مبارک میشناسیم؛ اما نباید این تشابه یا چند عنصر موجود دیگر ما را بهاشتباه بیندازد. سیاهبازی، یک هنر نمایشی زنده پا گرفته در دوران قاجار است که وامدار اجراهای تختحوضی بود که خود آن نیز ریشه در دلقکبازیهای درباری و تقلیدها دارد. خیمهشببازی اما هنری دیرینتر است. نگاه کنید خیام شعری دارد به این مضمون که:
ما لعبتکانیم و فلک لعبتباز
از روی حقیقتی نه از روی مجاز
یک چند در این بساط بازی کردیم
رفتیم به صندوق عدم یکیک باز
او برای عرضه فلسفه عمیق خود از چنین تمثیلی استفاده میکند. درواقع لعبت همان عروسک بوده و لعبتباز نیز عروسکگردان. این یعنی برای مردم آنزمان ماجرای آشنایی بوده که بتوان برای انتقال مفهوم موردنظر شاعر، از آنها بهره جست. حالاینکه خیام 900 سال پیش در شهری مانند نیشابور از این ادبیات استفاده کرده باید دید چقدر خیمهشببازی برای مردم آنزمان در آن مکان مقوله آشنایی بوده؛ اما نشان میدهد که قدمت این هنر تا کجاهاست. یا نظامی در قصیده بهرام گور میگوید:
ششهزار اوستاد دستانساز
مطرب و پایکوب و لعبتباز
گرد کرد از سواد هر شهری
داد هر بقعه را از آن بهری
تا به هرجا که رختکش باشند
خلق را خوش کنند و خوش باشند
به سه گروه اشاره دارد؛ مطرب که همان نوازنده بوده، پایکوب که همان رقصندهها بودند و لعبتباز که میتواند هنرمند عروسکگردان باشد. اینها نشان از عمر دیرپای هنر خیمهشببازی دارد.
کلکل مبارک با مرشد شباهت بسیار با بازی کلامی بین سیاه و مثلاً بازرگان یا شاه و خواجه و... هم دارد....
البته این شباهت هست اما نباید آنها را نسخه عروسکی یا زنده یکدیگر دانست. شخصیت سیاه از دل نمایشهای تختحوضی آمده که تحتتأثیر بردههای دربار قجر بودند. آنها بهخاطر آنکه زبان فضای جدید را بلد نبودند یا بیسواد بودند، کلمات را پسوپیش میگفتند یا بهخاطر صداقت گفتارشان، در برخورد با بزرگان دربار یا آدمهای دیگر سوءتفاهمهایی را موجب میشدند که میتوانست منجر به یکلحظه خندهدار شود. در شکلگیری نمایش زنده، این رفتارها و گویشها وارد شخصیتی بهنام سیاه شد که تبدیل به سمبل جامعه فرودست شد تا حرفهای بهاصطلاح مگو که بیان علنیشان نیاز به جسارت داشت، از زبان او بهشکل طنز علیه جریان حاکم عنوان شود. این شباهت که میگویید در کاراکتر مبارک یا عناصر دیگر هست اما ادله کافی برای اثبات این وامگیریها وجود ندارد. اتفاقاً میتوان اینگونه عنوان کرد که خیمهشببازی یک نمایش زنده حاوی عناصر نمایشی روبهفراموشی یا فراموششده پیشازخود بوده؛ مانند «لوطی عنتری» که از یک شیوه نمایشی بههمیننام گرفته شده یا عروسک چوبباز که معرف آکروباتبازهای قدیمی بوده یا مهرهباز که نماینده شعبدهبازان بود و...
این بحث شباهت را در کاراکتر مرشد و نقال هم میتوان مطرح کرد؟
اینها هم مقولههایی جداگانه هستند و هریک ویژگیهای خاص خود را دارند. اساس و قاعده خیمهشببازی این است که فردی (مرشد، پاخیمهای یا...) یکجایی بهاصطلاح بساط خودش را برپا کند و آنچه در خیمه رخ میدهد، قصهای است که در دل آن قصه بهوقوع میپیوندد. درواقع مرشد، هم یکی از کاراکترهای نمایش است و هم راوی و مکمل نمایشی که قرار است توسط عروسکها روایت شود.
موسیقی خیمهشببازی نیز خاص خود اینپروژه است؟
موسیقیها درواقع گلچینی از رنگها و قطعات ضربی قدیمی بههمراه یکسری مارش است که در طول زمان صیقل خورده و به حافظه تاریخی اینگونه نمایشی پیوسته است؛ بهطوری که با شنیدن اندکی از این موسیقیها، مخاطب آشنا به خیمهشببازی در آن حالوهوا قرار میگیرد. اینشکل موسیقی نیز از جاذبههای این اجراست. بهشخصه گاهی کارهایی کردهام؛ مثلاً از موسیقی پدرخوانده در یکی از اجراها برای یک صحنه استفاده کرده بودم که بیشتر جنبه سرگرمکردن و ایجاد لحظه کمیک داشت؛ نه اینکه بخواهم فضای اصیل موسیقی خیمهشببازی را تغییر دهم، نوازندگان خیمهشببازی در سالهای دور از نوازندگان خیابانی بودند که ویژگی شوخوشنگی در اجراهایشان بود که باعث شیرینی کارشان میشد. اساتیدی مانند علیزاده، شهباز بهاری، مشقاسم تبریزی، رزمجو و... چنان شما را با نوع اجرای خود سحر میکردند که محال بود جذب کارشان نشوید. متأسفانه این ویژگی نیز بهمرور در اجراهای خیمهشببازی کمرنگ شده؛ هرچند جوانهایی آمدهاند که تلاش میکنند این ویژگیها را زده و آنها را حفظ کنند.
من و مبارک؛ و دنیایی جادویی
سارینا ستاری
عروسکگردان
از روزی که چشم به جهان گشودم، برادری داشتم «مبارک»نام؛ گویا آن نیموجبی پیش از من در همصحبتی با پدرم و جانبخشی مادرم حق فرزندی را غصب کرده بود. نمیدانم به خاطر قیافه تخسش بود یا کاربرد متفاوتش؛ ولی بابت دارا بودن «مبارک»، نسبت به عروسکهای دوستانم حس متفاوت و خاص بودن به من القا میشد. در میان بازیهای کودکی هر روز با حرکت جذاب و جدیدی در آناتومی این عروسک جادویی آشنا میشدم؛ همانند کودکی که در بازی با اصوات مختلف بدون اینکه به آن آگاه باشد، زبان مادری میآموزد. «مبارک» به سادگی من را به دنیای خودش میبرد اما انگار در این دنیای سحرآمیز یک چیز کم بود. پس تصمیم گرفتم نه از طرف خودم بلکه با حنجره خودِ «مبارک» که در دنیای آدم بزرگها «صفیر» (سوتک خیمهشببازی) نامیده میشد، افکار عروسکم را به گفتار تبدیل کنم. گاهی آنقدر در این دنیا غرق میشدم که فراموش میکردم این درواقع خود من هستم که به جای «مبارک» حرف میزنم. هرگز فکرش را نمیکردم همبازی دوران کودکیام، همکار دوران بزرگسالیام باشد. امروز ما دست در دست هم، از نقطهای به نقطهای دیگر در این کره خاکی سفر میکنیم تا شاید بتوانیم اندکی از سحر و جادوی کودکیمان را با کودکان دیگر این دنیا سهیم شویم؛ با این تفاوت که «مبارک» عیان است و من ناپیدا؛ تا مبادا که ترک بردارد باور ذوق و خیال تماشاگر کوچک او.
خشکسالی، تلفات حیات وحش را افزایش داد
طاعون در 7 استان کشور از نشخوارکنندگان کوچک قربانی میگیرد
زهره افشار
خبرنگار
بیماری طاعون نشخوارکنندگان کوچک در 7 استان کشور بلای جان حیات وحش و حیوانات اهلی شده است و کماکان موجب تلفات در میان کل و بز و قوچ میشود. این در حالی است که در سال گذشته تنها 5 استان درگیر بوده و با وجود اقدامات کنترلی علیه این بیماری از جمله افزایش واکسیناسیون دامها، خشکسالی موجب روی آوردن حیاتوحش به مراتع و آبشخورهای دامهای اهلی شده و گستره این بیماری را افزایش داده است.
علیرضا اکبر شاهی مدیرکل دفتر بهداشت و مدیریت بیماریهای دامی سازمان دامپزشکی کشور به «ایران» میگوید: بیماری طاعون نشخوارکنندگان کوچک یک بیماری ویروسی بسیار واگیر در جمعیت دامی گوسفند و بز و حیات وحش مانند کل و بز است که خوشبختانه به هیچ عنوان به انسانها یا حیوانات دیگر سرایت نمیکند. این بیماری در کشور ما بیش از 15 سال است که شناسایی شده است. در سال 1390 حدود 2500 کانون از این بیماری شناسایی شده بود. وی افزود، هر چند همهگیری PPR با کنترل جابهجایی حیوانات، دفن صحیح لاشه و استفاده از واکسن قابل کنترل است اما مؤثرترین روش برای کنترل این بیماری، واکسیناسیون است که ما این مهم را در دستور کار داریم. وی با اشاره به اینکه امکان واکسیناسیون حیاتوحش علیه این بیماری وجود ندارد، افزود: به همین علت اولویت واکسیناسیون دامهای اهلی را در مناطق همجوار حیات وحش قرار دادهایم. براساس برنامههای سازمان جهانی بهداشت دام این بیماری باید تا سال 2030 ریشه کن شود که ایران نیز در این راه پیشقدم است. به گفته وی واکسیناسیون دامهای اهلی کشور بسیار رشد داشته و از 3میلیون و 500هزار دام واکسینه در سال 90 به 35میلیون رأس دام سبک در سال 99 رسیده است و تعداد کانونها هم 86 در صد کاهش داشته اما ما حدود 70میلیون رأس دام سبک داریم که باید آمار واکسیناسیون باز هم بالاتر برود.
وی تأکید کرد ما در سالجاری براساس تعهدی که در قالب برنامه ملی کنترل و ریشهکنی بیماری طاعون نشخوارکنندگان کوچک داشتیم از ابتدای امسال تاکنون بیش از 60میلیون رأس دام را واکسینه کردهایم و امیدواریم با ادامه واکسیناسیون دام عشایری پوشش واکسن را به بالای 95 درصد برسانیم و در6 سال آینده در مرحله ریشهکنی بالینی این بیماری باشیم. وی اما تصریح کرد: مشکل ما در کنترل بیماری حیات وحش آبشخور مشترک و مراتع مشترک و عدم امکان واکسیناسیون حیاتوحش است و متأسفانه اگر کل و بزی بهدلیل این بیماری تلف شود لاشهاش طعمه حیوانات دیگر میشود و این خودش سبب گسترش بیماری میشود. ما در سال گذشته 5 کانون بیماری در استانهای آذربایجان غربی، چهارمحال و بختیاری، فارس، کرمان و گیلان داشتیم. امسال با خشکسالی و فقیر شدن مراتع، دامهای حیات وحش به آبشخورهای دامهای اهلی نزدیک شدند و بهدلیل اینکه محل گذر دام عشایر هم مراتع مشترک با حیات وحش است این بیماری گستردهتر شده و الان این بیماری در 9 کانون تأیید شده و در 2کانون مورد بررسی است. این کانونها در استانهای اصفهان، البرز، چهارمحال و بختیاری، خراسان شمالی، سمنان، فارس و مازندران است. وی از کوهنوردان و دوستداران طبیعت خواست به محض مواجه شدن با لاشه دامهای سبک موارد را به دامپزشکی یا محیط زیست منطقه اطلاع دهند. وی با اشاره به اینکه ما مشکلی در تأمین واکسن داخلی طاعون نداریم خاطرنشان کرد، امیدواریم با گسترش واکسیناسیون و همکاری عشایر و دامداران برای واکسینه کردن رایگان دامهای خود از ماههای آتی شاهد کاهش این بیماری در حیات وحش هم باشیم.
گسترش بیماری طاعون نشخوارکنندگان کوچک در مازندران
مازندران استانی است که در سال 1400 بیماری طاعون نشخوارکنندگان کوچک را برای نخستین بار در حیاتوحش خود دیده و همچنان این بیماری در حال گسترش است «کوروس ربیعی» رئیس اداره حیاتوحش اداره کل محیط زیست مازندران به «ایران» گفت: این بیماری برای نخستین بار در منطقه «دلیر» چالوس که همجوار با منطقه شکار ممنوع طالقان البرز است دیده شد و سپس به منطقه «ناتر» کشیده شد. در حال حاضر نیز لاشههایی در کلاردشت دیده شده است. آخرین آمار نشان میدهد 11لاشه در مناطق دلیر و ناتر دیده شده و 27 لاشه در کلاردشت که در مجموع 38لاشه میشود. ما در این مناطق با همکاری دامپزشکی اقدام به خارج کردن دامهای اهلی کردیم و از سوی دیگر لاشههایی را که پیدا شده دفن بهداشتی کردیم.
خراسان شمالی کماکان درگیر بیماری
در همین حال حسن پهلوانی، رئیس روابط عمومی اداره کل محیط زیست خراسان شمالی هم به «ایران» گفت: براساس آخرین آمار 40 رأس تلفات در میان حیاتوحش استان داشتهایم و کماکان پایش برای بررسی کانونهای احتمالی در حال انجام است. ما تمامی آبشخورهای حیاتوحش استان را هر روز ضدعفونی و اقدام به دفن بهداشتی لاشهها میکنیم.
خبرنگار
بیماری طاعون نشخوارکنندگان کوچک در 7 استان کشور بلای جان حیات وحش و حیوانات اهلی شده است و کماکان موجب تلفات در میان کل و بز و قوچ میشود. این در حالی است که در سال گذشته تنها 5 استان درگیر بوده و با وجود اقدامات کنترلی علیه این بیماری از جمله افزایش واکسیناسیون دامها، خشکسالی موجب روی آوردن حیاتوحش به مراتع و آبشخورهای دامهای اهلی شده و گستره این بیماری را افزایش داده است.
علیرضا اکبر شاهی مدیرکل دفتر بهداشت و مدیریت بیماریهای دامی سازمان دامپزشکی کشور به «ایران» میگوید: بیماری طاعون نشخوارکنندگان کوچک یک بیماری ویروسی بسیار واگیر در جمعیت دامی گوسفند و بز و حیات وحش مانند کل و بز است که خوشبختانه به هیچ عنوان به انسانها یا حیوانات دیگر سرایت نمیکند. این بیماری در کشور ما بیش از 15 سال است که شناسایی شده است. در سال 1390 حدود 2500 کانون از این بیماری شناسایی شده بود. وی افزود، هر چند همهگیری PPR با کنترل جابهجایی حیوانات، دفن صحیح لاشه و استفاده از واکسن قابل کنترل است اما مؤثرترین روش برای کنترل این بیماری، واکسیناسیون است که ما این مهم را در دستور کار داریم. وی با اشاره به اینکه امکان واکسیناسیون حیاتوحش علیه این بیماری وجود ندارد، افزود: به همین علت اولویت واکسیناسیون دامهای اهلی را در مناطق همجوار حیات وحش قرار دادهایم. براساس برنامههای سازمان جهانی بهداشت دام این بیماری باید تا سال 2030 ریشه کن شود که ایران نیز در این راه پیشقدم است. به گفته وی واکسیناسیون دامهای اهلی کشور بسیار رشد داشته و از 3میلیون و 500هزار دام واکسینه در سال 90 به 35میلیون رأس دام سبک در سال 99 رسیده است و تعداد کانونها هم 86 در صد کاهش داشته اما ما حدود 70میلیون رأس دام سبک داریم که باید آمار واکسیناسیون باز هم بالاتر برود.
وی تأکید کرد ما در سالجاری براساس تعهدی که در قالب برنامه ملی کنترل و ریشهکنی بیماری طاعون نشخوارکنندگان کوچک داشتیم از ابتدای امسال تاکنون بیش از 60میلیون رأس دام را واکسینه کردهایم و امیدواریم با ادامه واکسیناسیون دام عشایری پوشش واکسن را به بالای 95 درصد برسانیم و در6 سال آینده در مرحله ریشهکنی بالینی این بیماری باشیم. وی اما تصریح کرد: مشکل ما در کنترل بیماری حیات وحش آبشخور مشترک و مراتع مشترک و عدم امکان واکسیناسیون حیاتوحش است و متأسفانه اگر کل و بزی بهدلیل این بیماری تلف شود لاشهاش طعمه حیوانات دیگر میشود و این خودش سبب گسترش بیماری میشود. ما در سال گذشته 5 کانون بیماری در استانهای آذربایجان غربی، چهارمحال و بختیاری، فارس، کرمان و گیلان داشتیم. امسال با خشکسالی و فقیر شدن مراتع، دامهای حیات وحش به آبشخورهای دامهای اهلی نزدیک شدند و بهدلیل اینکه محل گذر دام عشایر هم مراتع مشترک با حیات وحش است این بیماری گستردهتر شده و الان این بیماری در 9 کانون تأیید شده و در 2کانون مورد بررسی است. این کانونها در استانهای اصفهان، البرز، چهارمحال و بختیاری، خراسان شمالی، سمنان، فارس و مازندران است. وی از کوهنوردان و دوستداران طبیعت خواست به محض مواجه شدن با لاشه دامهای سبک موارد را به دامپزشکی یا محیط زیست منطقه اطلاع دهند. وی با اشاره به اینکه ما مشکلی در تأمین واکسن داخلی طاعون نداریم خاطرنشان کرد، امیدواریم با گسترش واکسیناسیون و همکاری عشایر و دامداران برای واکسینه کردن رایگان دامهای خود از ماههای آتی شاهد کاهش این بیماری در حیات وحش هم باشیم.
گسترش بیماری طاعون نشخوارکنندگان کوچک در مازندران
مازندران استانی است که در سال 1400 بیماری طاعون نشخوارکنندگان کوچک را برای نخستین بار در حیاتوحش خود دیده و همچنان این بیماری در حال گسترش است «کوروس ربیعی» رئیس اداره حیاتوحش اداره کل محیط زیست مازندران به «ایران» گفت: این بیماری برای نخستین بار در منطقه «دلیر» چالوس که همجوار با منطقه شکار ممنوع طالقان البرز است دیده شد و سپس به منطقه «ناتر» کشیده شد. در حال حاضر نیز لاشههایی در کلاردشت دیده شده است. آخرین آمار نشان میدهد 11لاشه در مناطق دلیر و ناتر دیده شده و 27 لاشه در کلاردشت که در مجموع 38لاشه میشود. ما در این مناطق با همکاری دامپزشکی اقدام به خارج کردن دامهای اهلی کردیم و از سوی دیگر لاشههایی را که پیدا شده دفن بهداشتی کردیم.
خراسان شمالی کماکان درگیر بیماری
در همین حال حسن پهلوانی، رئیس روابط عمومی اداره کل محیط زیست خراسان شمالی هم به «ایران» گفت: براساس آخرین آمار 40 رأس تلفات در میان حیاتوحش استان داشتهایم و کماکان پایش برای بررسی کانونهای احتمالی در حال انجام است. ما تمامی آبشخورهای حیاتوحش استان را هر روز ضدعفونی و اقدام به دفن بهداشتی لاشهها میکنیم.
سلام ایران
هر روز با شما در اینجا خواهیم بود، صدای شما، حرف شما و پیشنهاد شما را می شنویم و می خوانیم و بازگو می کنیم.
با ما همراه باشید، بگویید و بنویسید
تلفن: 88769075 - 021 پیامک: 3000451213
جـوابیه
جوابیه سازمان حملونقل و ترافیک شهر تهران در پاسخ به پیام منتشر شده درباره تاریخ افتتاح مترو شهر جدید پرند
با سلام و احترام، پیرو درج پیام یکی از شهروندان محترم در مورخ 21 مهر 1400 با موضوع «تاریخ افتتاح مترو شهر جدید پرند»، ضمن تشکر از این مسافر گرامی، به استحضار همشهریان عزیز میرساند مترو شهر جدید پرند جهت راهاندازی، نیازمند تخصیص حداقل 1000 میلیارد تومان اعتبار بوده که در این راستا با هماهنگی وزارت محترم راه و شهرسازی و استانداری محترم تهران اقداماتی در دست انجام است و با تأمین و تخصیص بموقع اعتبار مورد نیاز، میتوان حداقل یکخط از این مسیر را در بازه زمانی یکساله تکمیل و بهمرحله بهرهبرداری رساند.
حمید هیدارن، مشاور مدیرعامل در امور رسانهای
و مدیر روابطعمومی و امور بینالملل
با ما همراه باشید، بگویید و بنویسید
تلفن: 88769075 - 021 پیامک: 3000451213
جـوابیه
جوابیه سازمان حملونقل و ترافیک شهر تهران در پاسخ به پیام منتشر شده درباره تاریخ افتتاح مترو شهر جدید پرند
با سلام و احترام، پیرو درج پیام یکی از شهروندان محترم در مورخ 21 مهر 1400 با موضوع «تاریخ افتتاح مترو شهر جدید پرند»، ضمن تشکر از این مسافر گرامی، به استحضار همشهریان عزیز میرساند مترو شهر جدید پرند جهت راهاندازی، نیازمند تخصیص حداقل 1000 میلیارد تومان اعتبار بوده که در این راستا با هماهنگی وزارت محترم راه و شهرسازی و استانداری محترم تهران اقداماتی در دست انجام است و با تأمین و تخصیص بموقع اعتبار مورد نیاز، میتوان حداقل یکخط از این مسیر را در بازه زمانی یکساله تکمیل و بهمرحله بهرهبرداری رساند.
حمید هیدارن، مشاور مدیرعامل در امور رسانهای
و مدیر روابطعمومی و امور بینالملل
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
توافق برای شروع مذاکرات ایران و 1+4
-
تحولهای جدید در راه است
-
پیشنهادات ششگانه تهران برای افغانستان
-
پیگیری میدانی رئیسجمهوری از وضعیت جایگاههای سوخت
-
وضعیت ابتلا، بستری و فوت شدگان کرونا روند کاهشی دارد
-
آوار سنگین کرونا بر کودکان بی سرپرست
-
موافقت رئیسجمهوری با اختصاص سهام عدالت به جاماندگان
-
یک دوز برای همیشه
-
تغییر ساعت طرح ترافیک تهران در گرو وضعیت کرونا
-
برد پرسپولیس با دبل عبدی
-
بهشت مافیای داوری را جهنم کنید
-
خلق رؤیا با عروسکهای خیمهشببازی
-
طاعون در 7 استان کشور از نشخوارکنندگان کوچک قربانی میگیرد
-
سلام ایران
اخبارایران آنلاین